کارگر شهرداری کوت عبدالله درمانده از هزینههای درمان؛ بیتوجهی مسئولین!
در پی تماس با یکی از کارگران شهرداری کوت عبدالله، روایتی تکاندهنده از بیمهریها و مشکلات معیشتی این قشر زحمتکش آشکار شد. این کارگر که نخواست نامش فاش شود (احترامی)، از وضعیت نامناسب جسمانی و هزینههای سرسامآور درمان خود گلایه کرد.
جزئیات ماجرا از زبان کارگر شهرداری:
این کارگر زحمتکش شهرداری کوت عبدالله در تشریح وضعیت خود به خبرنگار ایلنا گفت: «هفت ماه پیش در حین انجام وظیفه دچار حادثه شدم و از ناحیه پا آسیب دیدم. بلافاصله به بیمارستان مراجعه کردم و تحت درمان اولیه قرار گرفتم. اما متاسفانه تشخیص اولیهی پزشک این بود که شکستگی در پا وجود ندارد، اما پس از گذشت چند روز و وخیمتر شدن اوضاع، متوجه شدم که پایم دچار ورَم شدید شده و چندین روز دیگر قادر به راه رفتن نخواهم بود.»
او ادامه داد: «پس از حدود سه روز استراحت و مصرف دارو، مجدداً به محل کار بازگشتم. اما متاسفانه در معاینات بعدی مشخص شد که نیاز به انجام فیزیوتراپی دارم که هزینهی هر جلسه آن مبلغ ۲۵۶ هزار تومان است. با توجه به حقوق ناچیز کارگری، تامین این هزینهها برایم بسیار دشوار است و مجبورم برای گذران زندگی و تامین هزینههای درمان، از جیب خود هزینه کنم.»
این کارگر شهرداری کوت عبدالله با اشاره به مشکلات معیشتی خود گفت: «کارگری که پول ندارد چه باید بکند؟ راهی جز قرض کردن برایم نمانده است. آیا انصاف است که برای تامین هزینههای درمان، مجبور به قرض گرفتن شوم؟ کجای قانون این اجازه را میدهد که کارگر حین انجام کار آسیب ببیند و بعد او را به حال خود رها کنند تا هزینه درمانش را از جیب خودش بپردازد؟»
گلایه از کارفرما و بیتوجهی به مشکلات:
این کارگر در ادامه افزود: «در این مدت، کارفرما هیچ سراغی از من نگرفت و نپرسید که برای رفتن به پزشک چقدر هزینه کردهام. تا این لحظه هیچ مساعدتی برایم در نظر نگرفتهاند و حتی یکبار هم نپرسیدهاند که هزینه درمان را میدهیم و بعد از حقوق کم میکنیم. فقط یکبار کارفرما به من زنگ زد و گفت میخواهم بیایم ملاقاتت و بعد هم نیامد!»
او با لحنی گلایهآمیز گفت: «به من میگویند برای پیگیری حادثه نوشتم، اما پیگیری حادثه به چه درد من میخورد وقتی هیچ کمکی به من نمیکنند و مرا به حال خود رها کردهاند و حتی حقوق شهریور ماه را هم به ما ندادهاند؟»
این کارگر شهرداری کوت عبدالله با دلی پر از درد گفت: «من از روی ناچاری و برای امرار معاش، حین انجام کار آسیب دیدم و آُسیب شدم. برای رفتن به گزارش حادثه نوشتم، اما من چه می خورد وقتی هیچ کمکمی می کنند و مار ه ا را ه و حتی هو ما نداده ان د»







