محتوای انفجاری بسازید: رمز و راز طراحی معکوس برای جذب مخاطب!

فهرست محتوا

محتوای انفجاری بسازید: رمز و راز طراحی معکوس برای جذب مخاطب!

آیا به دنبال راهی برای خلق محتوایی هستید که نه تنها مخاطب را جذب کند، بلکه نتایج بازاریابی موثری نیز به همراه داشته باشد؟ در این قسمت از “جمعه‌های وایت‌برد” (Whiteboard Friday)، پورنا رویکرد “طراحی معکوس” را معرفی می‌کند؛ یک استراتژی خلاقانه که با اولویت‌دهی به سنجش و اندازه‌گیری، اثربخشی کمپین‌های بازاریابی شما را به طرز چشمگیری افزایش می‌دهد.

طراحی معکوس: به سوی هدف گام بردارید!

منظور از “هدف‌گذاری معکوس” چیست؟ این یعنی اندازه‌گیری را در اولویت قرار دهید، پیش از هر چیز دیگر.

من شخصاً از فاش شدن داستان‌ها لذت می‌برم. گاهی اوقات قبل از خواندن شروع کتاب، صفحات آخر آن را مرور می‌کنم، چون کنجکاو هستم بدانم در نهایت چه اتفاقی می‌افتد. به همین ترتیب، دانستن اینکه چه معیارهایی را باید بسنجیم و چه نتایجی را از کمپین‌هایمان انتظار داریم، به ما کمک می‌کند تا اطمینان حاصل کنیم در مسیر درست و با بالاترین ارزش حرکت می‌کنیم.

متاسفانه، ما بازاریابان گاهی در دام تولید محتوا پیش از هر چیز دیگری گرفتار می‌شویم. سپس آن را منتشر می‌کنیم و منتظر می‌مانیم تا ببینیم چه اتفاقی می‌افتد. بعد، به سراغ اندازه‌گیری نتایج می‌رویم. این رویکرد، عنصری از شانس را وارد کار می‌کند که با استفاده از طراحی معکوس، می‌توان آن را بهینه کرد.

تمرکز بر نتایج کسب‌وکار در وهله اول

تمرکز بر نتایج کسب‌وکار در وهله اول

در نظر گرفتن نتایجی که می‌توانید بر مخاطب تأثیر بگذارید

در نظر گرفتن نتایجی که می‌توانید بر مخاطب تأثیر بگذارید تا به اهداف کسب‌وکار شما کمک کند

تعیین اهداف محتوایی

تعیین اهداف محتوایی که اهداف مخاطب را هدایت کند

پیاده‌سازی طراحی معکوس در عمل

طراحی معکوس را مانند نقشه گنج یا نقشه راه تصور کنید

سنجش موفقیت با چهار “R”

سنجش موفقیت با استفاده از 4 R

حالا ممکن است بپرسید: “خب، چطور همه این‌ها را بسنجیم؟” اصلاً کار سختی نیست. چیزی که من پیدا کرده‌ام، “چهار R” سنجش است که به شما امکان می‌دهد خط دید مستقیمی به بازاریابی محتوایی خود داشته باشید.

این روش بسیار مؤثرتر است، زیرا تأثیر را در چهار مرحله مختلف ارزیابی می‌کنید. این امر به شما اجازه می‌دهد تا حتی قبل از رسیدن به پایان راه و صرف هزینه و زمان زیاد، مسیر خود را اصلاح کنید. شما نمی‌خواهید شش ماه روی چیزی کار کنید و سپس متوجه شوید که هیچ سودی نداشته است! باید از ابتدا مسیر را تصحیح کنید.

مرحله اول: دسترسی (Reach)
چه کسانی را پوشش دادید؟ چند نفر؟ فقط به اعداد اکتفا نکنید، بلکه به نوع افرادی که جذب می‌شوند نیز توجه کنید. چه کسانی فرم‌های اطلاعات تماس را پر می‌کنند؟ آیا مخاطبان مناسبی هستند؟ آیا عناوین شغلی آن‌ها با اهداف شما همخوانی دارد؟ آیا جزو لیست هدف شما قرار دارند؟ با این سنجش، متوجه خواهید شد که آیا افراد درست را جذب کرده‌اید یا نیاز دارید استراتژی توزیع محتوای خود را تغییر دهید.

مرحله دوم: واکنش (Reaction)
احساسات مخاطبان چیست؟ آیا محتوا را دوست دارند؟ با آن تعامل می‌کنند؟ آن را با دیگران به اشتراک می‌گذارند؟ نظر می‌دهند؟ چه احساسی نسبت به محتوای منتشر شده شما دارند؟ اگر افراد زیادی را جذب کرده‌اید، اما واکنش کمی دریافت می‌کنید، یعنی ممکن است محتوای شما جذابیتی نداشته باشد و نیاز به کمی تغییر داشته باشد. این گونه می‌توانید سریعاً مسیر را اصلاح کنید.

مرحله سوم: پاسخ (Response)
چه تغییر رفتاری را می‌خواهید ایجاد کنید؟ آیا مشتریان بیشتری برای تست درایو ثبت‌نام می‌کنند؟ آیا درخواست‌های بیشتری در وب‌سایت ثبت می‌شود؟ آیا شاهد افزایش حضور حضوری در نمایشگاه‌های خودرو هستید؟

و در نهایت، نتایج (Results).
آیا افراد درست را جذب کردید؟ آیا حجم فروش خودرو افزایش یافت؟

بنابراین، با هدف‌گذاری معکوس و اولویت‌دهی به سنجش، احتمال دستیابی به اهداف با ارزش در بازاریابی محتوایی شما بسیار بیشتر خواهد بود.

سپاس از توجه شما، با ما همراه باشید برای قسمت بعدی!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *