چرا مردان قوی، اشکهایشان را پنهان میکنند؟
از جایم برمیخیزم و آن سوزش آشکار اسید دوباره در گلویم بالا میآید. این همان توده شکستی است که ۱۶ ماه گذشته با خود حمل کردهام. امروز روزی غمگین است. مراسم بزرگداشت جین، همسر فقیدم. او کمی بیش از یک ماه پیش پس از ۱۵ ماه مبارزه با لوسمی درگذشت.
بیش از ۲۵۰ نفر از دوستان و اعضای خانواده سالن را پر کردهاند و منتظرند تا من سخنرانی یادبودش را ایراد کنم. با حمایت دوستم دنی، تصمیم گرفتم با یک داستان خندهدار شروع کنم – چیزی که هرگز به تنهایی به ذهنم نمیرسید. هوا از عشق و اندوه انباشته شده، هر سطحی از خاطرات و حمایت اشباع شده است.
در سختترین روز زندگیام تا به امروز، میایستم و شروع میکنم.
چرا آسیبپذیری برای مردان اینقدر پرخطر احساس میشود؟
مردانگی سنتی اغلب بازبودن عاطفی را به عنوان ضعف قاب میکند. آسیبپذیری – بیان اندوه، ترس یا تردید – فقط در لحظات نادر و دراماتیک قابل قبول است: یک سخنرانی یادبود، تولد یک کودک، یا یک تراژدی ملی.
این یک یادآور قدرتمند از انسانیت ماست – با این حال، برای بسیاری از مردان، هنوز مانند قدم گذاشتن روی یخ نازکی است که به آرامی ترک برمیدارد.
وقتی “باز کردن” به یک تله تبدیل میشود
اغلب میشنوید که “زنان میگویند مردی را میخواهند که خودش را باز کند.” اما برای بسیاری از مردان، واقعیت متفاوت احساس میشود.
در پستی در سال ۲۰۲۴، روانشناس آوروم وایس توضیح میدهد که مردان اجتماعی شدهاند تا “شفقت، همدلی، پرورش، نرمی، آسیبپذیری و صمیمیت” را سرکوب کنند زیرا این ویژگیها به عنوان زنانه کدگذاری شدهاند. به عقیده وایس، نتیجه این است که وقتی مردان جسارت آسیبپذیر بودن را پیدا میکنند، خطر درک شدن به عنوان کمتر مردانه – و گاهی حتی شرمنده شدن برای آن – را دارند.
در تأمل تکاندهندهای در مدیوم، جسیکا گلد مینویسد:
“این درست است که برخی از زنان مردی را به خاطر صحبت کردن صادقانه و راحت انتقاد خواهند کرد… اگر ما ناخودآگاه آن داستانهای قدیمی را اجرا میکنیم – که ‘مردان واقعی’ باید غیرقابل آسیب باشند و هیچ احساسی جز خشم نشان ندهند… پس آنها را اجرا میکنیم.”
این بینشها نشان نمیدهند که همه زنان اینگونه واکنش نشان میدهند – اما روشن میکنند که چرا بسیاری از مردان وقتی سعی میکنند از نظر عاطفی باز باشند، احساس سرکوب شدن میکنند.
جامعه به سرسختی پاداش میدهد، به نرمی مجازات میکند
این فقط بین فردی نیست – فرهنگی است. به مردان بارها گفته میشود که قوی، متکی به خود و استوار باشند. احساسات، به ویژه اندوه یا تردید، میتواند مانند خیانت به مردانگی فرد احساس شود.
یک مقاله اخیر در آدلاید ناو مشاهده میکند که سردرگمی فزایندهای در میان مردان و پسران امروز وجود دارد:
“مردان تشویق میشوند که آسیبپذیر باشند، با این حال در برخی محیطها، آسیبپذیری هنوز به عنوان ضعف درک میشود… مردان هنوز شرطی شدهاند که احساسات خود را سرکوب کنند…”
این تنش، بین انتظارات در حال تغییر و هنجارهای باقیمانده، یک ناهماهنگی عاطفی عمیق ایجاد میکند.
مردان جوان مشتاق الگوهای واقعی و باز هستند
جالب اینجاست که مردان جوانتر این روند را زیر پا میگذارند.
مطالعهای در سال ۲۰۲۵ توسط گروه تحقیقات ملی دریافت که نزدیک به نیمی از مردان جوان (۱۳-۳۰ سال) الگوهای آسیبپذیر عاطفی میخواهند – نه فقط قهرمانان استوار. برنامههای تلویزیونی مانند “Baby Reindeer” و “The Bear” که مردان را در حال به اشتراک گذاری کشمکشهای عاطفی نشان میدهند، عمیقاً طنینانداز میشوند.
این تغییر امید را نشان میدهد: آسیبپذیری، زمانی که اصیل باشد، به طور فزایندهای به ویژه در میان نسل بعدی ارزشمند است.
فضای امنتر: پیوندهای مردانه و حوزههای برادری
برای بسیاری از مردان، آسیبپذیری واقعی با شرکا یا مخاطبان عمومی سختترین است – اما میتواند در دوستیهای مورد اعتماد ریشه بدواند.
ظهور “پادکستهای برادری” با حضور ورزشکاران، کمدینها و مردان معمولی که صادقانه صحبت میکنند، یک نقطه عطف فرهنگی است. برنامههایی مانند “Bad Friends” (اندرو سانتینو و بابی لی با صداقت بیرحم)، “Dos Amigos” (ویلمر والدِراما و فردی رودریگز با ترکیب طنز و تأمل)، و “The Vulnerable Man” (ماموریت کریستوفر ویل برای زدودن انگ بازبودن عاطفی مردان) نشان میدهند که چگونه گوشههای مختلف فرهنگ مردانه در حال باز کردن فضا برای گفتگوی واقعی و آسیبپذیری واقعی هستند.
این حوزههای برادری طنز، صداقت و همدلی ارائه میدهند. آنها مکانهای امنی برای انعطاف عضلات عاطفی بدون ترس از قضاوت هستند. دوستانی که شما را مسخره میکنند اما همچنان گوش میدهند، پیوندهایی ایجاد میکنند که میتوانند تمرین عاطفی را امنتر کنند.
ساختن تدریجی به سمت آسیبپذیری شریک زندگی
هنگامی که آسیبپذیری را با دوستان مرد مورد اعتماد تمرین کردید، کمی آسانتر میشود که آن را وارد رابطه خود کنید.
به اشتراک گذاری عاطفی با یک شریک، از جایگاه قدرت، نه ناامیدی، زمانی که از قبل بخشی از برنامه روزمره شماست، کمتر ترسناک احساس میشود.
ساختن این “عضله آسیبپذیری” است که احساس میکنم مردان باید انجام دهند و توسط شرکایی که ممکن است با آن ناراحت باشند نیز حمایت شوند.
آسیبپذیر در سختترین روز
در مقابل آن جمعیت در مراسم بزرگداشت جین ایستاده بودم، کاری را انجام دادم که بسیاری از مردان فقط در خلوت اجازه میدهند: احساسات واقعی نشان دادم. اما فرو نریختم. آن را درباره زندگی او – نه اندوه من – ساختم. آن لحظه رهاییبخش بود. روز را آسانتر کرد و بعداً، لحظات اندوه مشترک عمیقتر ممکنتر احساس شد.
آن کار عاطفی ارزشش را داشت. آسیبپذیری مرا تضعیف نکرد – مرا متزلزل کرد. به من و اطرافیانم یادآوری کرد که هیچ شرمی در عمیقاً انسان بودن وجود ندارد. و به من آموخت که تمرین آسیبپذیری، مانند هر عضلهای، سختترین و زیباترین تجربیات زندگی را غنیتر، متصلتر و معنادارتر میکند.







