واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > کثیریان، کیوان - 1) اگر قصد داشته باشید در سفرتان به شهر بروجرد، سری به خانه آیت الله العظمی بروجردی بزنید خیلی هم خوش خیال نباشید که با تابلوهای راهنما به راحتی خانه این مرجع بزرگ شیعه را پیدا کنید. حتی در ورودی شهر- آنگونه که مرسوم است - تابلویی با این مضمون هم پیدا نمی کنید که مثلا " به شهر زادگاه آیت الله العظمی بروجردی خوش آمدید". اگر بخواهید از مردم شهر نشانی بپرسید هم باید کلی بگردید ودور خودتان بچرخید تا از پیرمردی مو سپید آدرس درست را بگیرید. آن وقت سر کوچه ای باریک، لابه لای درخت ها تابلوی کوچکی را می یابید که نام بروجردی بر آن نقش بسته است. در میانه کوچه در چوبی قدیمی مشکوکی می بینید که بعید نیست اصل ماجرا باشد. روی در نوشته های پر شماری هست و دخیل هایی که احتمال صحت ظن شما را تقویت می کند. از اهالی کوچه که بپرسید تایید میکنند که اینجا بیت همان مرجع عالیقدر شیعه است. اما در بسته است. امکان بازدید وجود ندارد. اگر حوصله تان سر رفته باشد، نهایتا عکسی با درقدیمی می گیرید و می روید وگرنه دنبال راهی می گردید که وارد خانه شوید. در خانه همسایه را که بزنید و اصرار کنید، لطف می کند و شما را به داخل منزل می برد. آنچه می بینید خانه ای است متروکه اما زیبا و آرام با حیاطی دلباز و سرپوشیده با شیشه هایی آبی و حوضی در میان. خانواده ای دراتاق های ضلع جنوبی زندگی می کنند. بقیه اتاق های خانه جملگی متروکه اند. یا قفل شده اند و یا به انباری تغییر کاربری داده اند. بوی نا و تارهای عنکبوت در اتاق ها، شمارا ازهرتوضیحی بی نیازمی کنند. ظاهرا تنها در دهه اول محرم و ایام فاطمیه عزاداران به حیاط این خانه راه می یابند وبس. به همین منظور حسینیه ای کوچک در طبقه دوم ساختمان مهیا شده. چشم که بچرخانید منبر آیت الله را هم گوشه ای خواهید دید. به اتاق شخصی ایشان هم می توانید سری بزنید که انبوهی از وسایل و خرت و پرت را در خود جای داده است. این خانه را که با خانه های شخصیت های دیگر مثل خانه شهریار در تبریز، نیما در یوش، ابوالحسن صبا، و یا خانه موزه های شهید مطهری، دکتر شریعتی، دکتر شهیدی ، دکتر حسابی و شهید چمران مقایسه می کنید که با چه وسواس و دبدبه ای برای بازدید علاقه مندان مهیا شده و وقتی شان و جایگاه آیت الله را با دیگران قیاس میکنید، آن وقت است که آرزو می کنید ای کاش همان وقت با در، عکسی به یادگار می گرفتید و می رفتید پی کارتان. 2) سیاست سازمان میراث فرهنگی در زمینه حفظ و نگهداری از خانه های تاریخی معمولا بر محور معماری استوار بوده. از این رو یا خانه های اشرافی رجال ، اعیان و تجار مورد لطف سازمان قرار می گیرد و یا کاخ های سلطنتی و خانه شاهان و درباریان. با این حساب به رغم ادعاهای مرسوم، خانه های ساده شخصیت های مذهبی، علمای دینی یا شخصیت های فرهنگی هرگز مورد توجه این سازمان قرار نمی گیرند و حتی ثبت ملی هم نمی شوند چرا که معماری فاخری ندارند. خانه های شخصیت هایی چون آیت الله کاشانی، آیت الله مدرس، اخوان ثالث، دکتر مصدق، آیت الله بهبهانی، پروین اعتصامی، جلال آل احمد و ... از این دست هستند. در عوض، خانه امام جمعه تهران و داماد ناصرالدینشاه در ناصر خسرو، خانه های کاشان، خانه وثوق الدوله، خانه ملک التجار در یزد و حتی خانه رضاشاه در تهران پیش از رسیدن به سلطنت توسط میراث فرهنگی خریداری شده ، نگهداری می شوند و مورد بازدید قرار می گیرند. خانه هایی نظیر دکتر حسابی و حاج امین الضرب و چندتای دیگر توسط خانواده ها نگهداری می شود و خانه هایی چون خانه دکتر شریعتی، شهید چمران و ... را هم شهرداری احیا و نگهداری کرده و ربطی به تشکیلات عریض و طویل میراث فرهنگی ندارد. * عکس ها: کیوان کثیریان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 472]