سقوط قدرت خرید کارگران ایرانی: دستمزدها به یکسوم سال ۹۰ رسید!
تورم افسارگسیخته و افزایش سرسامآور قیمتها، سفره کارگران ایرانی را کوچکتر کرده است. بررسیها نشان میدهد قدرت خرید کارگران در حال حاضر فقط یکسوم سال ۱۳۹۰ است و این مساله، زندگی میلیونها خانوار ایرانی را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
دستمزدی که فقط برای ۸ روز کافی است!
این تحلیلها نشان میدهد که دستمزد واقعی کارگران در سال جاری تنها ۳۴ درصد از حقوقی است که پنج سال پیش دریافت میکردند. این بدان معناست که زندگی میلیونها خانوار ایرانی به شدت تحت تاثیر شرایط سخت معیشتی قرار گرفته است.
در فروردین ماه سال ۱۳۹۱، با دلار ۳,۰۰۰ تومانی در بازار آزاد، حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار، ۴۷۸ هزار تومان بود که معادل ۱۵۹ دلار میشد. اما با احتساب هزینههای جانبی، این رقم به حدود ۱۰۰ دلار کاهش پیدا میکرد.
حالا بعد از گذشت ۵ سال، با وجود افزایش اسمی دستمزدها، قدرت خرید کارگران به شدت کاهش یافته است. به طوری که حتی با در نظر گرفتن تمام مزایای شغلی، درآمد ماهانه یک کارگر به زحمت به ۱۰۰ دلار میرسد.
خط فقر؛ کابوس خانوارهای ایرانی
در شرایطی که قیمت دلار حدود ۲۹,۵۰۰ تومان است، حداقل دستمزد دریافتی، تنها حدود ۱۰ برابر شده و به حدود ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان رسیده است که معادل ۱۵۶ دلار میشود. در واقع، با این میزان درآمد، یک کارگر فقط میتواند هزینههای اولیه زندگی خود را تامین کند و از پس انداز کردن برای آینده، خبری نیست.
این وضعیت، کارگران را مجبور کرده تا به مشاغل دوم و سوم روی بیاورند تا بتوانند از پس هزینههای زندگی برآیند. بسیاری از کارگران، به دلیل فشارهای اقتصادی، مجبور به فروش وسایل منزل و یا استفاده از پساندازهای خود شدهاند.
براساس آمارهای میدانی روزنامه هممیهن، افزایش بیسابقه قیمتها باعث شده تا قدرت خرید مردم برای تامین پروتئین و کالاهای اساسی به شدت کاهش پیدا کند. با این اوضاع، شکاف طبقاتی روز به روز بیشتر شده و زندگی برای طبقه کارگر سختتر از همیشه شده است.
آیندهای در چشمانداز نیست؟
بهرام حسنینژاد، فعال کارگری، معتقد است سیاستهای اقتصادی دولتها در این وضعیت نقش داشته است: «هر دولتی که روی کار آمده، سیاستهای ضدکارگری دولت قبل را تکمیل کرده است.» او با اشاره به کاهش قدرت خرید کارگران و فقیرتر شدن مزدبگیران، معتقد است که این شکاف طبقاتی روزبهروز عمیقتر میشود.
به گفته وی، یک کارگر مجبور است برای تامین هزینههای اولیه زندگی خود، تن به هر کاری بدهد و این مساله، باعث افزایش استثمار و بهرهکشی از کارگران شده است. این فعال کارگری، با انتقاد از سیاستهای تعدیل دستمزد، معتقد است که این سیاستها باعث شده تا کارگران به حاشیه رانده شوند و از حقوق اولیه خود محروم شوند.







