شمشیر سامورایی در خون غرق شد: آیا Ninja Gaiden: Ragebound ارزش جان کندن دارد؟

شمشیر سامورایی در خون غرق شد: آیا Ninja Gaiden: Ragebound ارزش جان کندن دارد؟

فهرست محتوا

آیا شمشیر سامورایی در Ninja Gaiden: Ragebound ارزش جان کندن را دارد؟ بررسی یک بازی اکشن نفس‌گیر

شاید به خاطر داشته باشید که سری Ninja Gaiden به خاطر خشونت بی‌پرده‌اش مشهور بود و این موضوع باعث می‌شد هر گیمری برای یک بازی جدید لحظه‌شماری کند. خوشبختانه، درخواست‌های پرشور و مکرر طرفداران از Koei Tecmo برای احیای این سری، بالاخره به ثمر نشست. مدتی پیش شاهد معرفی دو بازی جدید و یک ریمستر از فرنچایز Ninja Gaiden بودیم. حال به بررسی Ninja Gaiden: Ragebound می‌پردازیم؛ عنوانی که به نظر می‌رسد با الهام از Ninja Gaiden 2 Black پا به عرصه گذاشته است. پس در این بررسی با ما همراه باشید تا دریابیم آیا این بازی ارزش تجربه‌کردن را دارد یا نه.

ورود به روایت‌های خونین از تاریخ فرنچایز

در این بازی شما در نقش کنجی موزو، یک نینجای جوان از خاندان افسانه‌ای Hayabusa و یکی از شاگردان متبحر ریو هایابوسا (Ryu Hayabusa) به ایفای نقش می‌پردازید. داستان از جایی آغاز می‌شود که ریو پس از یک نبرد خونین، به عنوان یک قهرمان ملی در آمریکا شناخته می‌شود. در زمان غیبت او، نیروهای اهریمنی خاندان عنکبوتی سیاه (Black Spider Clan) حملات خود را آغاز کرده و قصد دارند دنیا را به آشوب بکشند. ریو هایابوسا راهی می‌شود تا از دنیای انسان‌ها و روستای Hayabusa در برابر این نیروهای شیطانی دفاع کند.

در این ماجراجویی، کنجی مجبور می‌شود تا جای پای ریو بگذارد و برای جلوگیری از این حملات اقدام کند. اما طولی نمی‌کشد که چالش‌های مسیر، او را مجبور به کنار آمدن با خباثت‌های درونی‌اش می‌کند، به خصوص پس از اتحاد با یکی از اعضای آن گروه به نام کوموری (Kumori). این پیوند، قدرتی عجیب و تازه به او می‌بخشد که به او در راستای ایستادگی در مقابل ارتش اهریمن کمک می‌کند.

از آنجایی که با یک اثر اکشن پلتفرمر روبرو هستیم، نباید انتظار داستانی عمیق و همه‌جانبه را داشته باشید. اما برای توسعه‌دهندگانی که Blasphemous را ساخته‌اند، می‌توان امیدوار بود که بتوانند با یک روایت سرخ‌ورم‌کننده، مناسب و تاثیرگذار روبرو شوید. داستان بازی از تعلیق بسیار خوبی برخوردار بوده و دو شخصیت اصلی آن، یعنی کنجی و کوموری، ارتباط و پویایی بسیار خوبی با یکدیگر دارند که در طول بازی رشد کرده و در راستای آن، هر دو به بلوغ می‌رسند.

به طور کلی، داستان‌سرایی بازی به خوبی با تمامی ابعاد دیگر بازی هماهنگ است. در واقع، می‌توان گفت Ninja Gaiden: Ragebound همچون ماشینی است که تمامی اجزای آن در یک هارمونی مثال‌زدنی قرار دارند و داستان نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ اما باید به این نکته واقف باشید که با بازی کوتاهی روبرو هستید.

دو روح در یک بدن

در بعد گیم‌پلی شاهد ترکیبی رونده (Run) و پرشی (Jump) از Ninja Gaiden با رویکردهای مدرن پلتفرمر دو بعدی هستیم. همانطور که اشاره کردیم، سازندگان این اثر تجربه ساخت عناوین مشابه Blasphemous را در کارنامه دارند و شباهت‌هایی بین این اثر و آن بازی دیده می‌شود. اما از آنجایی که این بازی یک اثر مترویدوانیا نیست، ما شاهد روندی مستقیم‌تر و در عین حال، تمپوی سریع‌تر هستیم. شما با سرعت از دشمنان عبور کرده و به سلاخی آن‌ها می‌پردازید. در حالی که همزمان باید پلتفرمینگ‌های جذاب را نیز انجام دهید. شما به سرعت از دشمنان عبور کرده و به سلاخی آن‌ها می‌پردازید، در حالی که همزمان باید پلتفرمینگ‌های جذاب را نیز انجام دهید.

Ninja Gaiden: Ragebound از آن دسته بازی‌هایی است که نباید لحظه‌ای در حین تجربه آن توقف کنید؛ چرا که بخشی از تجربه بر پایه یادگیری جابه‌جایی‌های جابه‌جایی و به سلاخی آنان است. کنجی دارای یک کمبوی ثابت تهاجمی بوده و از قابلیت‌های جانبی بسیار خوبی برخوردار است. پس از ورود کوموری به بازی، شما قابلیت حمله از راه دور را به لطف Kunaiهای این کاراکتر دریافت خواهید کرد.

لازم به ذکر است که در طول روند بازی شما امکان استفاده همزمان از حملات کنجی و کوموری را خواهید داشت که نه تنها تنوع گیم‌پلی را افزایش می‌دهد، بلکه راه‌های جدیدی برای مبارزه با دشمنان و تعامل با محیط ایجاد می‌کند. علاوه بر این، یک فروشگاه نیز در بازی تعبیه شده که از طریق آن امکان خرید ارتقاها و آیتم‌هایی فراهم شده است. برای بهره‌گیری از این قابلیت‌ها، در راستای ارتقای کاراکترها از جمله افزایش میزان آسیب و باز کردن آیتم‌هایی نیز وجود دارد که در راستای دشوارسازی بازی عمل می‌کنند، استفاده کنید.

در نیمه دوم بازی، گاهی ممکن است دو یا حتی سه مورد از این دشمنان را در مقابل خود ببینید که همگی مانع بزرگی برای پیشروی در تجربه محسوب می‌شوند. در این شرایط نیاز پیدا می‌کنید تا از سرعت خود بکاهید و بدون اینکه آسیبی ببینید، این دشمنان را از سر راه بردارید. یکی از اهداف سازندگان، افزایش میزان دشواری مراحل بوده است.

در این بازی، دشمنان متعددی با قابلیت‌های متفاوت وجود دارند که هر کدام چالش‌های خاص خود را ارائه می‌دهند. اما برخی از دشمنان همچون تانک عمل کرده و بعضاً امکان ضربه زدن به آن‌ها از جلو، بدون بهره‌گیری از “Hypercharge” که در واقع یک ضربه بسیار قدرتمند به حساب می‌آید، امکان‌پذیر نیست. برای بهره‌گیری از این قابلیت، باید دشمنانی که دارای “Aura” هستند را بکشید تا با جذب آن، قابلیت Hypercharge خود را شارژ کنید. حال با وجود آنکه در ساعات ابتدایی، بازی به خوبی تعداد بهینه این دسته از دشمنان را در سناریوها حفظ کرده و به شکلی هدفمند و بهینه از آن‌ها استفاده می‌کند، اما در نیمه دوم این روند کمی تهی‌تر و بی‌رویه می‌شود.

تلفیق گذشته و امروز

در زمینه ارائه و بصری، می‌توانیم بگویم که با یک اثر بی‌نقص روبرو هستیم که به شکلی عالی خود را به نمایش می‌گذارد. سبک هنری و رویکرد هنری بازی فوق‌العاده بوده و جلوه‌های پیکسلی در دست همچون عناوین مشابه Blasphemous به شکلی هنرمندانه طراحی شده و انیمیشن‌های نرم و جذاب نیز به خوبی خودنمایی می‌کنند. از کاراکترها گرفته تا هیولاها و محیط‌ها، همگی با ظرافت، تنوع و دقت بالایی طراحی شده‌اند که باعث می‌شود هر یک از عوامل روی صفحه نقش برجسته‌ای داشته باشند.

همیشه عاشق پیکسل آرت بوده‌ام و شاید بتوانم به جرأت بگویم استودیوی The Game Kitchen یکی از برترین طراح‌ها و رویکردهای پیکسلی حال حاضر صنعت گیمینگ را در بازی‌های خود به نمایش می‌گذارد و Ninja Gaiden: Ragebound نیز دقیقاً همچون بازی‌های پیشین‌شان، در این زمینه می‌درخشد. تنوع محیط‌ها و دشمنان بازی نیز بسیار تحسین‌برانگیز بوده و در طول کلیت تجربه، لحظه‌ای وجود نداشت که از نگاه کردن به این بازی خسته شوم.

تک‌تک محیط‌های بازی دارای حس و حال و رویکرد هنری خاص خود هستند که به خوبی از یکدیگر متمایز شده‌اند و به راستی با ورود به هر یک از آن‌ها، با اتمسفر، فضاسازی و حتی موسیقی متفاوتی روبرو خواهید شد! صحبت از موسیقی شد، بد نیست اشاره کنم که ساندترک این بازی نیز فوق‌العاده است. تمامی ترک‌هایی که در طول تجربه این بازی پخش می‌شوند، چه در طول مراحل و چه در هنگام باس‌فایت‌ها، مکمل‌هایی فوق‌العاده برای گیم‌پلی و نحوه ارائه کلی بازی به شمار می‌روند که موجب ترغیب هر چه بیشتر آدرنالین در بدن می‌شوند.

Ninja Gaiden: Ragebound در بخش گیم‌پلی و سیستم مبارزات خود یک تجربه عالی و به شدت تعاملی را ارائه می‌دهد که به هیچ عنوان خسته کننده نمی‌شود، هرچند ممکن است گاهی اوقات تعادل تجربه به واسطه عدم بهره‌گیری بهینه از دشمنان، بر هم بخورد.

نکات مثبت:

  • داستان سرخ‌ورم‌کننده و گیرا
  • شخصیت‌پردازی‌های مطلوب و وجود پویایی مطلوب بین Kenji و Kumori
  • گیم‌پلی بسیار پر جنب و جوش و مهارت محور که به خوبی شما را درگیر خود نگه می‌دارد
  • چالش‌های پلتفرمینگ جذاب و اتکا به توانایی‌های گوناگون آن‌ها با برخی از پازل‌های محیطی
  • آرت استایل و رویکرد هنری بی‌نقص
  • فضاسازی و طراحی مراحل عالی
  • موسیقی فوق‌العاده

نکات منفی:

  • استفاده غیربهینه از برخی دشمنان تکراری در نیمه دوم بازی که موجب برهم خوردن ریتم تجربه می‌شوند
  • داستان و محتوای کلی بازی می‌توانست طولانی‌تر و بیشتر باشد

جمع‌بندی

Ninja Gaiden: Ragebound یک تجربه اکشن پلتفرمر پایبند به اصول فرنچایز است که نام آن را به دوش می‌کشد. رویکرد چالش‌برانگیز، لایه‌های یادگیری مختلفی که همیشه باعث جذابیت عناوین Ninja Gaiden می‌شدند را به دوش می‌کشد.
رویکرد چالش‌برانگیز، لایه‌های یادگیری مختلف و جلوه‌های بصری خیره‌کننده از جمله مواردی است که همواره در Ninja Gaiden دیده‌‌ایم. در این بین با وجود برخی مشکلات، The Game Kitchen به خوبی توانسته از پس ارائه جنبه‌های مختلف و متعدد بر بیاید. در این بین، با وجود برخی مشکلات، استودیو The Game Kitchen به خوبی توانسته از پس ارائه جنبه‌های مختلف برآید و Ninja Gaiden: Ragebound عنوانی است که به طرفداران ژانر اکشن پلتفرمر و سپاس به دوستان و دنبال‌کنندگان آثار اکشن پلتفرمر پیشنهاد می‌شود.

امتیاز نهایی: 8 از 10

این بازی روی PC تجربه و بررسی شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *