واژگان بیگانه؛ دغدغه یا تحول طبیعی زبان؟
عباسعلی وفایی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و دبیر پیشین شورای گسترش زبان فارسی، در گفتگویی تحلیلی، دیدگاه خود را در خصوص ورود واژگان بیگانه به زبان فارسی و استفاده روزافزون نسل جوان از این کلمات بیان کرد. ایشان این پدیده را با توجه به دگرگونیهای شدید در حوزه رسانههای پیرامونی (سایتها، شبکههای اجتماعی، پیام رسانها) یک امر کاملاً طبیعی دانست. وی معتقد است که جوانان به دلیل گذراندن بیشترین زمان خود در این فضاها، ناخواسته تحت تأثیر قرار گرفته و این واژهها بخشی از “ملکه ذهنی” آنان میشود.
ایشان تأکید کرد که اگر مرز مشخصی میان “زبان رسمی” و “گونههای زبانی” قائل شویم، این مسئله قابل حل است. زبان فارسی دارای گونههای متعددی است که برآمده از حوزههای تخصصی (پزشکان، مهندسان) یا گروههای سنی (نوجوانان، کودکان) و حتی محلهای خاص هستند، و این پدیده امری عادی و رایج است.
زبان فارسی: آسیب ناپذیر در برابر تهاجم تاریخی واژگان
وفایی با قاطعیت تأکید کرد که کاربست واژهها و اصطلاحات بیگانه را به هیچ وجه خطر جدی برای ریشه زبان فارسی نمیبیند. او این واژگان را دارای عمر کوتاهی دانسته که به مرور زمان از زبان گفتاری محو میشوند. وی خطر اصلی را زمانی میداند که این واژهها به “نوشتار رسمی و علمی” راه یافته و مورد استفاده اهل فن قرار گیرند.
این استاد دانشگاه، با مرور سابقه تاریخی زبان فارسی، خاطرنشان کرد که زبان ما در طول قرون متمادی، همواره دستخوش تهاجم واژههای غیرفارسی بوده است. وی با اشاره به دورههای مختلف تاریخی از ورود واژگان عربی، ترکی، فرانسه و انگلیسی، این پرسش کلیدی را مطرح کرد که آیا زبان فارسی در دوران گذشته به خطر افتاده است؟ پاسخ ایشان این است که زبان فارسی امروز به دلیل قابلیتهای ذاتی و منحصر به فرد خود، به خصوص “کارخانه واژهسازی فعال و پویا”، به مراتب صریحتر، آشکارتر و روانتر از دورههای گذشته است و تاکنون خطری ریشهای متوجه آن نشده است.
تجربه «شبهای برره»: عمر کوتاه اصطلاحات غیرریشهای
این استاد دانشگاه، برای اثبات نظریه خود، به تجربه سریال پرمخاطب «شبهای برره» اشاره کرد. او یادآور شد که در دهه ۱۳۸۰، بسیاری نگران بودند که اصطلاحات ابداعی این سریال تلویزیونی وارد زبان فارسی شده و ماندگار شوند، اما از “صدها واژه” تولید شده در این سریال، “چیزی نماند”.
وفایی این واژگان بیگانه را به “خضرای دمن” (سبزیهایی که در پشته میرویند) تشبیه میکند و میگوید: “پاییز که میآید چون ریشهای ندارند، با یک باد و سرما از بین میروند.”
با این وجود، ایشان توصیه میکند که باید “حساسیت خاص خودمان” را نسبت به زبان ملی حفظ کرده و جوانان را به استفاده از واژههای فارسی که “نیکوتر و لذتبخشتر” هستند، تشویق کرد. او تأکید میکند که زبان گفتاری جوانان، جزو تحول زبانی محسوب نمیشود، زیرا فاقد ویژگیهای ماندگاری و کتابت است.
چالش واژهگزینی فرهنگستان و ضعف نهادهای اجرایی
وفایی با اشاره به فعالیتهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دو مسئله را از یکدیگر تفکیک میکند: واژهسازی (که اغلب دیر انجام میشود) و کاربست واژهها. به اعتقاد وی، مشکل اساسی، ضعف و فقدان متولی خاص در دستگاههای اجرایی برای اجرای مصوبات فرهنگستان است. ایشان تأکید کرد که قانون، وظیفه نظارت و اجرا را بر عهده فرهنگستان نگذاشته است و در حوزه نظارت، وظیفه اصلی دولت و وزارت ارشاد است که مسئولیت فرهنگ و زبان فارسی را بر عهده بگیرد.
پیشنهاد راهاندازی «کانون ویراستاران زبان فارسی»
وفایی برای ساماندهی آشفتگی موجود در رسمالخطها، استفاده از واژگان بیگانه و عدم اجرای مصوبات فرهنگستان، طرحی را پیشنهاد داد:
- تأسیس “کانون ویراستاران زبان فارسی” برای شناسنامهدار کردن افراد متخصص.
- الزام ناشران و رسانهها به استفاده از سرویراستار شناسنامهدار.
- پیگیری تخلفات و امکان تعلیق یا ابطال مجوز ویراستاری متخلفان توسط کانون.
او معتقد است با این ساز و کار، ضمن احترام به زبان ملی، **آینده شغلی روشنی** برای دانشجویان زبان و ادبیات فارسی فراهم میشود و این همه آشفتگی در نگارش از بین خواهد رفت.
هشدار جدی درباره خطر نوشتارهای غلط
این استاد زبان و ادبیات فارسی به خطرات جدیتری مانند **نوشتن تنوین عربی با “نون”** یا همگونسازی حروفی که واج یکسانی دارند، اشاره کرد و آن را به مثابه “خداحافظی با تاریخ” دانست. به عقیده وی، با گذشت یک یا دو نسل، این اقدامات منجر به **”جدایی از فرهنگ گذشته”** میشود و نسل جدید قادر به درک ادبیات فخیم پیشین نخواهد بود.
وفایی در نهایت هشدار میدهد: “زمانی که زبان گفتاری جوانان به نوشتار تبدیل شود، طبیعتاً با گذر زمان اثرات منفی میگذارد.” ایشان بر لزوم وضع قانون و تعیین متولی خاص (وزارت ارشاد) برای نظارت بر این حوزه، قبل از فراگیر شدن نوشتارهای غلط در زبان رسمی، تاکید کرد.







