فشار سیاسی، دور از انصاف بین المللی
یکی از کارشناسان برجسته مسائل بین الملل در تحلیل این رویدادها، تاکید کرد که تلاش این چهار کشور غربی برای تصویب قطعنامه، در واقع ادامه دادن مسیری است که سال هاست برای اعمال فشار سیاسی بر ایران انتخاب کرده اند. وی خاطر نشان کرد که این اقدامات، به وضوح از موازین عدالت بین المللی و قوانین و مقررات جهانی فاصله گرفته است.
پیش نویس قطعنامه ای که روز سه شنبه توسط آمریکا و کشورهای اروپایی به شورا ارائه شد، از ایران می خواهد که به طور فوری و بی درنگ عمل کند. آنها درخواست کرده اند که جمهوری اسلامی اطلاعات دقیق در مورد موجودی مواد هسته ای و همچنین وضعیت تاسیسات هسته ای تحت پادمان خود را در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دهد. علاوه بر این، بر لزوم ارائه تمام دسترسی های مورد نیاز به آژانس برای راستی آزمایی این اطلاعات نیز تأکید شده است.
هشدار دیپلماتیک ایران: آینده تفاهم قاهره در خطر است
در واکنش به این تحرکات، مقامات ارشد ایران پیش از برگزاری نشست شورای حکام، هشدارهای جدی صادر کردند. کاظم غریب آبادی، معاون حقوقی و بین المللی وزیر امور خارجه ایران، صریحا درباره پیامدهای تلاش آمریکا و سه کشور اروپایی برای صدور قطعنامه، هشدار داد.
او تاکید کرد: «اقداماتی که آمریکا و برخی از کشورها در موضوع این قطعنامه دنبال می کنند، به طور طبیعی، موجب خواهد شد که تفاهم مهمی که پیش از این میان ایران و آژانس در قاهره شکل گرفته بود، به طور کامل کنار گذاشته شود.» این به معنای آن است که هر گونه حرکت سیاسی تندروانه، می تواند به راحتی پایه های همکاری موجود را سست کرده و مسیر تعامل را دشوارتر سازد.

آژانس تحت فشار سیاسی تروئیکای اروپا و آمریکا
مراد عنادی، یکی دیگر از کارشناسان مجرب مسائل بین الملل، در مصاحبه ای، ابعاد تلاش های اخیر غرب را موشکافی کرد. او ضمن اشاره به پیامدهای این تلاش ها بر تعاملات آتی ایران و آژانس، تناقض های آشکاری را که به گفته وی در رفتار سیاسی و حقوقی کشورهای غربی و حتی در نحوه مدیریت آژانس بین المللی انرژی اتمی دیده می شود، مطرح کرد.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا اروپا اصرار دارد دسترسی به سایت های بمباران شده و مواد هسته ای غنی شده فراهم شود، در حالی که ایران به دلیل مسائل امنیتی این امر را فعلا ناممکن می داند، اظهار داشت: «متأسفانه، این یک واقعیت تلخ است که آژانس بین المللی انرژی اتمی به شدت تحت فشار سیاسی تروئیکای اروپایی و آمریکا قرار دارد.»
او با اشاره به یک نمونه بارز از این فشارها گفت: «آژانس تحت تاثیر این کشورها، حتی از انتشار یک بیانیه در محکومیت حمله ای که رژیم صهیونیستی و آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران انجام دادند، خودداری کرد.» این بی توجهی در حالی است که تمام تاسیسات هسته ای بمباران شده ایران، همواره تحت نظارت کامل آژانس بوده اند.
این کارشناس همچنین با بیان اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی بر اساس قوانین و مقررات موظف بود که گزارشی درباره این بمباران ها تهیه کرده و به شورای امنیت ارائه دهد، گفت: «آژانس نه تنها از انجام این وظیفه حقوقی خود شانه خالی کرد، بلکه شاهد هستیم که آقای گروسی، مدیرکل آژانس، دائم در حال انجام اظهارات تحریک آمیز در رابطه با پرونده هسته ای ایران است.»
عنادی تصریح کرد که قبل از انجام این حملات غیرقانونی، گزارش های رسمی آژانس نشان دهنده این بود که ایران به تمام تعهدات پادمانی خود به درستی عمل کرده و هیچ گونه انحرافی در برنامه هسته ای خود نداشته است. او نکته ای حیاتی را یادآور شد: «حتی در همان روزی که رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا به ایران حمله کرد، بازرسان آژانس در خاک ایران حضور داشتند و قرار بود که صبح همان روز، از تاسیسات هسته ای کشور بازدید داشته باشند.»
ماهیت دو طرفه تعهدات و راه حل پیش رو
این کارشناس مسائل بین الملل با یک بیان مهم، ماهیت روابط ایران و آژانس را روشن کرد: «تعهدات میان ایران و آژانس، تعهداتی دو طرفه هستند.»
به عقیده وی، این توقع منطقی نیست که آژانس از یک سو تعهدات خود را در برابر ایران نادیده بگیرد و از سوی دیگر به طور یک جانبه به تهران فشار بیاورد که تنها ایران به تعهداتش عمل کند.
او یک نقشه راه سه مرحله ای را برای بازگشت به تعامل سازنده پیشنهاد داد:
- آژانس باید ابتدا حمله صورت گرفته را به طور رسمی محکوم کند.
- در چارچوب معاهدات و قوانین بین المللی به وظایف قانونی خود عمل کند.
- پس از پذیرش شرایط جدید و واقعیت های میدانی، نحوه تعاملات آتی ایران و آژانس را تدوین و تعریف کند.
در نهایت، وی با تأکید مجدد بر ماهیت این تحرکات، نتیجه گرفت: «فشارهای سیاسی این سه کشور اروپایی و آمریکا علیه ایران در شورای حکام، به هیچ وجه سازنده نخواهد بود و حتی این پتانسیل را دارد که موضوعات را پیچیده تر و مبهم تر از قبل سازد. علاوه بر این، چنین اقداماتی به طور کامل از عدالت بین المللی و مقررات جهانی فاصله دارد.» این تحلیل نشان می دهد که رویکرد سیاسی غرب، نه تنها به حل مسئله کمک نمی کند، بلکه ریسک تشدید بحران دیپلماتیک را افزایش می دهد.







