تالاب بین المللی هامون، حیات خود را مدیون حقآبه رودخانه هیرمند است و بدون این سهم قانونی، به سرعت خشک می شود. خشکسالی هامون و سایر تالاب ها یکی از مهمترین عوامل افزایش کانون های گرد و غبار در شرق کشور به شمار می رود. با وجود این شرایط بحرانی، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران اعلام کرده است که حکومت سرپرستی افغانستان برای تأمین حقآبه این تالاب قول همکاری داده است.
حقآبه هیرمند و معاهده ۱۳۵۱: پیمان شکنی یا کمبود آب؟
یکی از دلایل اصلی خیزش مداوم و آزار دهنده گرد و خاک در منطقه جنوب شرق ایران، عدم تأمین حقآبه رودخانه هیرمند از سوی حکومت سرپرستی افغانستان است. بر اساس معاهده رسمی اسفند ۱۳۵۱ که میان دولت های وقت ایران و افغانستان در کابل به امضا رسید، سالانه باید ۸۲۰ میلیون متر مکعب از آب رودخانه هیرمند به ایران تخصیص یابد که بخشی حیاتی از آن به تالاب هامون می رسد.
رودخانه هیرمند از کوه های هندوکش سرچشمه می گیرد و کاهش جریان آب آن، نه تنها زیست بوم های مرزی را تحت فشار قرار داده، بلکه کانون های گرد و غبار شرق کشور را به شدت فعال کرده است. به گفته محمود خسروی، دبیر علمی همایش طوفان های گردوغبار (مهر ۱۴۰۳)، استان سیستان و بلوچستان با بیش از ۲۲۰ روز گرد و غبار، بر اساس شواهد علمی یکی از بحرانی ترین مناطق جهان محسوب می شود.
این وضعیت زمانی نگران کننده تر می شود که شاخص آلاینده های هوا در منطقه رکوردهای بی سابقه ای را ثبت می کند. خسروی تأکید کرده است که افزایش بیش از ۳۰ برابری ذرات معلق کوچک تر از ۲.۵ میکرون نسبت به حد مجاز، زندگی را برای مردم این منطقه طاقت فرسا کرده است. مهمترین و مؤثرترین راهکار برای مدیریت و کاهش آثار این فاجعه محیط زیستی، تأمین فوری حقآبه تالاب بین المللی هامون است، چرا که بخش قابل توجهی از گرد و غبار منطقه از بستر خشک این تالاب بلند می شود.
هامون خشک: از منبع درآمد تا کانون فعال فرسایش بادی
برای درک بهتر عمق بحران، لازم است ساختار گذشته تالاب هامون را در نظر بگیریم. بر اساس توضیحات غلامرضا نوری (معاون پژوهشی پیشین دانشکده جغرافیا دانشگاه سیستان و بلوچستان)، ساختار تالاب هامون شامل سه بخش اصلی به نام های «هامون پوزک»، «هامون صابری» و «هامون هیرمند» بود که حیات آنها به جریان ورودی هیرمند، خروجی سدها و سیلاب های فصلی وابسته بود. در سال های پرآبی، این سه بخش به هم متصل شده و شکل یک نعل اسب بزرگ را تشکیل می دادند.
اما اکنون، بستر این دریاچه که در گذشته محل امرار معاش و درآمد سالانه ۱۵ هزار صیاد با ۱۲ هزار تن صید ماهی بود، به یک کانون گسترده فرسایش بادی تبدیل شده است. گونه های گیاهی مقاوم به خشکی نیز به دلیل تردد دام ها و تخریب شدید بستر خشکیده دریاچه از بین رفته اند و این شرایط، شدت و تواتر گرد و غبار را به طور نگران کننده ای افزایش داده است.
پیگیری های مستمر برای تأمین حقآبه هامون سال هاست که ادامه دارد. مجتبی ذوالجودی (معاون سابق محیط زیست دریایی) اسفند ۱۴۰۲ اعلام کرد که نه تنها حقآبه محیط زیستی این منطقه رهاسازی نشده، بلکه حتی حقآبه آب شرب مردم نیز به درستی تأمین نشده است.
وی پیشتر نیز گفته بود که مقامات افغانستان قول مساعد داده اند که در صورت بارش مناسب و ذخیره کافی آب در پشت سدها، حقآبه ایران را رهاسازی کنند؛ قولی که عملی شدن آن به طور معمول به نشست های بعدی موکول می شود. بر اساس آمار، در سال آبی گذشته تنها ۱۹۰ میلیون متر مکعب آب رهاسازی شد و عیسی بزرگ زاده (سخنگوی صنعت آب) به صراحت بیان کرده است: «افغانستان در صحبت ها کاملا همراه است، اما در عمل نیازمند همراهی جدی هستیم.»
قول دوباره افغان ها و مسئولیت وزارت امور خارجه
در جدیدترین دور رایزنی های انجام شده، شینا انصاری (رئیس سازمان حفاظت محیط زیست) در گفتگو با ایسنا، آخرین پیگیری ها برای کاهش کانون های گرد و خاک سیستان و بلوچستان را تشریح کرد. وی از سفر اخیر دکتر لاهیجان زاده (معاون دریایی و تالاب های سازمان) به همراه نمایندگانی از وزارت امور خارجه و وزارت نیرو به افغانستان خبر داد. یکی از محورهای اصلی این سفر، مطالبه تأمین حقآبه مصوب محیط زیستی هامون بود.
به گفته انصاری، طرف افغانستانی در جریان این مذاکرات قول تأمین حقآبه را داده است.
وی تأکید کرد که اگرچه با تأمین حقآبه، بخشی از مشکلات گرد و خاک جنوب شرق کشور برطرف می شود، اما تنها تأمین حقآبه کافی نیست. خشکسالی و کم بارشی گسترده، وسعت کانون های گرد و غبار را افزایش داده و در نتیجه، تواتر طوفان های گرد و خاک نیز بیشتر شده است.
در پاسخ به این پرسش که چرا پس از وعده های مکرر طرف افغانستانی، نتیجه ملموسی در عمل دیده نمی شود، انصاری تصریح کرد: «پیگیری دیپلماتیک این موضوع بر عهده وزارت امور خارجه است.» او اضافه کرد که سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نیرو در این زمینه از وزارت امور خارجه مطالبه گر هستند و تأمین حقآبه هامون یکی از اولویت های اصلی وزارت امور خارجه است. انصاری در نهایت اعلام کرد که طرف افغانستانی «قول مساعد» داده تا حقآبه مصوب را که جزو توافقات رسمی سالیان گذشته است، تأمین کند.
هشدارهای نمایندگان مجلس و پژوهشگران
همزمان با وعده های طرف افغانستانی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و پژوهشگران نسبت به وضعیت موجود هشدار داده اند. فرهاد شهرکی (نماینده مردم زابل) در مجلس، به طوفان های سهمگین ریزگرد با سرعت بیش از ۱۰۰ کیلومتر اشاره کرد و با استناد به داده های ماهواره ای مبنی بر پر شدن مخزن سد کجکی و سرریز آن، تأکید کرد که تأمین حقآبه نه یک درخواست، بلکه تکلیف قانونی حکومت افغانستان است.
از سوی دیگر، وزارت امور خارجه نیز بر اجرای کامل معاهده ۱۳۵۱ هیرمند تأکید دارد. کاظم غریب آبادی (معاون حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه) در شبکه ایکس اعلام کرد که در سفر به افغانستان «بر ضرورت اجرای کامل معاهده ۱۳۵۱ هیرمند و تأمین کامل حقآبه ایران، تأمین حقآبه محیط زیستی تالاب های هامون و تعیین رژیم حقوقی هریرود تأکید شد.» همچنین تفاهم شد تا نشست کمیساران آب دو کشور در سریع ترین زمان ممکن در ایران برگزار شود.
بحران کنونی تنها محدود به گرد و خاک نیست. حجت میان آبادی (پژوهشگر مسائل دیپلماسی آب) با تأکید بر کارکرد گسترده تالاب های هامون گفت: «هامون ها در طول عمر چند هزار ساله خود در برابر بادهای ۱۲۰ روزه سیستان، نقش سیستم سرمایشی طبیعی را ایفا می کردند و اقلیم منطقه را خنک نگه می داشتند. اما اکنون گرد و غبار ناشی از خشک شدن هامون باعث شده که زابل به طور مکرر به عنوان آلوده ترین شهر دنیا ثبت شود و آمار بیماری و مرگ و میر در سیستان، زابل و حتی بخش هایی از افغانستان افزایش یابد.»
در این گیر و دار گفتگوهای سیاسی، سید عباس عراقچی (وزیر امور خارجه) نیز اواخر مهرماه در تماس تلفنی با وزیر امور خارجه حکومت سرپرستی افغانستان، بر ضرورت اجرای توافقات آبی، تأمین حقآبه ایران و استفاده بهینه از منابع آب در فصل جاری تأکید کرده بود.
با وجود وعده های مکرر مقامات افغانستان برای رهاسازی حقآبه، میزان رهاسازی واقعی فاصله بسیار زیادی با تعهدات رسمی دارد. به عنوان مثال، رهاسازی تنها ۱۹۰ میلیون متر مکعب آب در سال گذشته، بسیار کمتر از میزان مقرر معاهده ۱۳۵۱ بود و این تفاوت مکرر میان «کلام و عمل» طرف افغانستانی را به وضوح نشان می دهد.
از این رو، ضروری است که نشست های منظم کمیساران آب دو کشور برگزار شده و ساز و کارهای فنی و حقوقی پیش بینی شده در معاهده فعال شوند تا نظارت دقیقی بر میزان رهاسازی آب صورت گیرد و اختلافات حل شود. بدون توجه به این ساز و کارها، نه تنها تأمین حقآبه هامون، بلکه کنترل بحران گرد و خاک جنوب شرق کشور نیز محقق نخواهد شد.







