واکنش‌های خشمگین به یک خطای رسانه‌ای؛ پرتاب سنگ به نمادهای تاریخی، چالشی برای هویت ملی

واکنش‌های خشمگین به یک خطای رسانه‌ای؛ پرتاب سنگ به نمادهای تاریخی، چالشی برای هویت ملی

فهرست محتوا

نمایش بخش جنجالی از برنامه «بازمانده» که در آن شرکت کنندگان به نمادهای کهن ایرانی مانند شیردال و درفش کاویانی سنگ پرتاب می‌کردند، به یکی از پربازدیدترین اخبار و موضوعات بحث برانگیز روزهای اخیر تبدیل شد. حجم بالای نظرات ثبت شده و واکنش های گسترده در فضای مجازی، نشان می‌دهد که این موضوع فراتر از یک اشتباه ساده در تولید محتوا بوده و به یک چالش جدی برای حساسیت های عمومی در قبال هویت تاریخی و تمدنی ایران تبدیل شده است. خشم و لحن تند بخش قابل توجهی از مخاطبان نشان داد که این اتفاق، حساسیت های جامعه را نسبت به میراث فرهنگی و نمادهای تمدنی کشور به شدت برانگیخته است.

بی احترامی به میراث یا صرفا سرگرمی؟

آنچه در نگاه اول ممکن است یک بخش عادی از یک مسابقه سرگرمی به نظر برسد، برای بخش بزرگی از مخاطبان، مسئله ای بسیار فراتر بود. بر اساس تحلیل نظرات، بخش قابل توجهی از مردم این اقدام را «بی احترامی» آشکار تلقی کردند؛ بی احترامی که مستقیما بخشی از هویت تاریخی و تمدنی ایران را نشانه گرفته بود.

واکنش ها شامل طیف وسیعی از اعتراضات بود؛ از کاربران خشمگینی که ناسزا به کار بردند تا عده ای که هشدار دادند تولید و پخش این نوع برنامه ها، موجب عادی سازی تخریب میراث فرهنگی در جامعه خواهد شد. بحث میان مخاطبان نشان دهنده برداشت های متفاوتی بود:

  • گروه معترض: عده ای قاطعانه تاکید داشتند که نمادهای تاریخی نباید ابزار شوخی یا سرگرمی باشند و احترام به آنها، حداقل ترین مسئولیت اخلاقی یک تیم برنامه ساز است.
  • گروه اقلیت: در مقابل، سهم ناچیزی از نظرات، این برنامه را یک سرگرمی صرف دانسته و نسبت به حساسیت دیگران بی تفاوت بودند. این گروه اقلیت، اگرچه کوچک هستند، اما وجودشان نشان دهنده یک شکاف واقعی در درک و اهمیت دادن به میراث فرهنگی بین بخش هایی از جامعه است.

علاوه بر این، برخی مخاطبان به یک تناقض رفتاری در سطح مسئولان و رسانه اشاره کردند. از دید آنها، اقداماتی مانند ساخت و رونمایی از مجسمه های تاریخی در میادین شهر، از یک سو، و تخریب نمادها در برنامه های سرگرمی، از سوی دیگر، پیام های متناقضی را به جامعه ارسال می کند. پیام واضح این واکنش های عمومی این است که مردم انتظار دارند تولیدکنندگان محتوا با درک کامل اهمیت تاریخی و حساسیت جامعه، از تبدیل نمادهای کهن به ابزار سرگرمی در یک مسابقه خودداری کنند.

حساسیت ویژه نسبت به دوره هخامنشی

نکته قابل تامل در این ماجرا، حساسیت ویژه جامعه نسبت به نمادهای دوره تاریخی هخامنشی است. آثاری چون تخت جمشید، نقوش سنگی و پیکره های این دوره، بخش مهمی از هویت ملی و تصویر تمدن ایران را در حافظه جمعی تثبیت کرده اند. این دوره برای بسیاری از مردم، نماد «تمدن ایران» است؛ تمدنی که در سطح جهانی شناخته شده و افراد نسبت به آن احساس غرور و تعلق خاطر دارند.

این حساسیت مضاعف باعث می شود هرگونه برخورد، حتی تخریب در قالب سرگرمی، با نمادهای هخامنشی به شدت واکنش برانگیز باشد. این اقدام به منزله زیر سوال بردن بخشی از غرور جمعی و بی اعتنایی به میراث کهن قلمداد می شود. این در حالی است که اگر همین بی احترامی نسبت به نمادهای دوره های تاریخی دیگر صورت می گرفت، احتمالا بازتاب عمومی آن تا این حد گسترده نبود.

ضعف نظارت، توقیف و نیاز به ترمیم فرهنگی

یکی از ابعاد مهم این جنجال، مسئله نظارت و مجوزدهی به تولیدات شبکه نمایش خانگی بود. در پاسخ به انتقادات عمومی، سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) وارد عمل شد و اعلام کرد که طرح مسابقه «بازمانده» مجوز تولید و انتشار نداشته است. در نهایت نیز، سکوی پخش برنامه «بازمانده» به دلیل انتشار این ویدئوی بدون مجوز، توقیف شد.

در شرایطی که جامعه از نظر روانی به دلیل مسائل کلانی چون تنش های منطقه ای، نااطمینانی اقتصادی و آلودگی هوا حساس و فرسوده است، کوچک‌ترین اشتباه در مورد نمادهای تاریخی می تواند واکنش های چند برابری به دنبال داشته باشد. عذرخواهی یا توقیف برنامه تنها بخشی از درمان است. جامعه پیش از هر چیز نیازمند این اطمینان است که این خطا دیگر تکرار نخواهد شد. این امر مستلزم جدی تر گرفتن سازوکار تولید محتوا، نظارت های واقعی تر و حضور درک عمیق فرهنگی در مرحله طراحی برنامه است.

این ماجرا نشان دهنده ضعف در آگاهی فرهنگی برخی تولیدکنندگان محتوا است. میراث فرهنگی نقش مهمی در ایجاد حس تعلق جمعی دارد و تبدیل آن به ابزار تخریب، نه تنها ارزش تاریخی را کاهش می دهد، بلکه می تواند به تدریج نسل جدید را نسبت به هویت جمعی خود بی تفاوت کند. حفاظت و احترام به میراث تاریخی باید جزء جدایی ناپذیر هر تولید رسانه ای باشد تا فرهنگ عمومی آسیب نبیند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *