واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تعلق بیشتر، جدایی سخت تر!
در مطالعه ای که هر هفته پیرامون موضوعات مختلف دارم ، به شعری بسیار زیبا برخورد کردم و دیدم که اگر تنها همین یک بیت را انسان ها در زندگی چراغ راه خود قرار دهند ، بسیاری از مشکلاتشان حل خواهد شد : تكلّف گر نباشد، خوش توان زیست تعلق گر نباشد ، خوش توان مُرد ما از متکلّفین نیستیم ! قرآن می فرماید : « وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفینَ ؛ من اهل تكلف نیستم . » (ص/86)بعضی مواقع ، در زندگی به خودمان خیلی سخت می گیریم و همه چیز را برای خود دشوار می کنیم ؛ " حتماً باید پیراهن من مثل فلانی باشد ، ظرف های سر سفره باید گل هایش همه یک شکل باشد ، حالا که یکی از لیوان های سرویس چینی ام شکست ، دیگه به درد نمی خورد و ....."چه خوبه که به جای اینکه در خیابان مدام هدفون در گوشمان باشد وآهنگ های به اصطلاح امروزی ها " رپ " راگوش کنیم ، کمی به این ابیات پر محتوا و سراسر درس توجه کنیم و پیرامون آنها بیاندیشیم . تكلف گر نباشد ، خوش توان زیست تعلق گر نباشد ، خوش توان مرد تعلّق بیشتر ، جدایی سخت تر !تا به اکنون به حال و هوای کودکان توجه کرده اید ؟! تاوقتی که در کنار مادرشان هستند ، انگار خدا بالاترین نعمات و آرامش ها را به آنها داده است اما همین که چند روزی از مادر جدایشان می کنند ، گویی هیچ چیز ، دیگر نمی تواند جای خالی او را برایش پر کند !پاسخ را به راحتی می توانیم کشف کنیم ؛ باید گفت در حقیقت آن تعلّقی که کودک نسبت به مادر پیدا کرده است ، موجب شده که او این گونه رفتار کند ، به عبارتی کودک به مادر خود تعلّق خاطری پیدا کرده که بدون او زندگی برایش سخت و گاه غیر ممکن می شود .در آیه (26 / آل عمران ) در مقابل " تؤتی "(دادن) ، " تَأخُذ " (گرفتن) نیامده ، این در حالی است که در برابر هر دادنی ، گرفتنی می باشد : (به هركس بخواهیم ، ملك میدهیم ، حكومت می دهیم و به هركس بخواهیم ، حكومت را میگیریم.)از دنیا کنده خواهید شد!وابستگی ما نسبت به دنیا نیز گاه این گونه می شود ، به طوری که هرچه در پی جستجوی آن می رویم تشنه تر می شویم و گاه زمانی می رسد که وقتی چشمانمان را باز می کنیم ، می بینیم که اسیر آن شده و لحظه ای نمی توانیم بدون او و جاذبه هایش زندگی کنیم .
برای اینکه مطلب بهتر بیان شود مثالی می زنم :گاهی کف دست و یا پشت دست زخمی می شود وما بر روی آن چسب می زنیم .بعد از مدتی كه میخواهیم چسب را از روی آن برداریم ، می بینیم که چسب از كف دست به راحتی برداشته میشود اما چسب پشت دست به راحتی کنده نمی شود و برای ما اذیت وآزاری را در پی دارد . به نظر شما چرا این اتفاق می افتد وچسب پشت دست به سختی کنده می شود در حالی که همان چسب از کف دست به راحتی برداشته می شود ؟!بله درست است ! کف دست مویی ندارد و به چسب چیزی نچسبیده و به راحتی کنده می شود اما پشت دست چون که دارای مو است و در هنگام کندن چسب ، موها به آن می چسبد ، کندن را سخت می کند .در مورد دنیا هم همین طور است ؛ وقتی آدمی به دنیا بچسبد و به آن تعلّقی پیدا کند ، هنگامی که بخواهند او را از دنیا بگیرند ، شروع به جزع و فزع می کند و جدایی برایش دردناک خواهد بود ؛ لذا قرآن می فرماید: « .... مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِی الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء .... » (آل عمران/26) " گرفتن " غیر از " کندن " است !در آیه (26 / آل عمران ) در مقابل " تؤتی "(دادن) ، " تَأخُذ " (گرفتن) نیامده ، این در حالی است که در برابر هر دادنی ، گرفتنی می باشد : (به هركس بخواهیم ، ملك میدهیم ، حكومت می دهیم و به هركس بخواهیم ، حكومت را میگیریم.)در آیه به جای عبارت " تأخذ " از عبارت "َ تَنْزِع "( از کندن) استفاده کرده است . سرّ این جایگزینی چیست ؟«نَزِع» ؛ به معنای کندن پوست گوسفند است ، وچون پوست به گوشت چسبیده وقتی بخواهیم آن را ازبدن حیوان بکنیم ، این کار او را اذیت کرده وشروع به بالا و پایین پریدن می کند.با این تعبیر خداوند در مقام این برآمده که نهایت درد و رنج جدایی از دنیا را برای آنانی که به آن تعلّق خاطر پیدا کرده اند را نشان دهد . جوری زندگی کنیم كه اگر دنیا روزی به چیزی را عطا کرد ،آن قدر خوشحال نشویم که زندگیمان مختل شود و از آن طرف ، اگر روزی هم داده هایش را باز پس گرفت ، غمناك نشویمهمچون کارمند بانک باشید!اگر در زندگی همچون کارمند بانک زندگی کنیم ، خیلی از این دادن ها و گرفتن ها برایمان راحت می شود .کارمند بانک یک روز در یک قسمت است وپول های زیادی می گیرد و از این گرفتن ها شاد نمی شود ؛ چرا که می دانند این پول ها در نزد او تنها امانت است ، روزی هم در قسمت دیگری قرار می گیرد و پول ها را به دیگران می دهد ، در این موقعیت نیز با زهم از این دادن ها ناراحت نمی شوند ؛ قرآن نیز این نکته را یادآور می شود : « لِكَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُم » (حدید/23) نتیجه گیری :جوری زندگی کنیم كه اگر دنیا روزی به چیزی را عطا کرد ،آن قدر خوشحال نشویم که زندگیمان مختل شود و از آن طرف ، اگر روزی هم داده هایش را باز پس گرفت ، غمناك نشویم ؛ به عبارتی روی آوردن وپشت کردن دنیا به حال ما فرقی نکند . فرآوری : زهرا اجلالبخش قرآن تبیانمنبع : مقاله حجت الاسلام قرائتی ، پیرامون نداشتن تعلّق به دنیا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 404]