فراتر از جستجوهای معمولی: راهکار انقلابی هوش مصنوعی را کشف کنید!
دیگر دوران جستجوهای سنتی با وعده ساده “یک پرسش، یک نتیجه” و پیگیری رتبه به پایان رسیده است. دنیای هوش مصنوعی مسیری متفاوت را طی میکند. دستیارهای هوشمند مانند ChatGPT، Gemini و Perplexity دیگر پاسخهای ثابت و قابل پیشبینی ارائه نمیدهند؛ بلکه پاسخهایی پویا تولید میکنند که در هر بار اجرا، با هر مدل و برای هر کاربر، نتایج منحصر به فردی را به همراه دارد. به همین دلیل، اصطلاح “ردیابی رتبه هوش مصنوعی” تا حدودی گمراهکننده است، چرا که نمیتوان هوش مصنوعی را به شیوهای مشابه جستجوهای سنتی ردیابی کرد.
اما این بدان معنا نیست که نباید به آن توجه کرد. تنها کافی است پرسشهای خود را تغییر دهیم و روش اندازهگیری نمایان بودن برندمان را تطبیق دهیم.
چرا نمیتوان هوش مصنوعی را مانند جستجوی سنتی ردیابی کرد؟
در سئو و ردیابی رتبه، ما بر اصول پایداری و تکرارپذیری تکیه داریم:
- نتایج قطعی: یک پرسش مشابه معمولاً نتایج جستجوی یکسانی را برای همه کاربران به همراه دارد.
- موقعیتهای ثابت: میتوان رتبههای دقیق (#۱، #۵، #۲۰) را اندازهگیری کرد.
- حجم شناخته شده: از محبوبیت هر کلمه کلیدی آگاهیم و میدانیم چه مواردی را باید در اولویت قرار دهیم.
اما هوش مصنوعی این سه اصل را برهم میزند:
- پاسخهای احتمالی: یک پرسش یکسان میتواند برندها، استنادات یا فرمتهای پاسخدهی متفاوتی را در هر بار ارائه دهد.
- عدم وجود موقعیتهای ثابت: نام برندها به صورت گذرا و با ترتیبهای مختلف ظاهر میشوند، نه به عنوان رتبههای شمارهدار.
- تقاضای پنهان: حجم پرسشهای کاربران در هوش مصنوعی در هالهای از ابهام قرار دارد و ما از مقیاس واقعی پرسشها بیخبریم.
وضعیت پیچیدهتر هم میشود:
- عدم توافق مدلها: حتی نسخههای داخلی یک دستیار هوشمند نیز در پاسخ به یک پرسش یکسان، خروجیهای متفاوتی تولید میکنند.
- تأثیر شخصیسازی: بسیاری از هوشهای مصنوعی، خروجیهای خود را بر اساس عواملی مانند موقعیت مکانی، زمینه مکالمه و تاریخچه تعاملات قبلی کاربر، سفارشیسازی میکنند.
اینجاست که درک میکنیم چرا نمیتوانیم با پرسشهای هوش مصنوعی مانند کلمات کلیدی سنتی برخورد کنیم. این به معنای عدم قابلیت ردیابی هوش مصنوعی نیست، بلکه به این معناست که پایش پرسشهای تکی کافی نیست.
به جای پرسیدن «آیا برند من برای این عبارت دقیق ظاهر شد؟»، پرسش بهتری این است: «در میان هزاران پرسش، هوش مصنوعی چند بار نام برند من را با این موضوع یا دسته بندی مرتبط میکند؟»
این همان فلسفه پشت Ahrefs Brand Radar است؛ پایگاه داده ما از میلیونها پرسش و پاسخ هوش مصنوعی که به شما امکان ردیابی جهتدار را میدهد.
یک مانع بزرگ در ردیابی جستجوی هوش مصنوعی این است که هیچکدام از ما نمیدانیم مردم در مقیاس انبوه واقعاً چه چیزی را جستجو میکنند. برخلاف موتورهای جستجو که حجم کلمات کلیدی را منتشر میکنند، شرکتهای هوش مصنوعی گزارشهای پرسش کاربران را خصوصی نگه میدارند و این دادهها هرگز سرورهایشان را ترک نمیکنند. این امر اولویتبندی را دشوار میکند و مشخص نیست که برای بهینهسازی نمایان بودن در هوش مصنوعی از کجا باید شروع کرد.
برای عبور از این چالش، پایگاه داده Brand Radar را با دادههای واقعی جستجو پر میکنیم: پرسشهایی از پایگاه داده کلمات کلیدی و سوالات “People Also Ask” (افراد همچنین میپرسند) همراه با حجم جستجو.
این پرسشها همچنان “مصنوعی” هستند، اما تقاضای دنیای واقعی را منعکس میکنند. هدف ما این نیست که به شما بگوییم آیا برای یک پرسش هوش مصنوعی خاص ظاهر شدهاید یا خیر، بلکه میخواهیم نمایان بودن برند شما را در کل موضوعات نشان دهیم. اگر نمایان بودن خوبی در یک موضوع دارید، نیازی به ردیابی صدها پرسش خاص در آن حوزه ندارید، زیرا احتمال مطرح شدن نامتان را درک کردهاید.
با تمرکز بر نمایان بودن تجمیعی، میتوانید از خروجیهای پرنویز عبور کنید:
- ببینید آیا هوش مصنوعی به طور مداوم برند شما را با یک دسته بندی مرتبط میکند، نه فقط یک بار.
- روندها را در طول زمان پیگیری کنید، نه فقط عکسهای فوری.
- دریابید که برند شما در مقایسه با رقبا چگونه موقعیتدهی شده است، نه فقط ذکر شده.
ردیابی هوش مصنوعی را کمتر شبیه ردیابی رتبه و بیشتر شبیه نظرسنجی در نظر بگیرید. به یک پاسخ واحد اهمیت نمیدهید، بلکه به جهت روند در میان حجم قابل توجهی از دادهها اهمیت میدهید. شما نمیتوانید نمایان بودن هوش مصنوعی خود را مانند نمایان بودن در جستجو ردیابی کنید. اما با وجود نقصها، ردیابی هوش مصنوعی ارزش واضحی دارد.
۱. تجمیع پاسخهای هوش مصنوعی برای فهمیدن نمایان بودن واقعی شما
ذکر نام برند در پاسخهای هوش مصنوعی به شدت نوسان دارد، اما تجمیع این دادهها دیدگاهی پایدارتر ارائه میدهد. به عنوان مثال، اگر یک پرسش را سه بار اجرا کنید، احتمالاً سه پاسخ متفاوت دریافت خواهید کرد. در یکی برند شما ذکر شده، در دیگری غایب است و در سومی رقیب شما برجسته میشود. اما با تجمیع هزاران پرسش، این نوسانات متعادل میشوند. ناگهان مشخص میشود: برند شما در حدود ۶۰% پاسخهای هوش مصنوعی ظاهر میشود.
تجمیع، تصادفی بودن را هموار میکند، پاسخهای پرت از میانگین کلی کسر شده و ایدهای بهتر از میزان مالکیت بازار به شما میدهد. این همان اصولی است که در نظرسنجیها به کار میرود: پاسخهای فردی متفاوتند، اما روندهای تجمیعی برای اقدام قابل اعتماد هستند. این رویکرد سیگنالهای ثابتی را به شما نشان میدهد که در صورت تمرکز صرف بر تعداد کمی پرسش، از دست میدادید.
مشکل اینجاست که بیشتر ابزارهای ردیابی هوش مصنوعی شما را به ۵۰-۱۰۰ پرسش محدود میکنند؛ عمدتاً به این دلیل که اجرای پرسشها در مقیاس بزرگ پرهزینه است. این مقدار داده برای ارائه اطلاعات معنادار کافی نیست. با چنین نمونه کوچکی، نمیتوانید درک روشنی از نمایان بودن واقعی برند خود در هوش مصنوعی به دست آورید. به همین دلیل، ما پایگاه دادهای از حدود ۱۰۰ میلیون پرسش هوش مصنوعی ایجاد کردهایم تا از تحلیل تجمیعی که برای ردیابی جستجوی هوش مصنوعی معنادار است، پشتیبانی کنیم.
۲. مشاهده ارتباط نمایان بودن هوش مصنوعی شما با سایر کانالها
بررسی نحوه ظهور برند شما در هزاران پرسش هوش مصنوعی میتواند به شما در شناسایی الگوهای تقاضا کمک کند و آزمایش کنید که چگونه تلاشهای شما در یک کانال بر نمایان بودن در کانال دیگر تأثیر میگذارد. در اینجا آنچه در عمل اتفاق میافتد، با تمرکز بر مثالی از “لابوبو” (آن عروسکهای بامزهای که اخیراً همه به آن علاقهمند شدهاند) آمده است.
با ترکیب دادههای تیکتاک و Ahrefs Brand Radar، مسیر ظهور “لابوبو” را در هوش مصنوعی، شبکههای اجتماعی، جستجو و وب گسترده ترسیم کردیم. یک جدول زمانی جالب به دست آمد:
- آوریل: طبق مرکز خلاقیت تیکتاک که امکان ردیابی کلمات کلیدی و هشتگهای پرطرفدار را فراهم میکند، لابوبو پس از وایرال شدن ویدئوهای آنباکسینگ در آوریل، در تیکتاک انفجار پیدا کرد.
- می: هزاران پرسش مرتبط با “لابوبو” شروع به نمایش در نتایج جستجو کردند.
- جولای: حجم جستجو برای همان عبارات “لابوبو” افزایش یافت.
- همچنین در جولای، ذکر نام “لابوبو” در وب افزایش یافت و از اسباببازی پیشرو بازار، فانکوپاپ، پیشی گرفت.
- آگوست: لابوبو به نمایان بودن در هوش مصنوعی وارد شد و در اواخر آگوست در “مرور کلی هوش مصنوعی” گوگل ذکر شد و از یکی دیگر از برندهای پیشرو اسباببازی، کاوز، پیشی گرفت.
- همچنین در آگوست، لابوبو تمام رقبا را در مکالمات ChatGPT پشت سر گذاشت.
این مثال نشان میدهد که هوش مصنوعی بخشی از یک اکوسیستم کشف گستردهتر است. با ردیابی جهتدار آن، میتوانید ببینید که چگونه و چه زمانی یک برند (یا روند) وارد هوش مصنوعی میشود. در مجموع، چهار ماه طول کشید تا برند لابوبو در مکالمات هوش مصنوعی مطرح شود. با اجرای همین تحلیل برای رقبا، میتوانید سناریوهای مختلف را ارزیابی کنید، آنچه کار میکند را تکرار کنید و انتظارات واقعبینانهای برای جدول زمانی نمایان بودن خود در هوش مصنوعی تعیین کنید.
۳. ردیابی سهم صدای هوش مصنوعی (AI Share of Voice) شما در بازارتان
نوسانات هوش مصنوعی نباید شما را از مقایسه نمایان بودن هوش مصنوعی خود با رقبا باز دارد. نکته کلیدی این است که سهم صدای هوش مصنوعی برند خود را در میان هزاران پرسش، در مقابل همان رقبا و به صورت مداوم ردیابی کنید تا مالکیت نسبی خود در بازار را ارزیابی کنید. اگر برندی (مثلاً آدیداس) در حدود ۴۰% از پرسشها ظاهر میشود، اما رقیبی (مثلاً نایک) در حدود ۶۰%، این یک شکاف واضح است، حتی اگر اعداد از اجرایی به اجرای دیگر کمی تغییر کنند.
ردیابی جستجوی هوش مصنوعی میتواند روند نمایان بودن هوش مصنوعی شما را نشان دهد. به عنوان مثال، اگر آدیداس از پوشش ۴۰% به ۴۵% برسد، این یک پیروزی جهتدار واضح است. Brand Radar از این نوع ردیابی طولانیمدت سهم صدای هوش مصنوعی پشتیبانی میکند. این کار در پنج مرحله ساده انجام میشود:
۱. برند خود را جستجو کنید.
2. رقبای خود را وارد کنید.
3. درصد کلی سهم صدای هوش مصنوعی خود را بررسی کنید.
4. روی تب “AI Share of Voice” کلیک کنید تا با رقبای خود مقایسه کنید.
5. گزارش پرسش یکسان را ذخیره کرده و برای پیگیری پیشرفت خود به آن بازگردید.
در طول زمان، این معیارها نشان میدهند که آیا در مکالمات هوش مصنوعی در حال پیشرفت هستید یا پسرفت.
۴. محاسبه مالکیت نسبی شما بر موضوعات
چند پرسش، حتی اگر واقعی باشند، اطلاعات زیادی به شما نمیدهند. اما وقتی به صدها نسخه مختلف نگاه میکنید، میتوانید بفهمید که آیا هوش مصنوعی واقعاً برند شما را با موضوعات کلیدیاش مرتبط میکند. به جای پرسیدن “آیا ما برای [عبارت مورد نظر] ظاهر میشویم؟”، باید بپرسیم: «در میان تمام تغییرات پرسشها درباره این موضوع، ما چند بار ظاهر میشویم؟»
مثال Pipedrive را در نظر بگیرید. پرسشهای مرتبط با CRM مانند “بهترین CRM برای استارتاپها” و “بهترین نرمافزار CRM برای کسبوکارهای کوچک” ۹۲.۸% از نمایان بودن هوش مصنوعی Pipedrive را تشکیل میدهند (حدود ۷ هزار پرسش). اما وقتی کل بازار CRM (حدود ۱۲۸ هزار پرسش) را مقایسه میکنید، سهم صدای کلی آنها تنها به ۳.۶% کاهش مییابد.
بنابراین، Pipedrive به وضوح بر برخی از زیرمجموعههای CRM “تسلط” دارد، اما نه بر کل دسته بندی. این نوع ردیابی هوش مصنوعی به شما دیدگاهی میدهد. نشان میدهد که چند بار در زیرمجموعهها و بازار گستردهتر ظاهر میشوید، اما به همان اندازه مهم، نشان میدهد که کجا غایب هستید. این شکافها – “ندانستههای ناشناخته” – فرصتها و ریسکهایی هستند که شاید به فکر بررسی آنها هم نمیافتادید. آنها نقشهای از اولویتهای بعدی شما را ارائه میدهند.
برای یافتن این فرصتها، Pipedrive میتواند تجزیه و تحلیل شکاف رقابتی را در سه مرحله انجام دهد:
- روی “فقط دیگران” کلیک کنید.
- موضوعات پرسشی را که در گزارش پاسخهای هوش مصنوعی از دست دادهاند، مطالعه کنید.
- محتوا ایجاد یا بهینه کنید تا بخشی از آن نمایان بودن را به خود اختصاص دهید.
۵. یادگیری درباره موقعیتیابی برند خود
پاسخهای هوش مصنوعی پرنویز هستند و پرسشهای مصنوعی کامل نیستند، اما این مانع از این نمیشود که چیزی حیاتی را آشکار کنند: اینکه برند شما چگونه در پاسخهایی که ظاهر میشوند، چارچوببندی میشود. شما برای یادگیری چیزهای مفید به دادههای بینقص نیازی ندارید. نحوه توصیف برند شما توسط هوش مصنوعی – صفاتی که استفاده میکنند، سایتهایی که شما را با آنها دستهبندی میکنند – حتی اگر پرسشها نیابتی باشند و پاسخها متغیر باشند، میتواند اطلاعات زیادی درباره موقعیتیابی شما بدهد.
- آیا به عنوان گزینهای “مقرون به صرفه” برچسب خوردهاید، در حالی که رقبا به عنوان “آماده برای سازمانهای بزرگ” چارچوببندی شدهاند؟
- آیا به طور مداوم برای “سهولت استفاده” توصیه میشوید، در حالی که نام برند دیگر برای “ویژگیهای پیشرفته” تحسین میشود؟
- آیا در کنار رهبران بازار ذکر میشوید، یا با جایگزینهای خاص همراه میشوید؟
این الگوها روایتی را آشکار میکنند که دستیارهای هوش مصنوعی به برند شما نسبت میدهند. و در حالی که پاسخهای فردی ممکن است نوسان داشته باشند، این مضامین تکرارشونده به یک سیگنال واضح تبدیل میشوند.
به عنوان مثال، در حال حاضر ما با نمایان بودن هوش مصنوعی خود مشکل داریم. موقعیتیابی Ahrefs در سال گذشته به دلیل افزودن ویژگیهای جدید و تحول به یک پلتفرم بازاریابی تغییر کرده است. اما، پاسخهای هوش مصنوعی هنوز عمدتاً ما را به عنوان ابزار “SEO” یا “Backlinks” توصیف میکنند. با ارائه ویژگیها، محصولات، محتوا و پیامرسانی مداوم هوش مصنوعی، موقعیتیابی ما اکنون در برخی سطوح هوش مصنوعی شروع به تغییر کرده است. این را زمانی میبینید که خط روند قرمز (هوش مصنوعی) از خط سبز (Backlinks) در نمودار زیر پیشی میگیرد.
۶. نمایان بمانید
ترافیک ارگانیک به سرعت در حال کاهش است. وقتی “مرور کلی هوش مصنوعی” گوگل ظاهر میشود، کلیکها به نتایج برتر جستجو حدود یک سوم کاهش مییابد. این بدان معناست که ذکر نام در پاسخهای هوش مصنوعی دیگر اختیاری نیست. دستیارهای هوش مصنوعی در حال حاضر بخشی از سفر کشف هستند. مردم برای توصیههای محصول، نه فقط حقایق سریع، به ChatGPT، Gemini و Copilot مراجعه میکنند. اگر برند شما در آن پاسخها نباشد، در دقیقترین لحظه تصمیمگیری نامرئی هستید.
به همین دلیل است که ردیابی نمایان بودن هوش مصنوعی اهمیت دارد. حتی اگر دادهها پرنویز باشند، نشان میدهند که آیا بخشی از مکالمه هستید یا خیر – یا اینکه رقبا کانون توجه را به خود جلب میکنند.
ردیابی میکرو و ماکرو هوش مصنوعی: به هر دو دیدگاه نیاز دارید
در دنیای ایدهآل، ردیابی نمایان بودن هوش مصنوعی در سطح میکرو و ماکرو یک انتخاب “یا این یا آن” نیست.
ردیابی میکرو برای پرسشهای حساس هوش مصنوعی
ردیابی میکرو به معنای تمرکز بر تعداد انگشتشماری از پرسشهایی است که واقعاً برای کسبوکار شما اهمیت دارند. این موارد ممکن است شامل موارد زیر باشند:
- پرسشهای نام تجاری: مثال: “برند [نام برند] به چه چیزی معروف است؟”
- مقایسههای رقابتی: مثال: “[برند] در مقابل [رقیب]”
- پرسشهای خرید در انتهای قیف: مثال: “بهترین [محصول] برای [مخاطب]”
حتی اگر پاسخهای هوش مصنوعی احتمالی باشند، همچنان ارزش پایش این پرسشهای “بساز یا نابود کن” که در آنها نمایان بودن یا دقت واقعاً اهمیت دارد، وجود دارد.
ردیابی ماکرو برای نمایان بودن کلی هوش مصنوعی
ردیابی ماکرو به معنای عقبنشینی و درک تصویر بزرگتر از نحوه ارتباط هوش مصنوعی برند شما با موضوعات و بازارها است. این رویکرد شامل پایش هزاران تغییر برای شناسایی الگوها، یافتن فرصتهای جدید و ترسیم چشمانداز رقابتی است.
بیشتر ابزارهای هوش مصنوعی تنها حالت اول را مدیریت میکنند، اما Ahrefs Brand Radar میتواند به شما در هر دو مورد کمک کند. این ابزار به شما امکان میدهد پرسشهای حیاتی کسبوکار را پیگیری کنید و در عین حال ندانستههای ناشناخته را آشکار سازد. و به زودی از پرسشهای سفارشی پشتیبانی خواهد کرد، تا بتوانید با ردیابی خود جزئیتر عمل کنید.
نگاه به هر دو سطح به شما کمک میکند تا به دو سوال پاسخ دهید: آیا در جایی که اهمیت دارد حضور دارید، و آیا به اندازه کافی قوی هستید که بر بازار تسلط پیدا کنید؟
سخن پایانی
خیر، شما هرگز تعاملات هوش مصنوعی را مانند جستجوهای سنتی ردیابی نخواهید کرد. اما نکته این نیست. ردیابی جستجوی هوش مصنوعی مانند یک قطبنما است – جهت درست را به شما نشان میدهد. ریسک واقعی نادیده گرفتن نمایان بودن هوش مصنوعی خود در حالی است که رقبا در حال ایجاد حضور در این فضا هستند. اکنون شروع کنید، دادهها را جهتدار بدانید و از آنها برای شکل دادن به محتوا، روابط عمومی و موقعیتیابی خود استفاده کنید.







