آیا مس، آینده سبز نظام مقدس جمهوری اسلامی را تهدید میکند؟
بهتازگی دکتر اسماعیل دلفراز، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری گروه مالی کیمیا مس ایرانیان، یادداشتی را با عنوان «اقتصاد کمکربن محرک قیمت جهانی مس» منتشر کرده است. در این یادداشت به بررسی چالشها و فرصتهای پیش روی صنعت مس پرداخته شده که در ادامه به آن میپردازیم.
تحولات اقلیمی و افزایش تقاضای مس
در سالهای اخیر، تغییرات جدید اقلیمی و آثار مخرب آن، توجه جهان را به خود جلب کرده است. در همین راستا، فرانسه با توافقنامهای به کنترل افزایش دمای کره زمین در محدوده زیر ۲ درجه سانتیگراد نسبت به دوران پیش از صنعتی شدن متعهد گردید.
این مسئله، مستلزم استفاده از مسائل مستلزم الکتریسیتهزایی گسترده و مصارف جدید برای مس در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، شبکههای توزیع و خودروهای الکتریکی خواهد بود. علیرغم افزایش تقاضا، افزایش تقاضای ناشی از اقتصاد کمکربن، عرضه معادن با محدودیت همراه است.
چشمانداز بازار مس
پویايیشناسی بازار مس حاکی از چشمانداز بسیار مطلوب برای قیمت مس و رشد صنعت مس است. این یادداشت، محرکها و ریسکهای بازار جهانی مس را بررسی میکند.
اقتصاد کمکربن، محرک قیمت جهانی مس
تقاضای مس تا سال ۲۰۴۰ برابر با ۴۰ میلیون تن پیشبینی شده است. در حالی که چین همچنان محرک تقاضا خواهد بود، اما موادی که تولید چین را کاهش میدهند، پروژههای کربنزدایی به سرعت توسعه مییابند و ممکن است مکان هندسی تقاضا به سایر کشورها انتقال یابد.
ریسکهای کاهش تقاضا
ریسکهای کاهش تقاضا عبارتند از:
۱. تأخیر در پروژههای زیرساختی گذار به انرژی سبز
۲. کاهش شدت مصرف مس
۳. جایگزینی مس با سوی دیگر محرکهای افزایش تقاضا شامل:
۱. حجم بالای سرمایهگذاری در الکتریسیتهزایی و
۲. افزایش ظرفیت پردازش اطلاعات است.
نااطمینانیهای اقتصاد کلان مانند منطقه گرایی و تنشها نسبت به شدت مصرف مس به عنوان یک عامل بنیادی اهمیت کمتری دارند و باید فراسوی چرخههای سیاسی فعلی به پارادایم حاکم بر تجارت فعلی نگریست.
سناریوهای پیش رو
سه سناریوی پیشرو عبارتند از:
۱. افزایش تقاضا ناشی از گذار به انرژی سبز:
در افق ۲۰۴۰، دو سناریو برای گذار به انرژی سبز متصور است:
- سناریو 1.5 تا ۲ درجه سانتیگراد: در این سناریو، میزان تقاضای انرژی الکتریکی برابر با ۵۴۰۰ گیگاوات خواهد بود.
- سناریو تا ۲ درجه سانتیگراد: در این سناریو، میزان تقاضای انرژی الکتریکی برابر با ۱۶۰۰ گیگاوات خواهد بود که نسبت به سناریو اول، ۵۰۰ گیگاوات بیشتر است.
تقاضای مهم دیگر، مراکز داده هستند که در سال ۲۰۳۰ حدود یک میلیون تن مس مصرف خواهند داشت و در سناریو خوشبینانه با توسعه سریعتر زیرساختهای مربوطه، 1.1 میلیون تن ظرفیت معدنی جدید ایجاد خواهد شد.
۲. کاهش تقاضای ناشی از اقتصاد چین
هرچند فروش بخش املاک و مستغلات چین به ثبات رسیده است، اما بازار املاک و مستغلات چین پر ریسک است. زیرا علیرغم سیاستهای حمایتی دولت چین، همچنان بازار املاک و مستغلات این کشور پرریسک بوده و فشارهای ژئوپلیتیک بر اقتصاد چین فشار وارد مینماید. این سناریو میتواند ۰.۴ میلیون تن مس از ۳.۰ میلیون تقاضای مس جهانی را کاهش دهد.
۳. خودکفایی آمریکا در حوزه فلزات حیاتی
آمریکا در سال ۲۰۲۲ حدود ۱۹۰۰۰۰ تن مس کاتد وارد کرده و ۴۰۰۰۰ تن کنسانتره صادر نموده است. در صورت خودکفایی آمریکا در حوزه فلزات حیاتی، باید ۵۰۰۰۰۰ تن ظرفیت معدنی جدید و ۱.۱ میلیون تن ظرفیت فرآوری جدید ایجاد نماید تا در سال ۲۰۴۰ در حوزه مس خودکفا گردد.
سیاست داخلی آمریکا که متمرکز شده است به بهرهبرداری حداکثری از معادن، تضاد حداکثری از معادن تأکید دارد و بر اساس این سیاست، آمریکا میتواند تا سال ۲۰۴۰، قادر به تولید یک میلیون تن مس مازاد نیز باشد. به دلیل همین هزینههای غیر رقابتی، ممکن است یارانههای بلندمدت، تعرفه یا منع واردات نیاز باشد تا پروژهها در بلندمدت سودآور باشند و گرنه تجربه شرکتهای فلزی زامبی چین در دهه ۲۰۰۰ در ایالات متحده تکرار خواهد شد.
اثر خودکفایی آمریکا عمدتاً بر کشورهای صادرکننده کنسانتره فعلی به آن کشور خواهد بود. تولید فلزات شیلی و ۴۴ درصد تولید فلزات کانادا به ایالات متحده صادر میگردد. اگر مس بیشتری به داخل چین بازگردد فشار مالی بیشتری بر صنایع فرآوری داخلی ایجاد خواهد شد. این سناریو زیاد محتمل نیست زیرا برای تکمیل پروژهها به دو دوره سیاسی (یا دو دوره ریاست جمهوری) نیاز است تا این رویکرد بتواند تداوم داشته باشد.
پیشبینی تقاضای مس تا سال ۲۰۴۰
به طور متوسط، معادن ۴۵۰ هزار تن ظرفیت سالیانه پروژه جدید به تقسیم نهادهای سرمایهگذاری رسیدهاست. این عدد نسبت به پروژه جدید مورد نیاز برای پاسخگویی به شکاف عرضه و تقاضا در بهترین سناریو ۲۰۰ هزار تن کمتر است.
سناریوهای مختلف تقاضا
۱. در بهترین حالت: ۵.۴ میلیون تن مس که هنوز توسط تصمیمهای سرمایهگذاری آنها گرفته نشده است نیاز میباشد. ممکن است افزایش طول عمر برخی معادن، بخشی از این نیاز به ظرفیت فرآوری را برطرف نماید.
۲. افزایش تقاضای ناشی از انرژی: افزایش تقاضای ناشی از انرژی میتواند به سطوح تقاضای بیسابقه و دور از ذهن بیانجامد. در این صورت، منجر به افزایش عمر عملیات معادن و کاهش بلند مدت تقاضای مس به واسطه نوآوری گردد.
۳. رشد اقتصادی چین: در صورت کاهش رشد اقتصادی چین تا ۲۰۴۰ به میزان ۲.۴ میلیون تن کاهش یافته و از آن پس تقریبا با ثبات خواهد ماند.
تقاضای مس تا سال ۲۰۳۳ صعودی خواهد بود و در این سال به بیشینه خود برابر با ۲۹.۹ میلیون تن خواهد رسید و از آن پس تقریبا با ثبات خواهد بود و برای سال ۲۰۴۰ برابر ۲۹.۸ میلیون تن برآورد شده است. تا سال ۲۰۴۰، میزان مازاد تقاضای مس به ۵.۹ میلیون تن خواهد رسید. در صورت تداوم تعادلی فعلی مس، عرضه در سال ۲۰۴۰ به 3.9 میلیون تن کاهش خواهد یافت.
در صورت تقریب تعادلی فعال مس، توانسته است قیمت 10000 دلار به ازای هر تن را تجربه نماید در صورتی که مازاد تقاضای در سال 2040، مس اهداف قیمتی بسیار بالاتری را تجربه خواهد نمود.
یک فرصت بیبدیل برای سرمایهگذاری در صنعت مس
افزایش قیمت جهانی مس، شرکت ملی صنایع مس ایران را به یک فرصت بیبدیل برای سرمایهگذاری تبدیل نموده است. این شرکت با دارا بودن ذخایر غنی مس، میتواند با توسعه طرحهای کیمیا رشد تولید و سودآوری خود را تضمین کند و سرمایهگذاران را به ارمغان خواهد برد.
بنا بر آنچه گفته شد، نماد فملی میتواند به عنوان یک فرصت سرمایهگذاری با ارزش مورد محاسبه قرار گیرد.







