یادداشتهای علم، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۱: نارضایتی سوئیسیها از سفر شاه در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۱، در یادداشتهای مرحوم علی امینی علم، وزیر دربار شاهنشاهی، تذکرات و تحلیلهای مهمی درباره روابط ایران و سوئیس و همچنین نگرانیهایی که در این زمینه وجود داشت، به ثبت رسیده است. این یادداشت در اثنای تحولات سیاسی و اجتماعی ایران […]
یادداشتهای علم، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۱: نارضایتی سوئیسیها از سفر شاه
در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۱، در یادداشتهای مرحوم علی امینی علم، وزیر دربار شاهنشاهی، تذکرات و تحلیلهای مهمی درباره روابط ایران و سوئیس و همچنین نگرانیهایی که در این زمینه وجود داشت، به ثبت رسیده است. این یادداشت در اثنای تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دههی پنجاه شمسی نگاشته شده است، زمانی که شاه ایران در تلاش بود تا تصویر مثبت و موفقی را از کشورش به جهانیان ارائه کند.
در این روز، شاهنشاه در جلسهای با مقامات بلندپایه، به بیان دلایل نارضایتی و تردیدهای سوئیسیها نسبت به سفر خود به کشور سوئیس پرداخت. نارضایتیای که بهویژه به دلیل حجم و شدت انتقادات خصوصاً از سوی منتقدان داخلی و بینالمللی نسبت به سیاستها و رویکردهای جمهوری اسلامی ایران، بهوجود آمده بود.
حضور شاه در سوئیس و سفر به نقاط مختلف این کشور، که به مثابه یک تلاش دیپلماتیک برای تقویت روابط بین دو کشور به شمار میرفت، به شکل غیرمنتظرهای با اعتراضات عمومی و انتقادات مطبوعاتی همراه بود. این مسائل بیش از هر چیز به حاکمیت سیاسی و اجتماعی ایران و گفتمانهای غالب در آن روزها مرتبط میشد، گفتمانهایی که با تجمعات و اعتراضات مردمی و فشارهای رسانهای بینالمللی شکل گرفته بود.
در همین راستا، مقام اول کشور از وزیر دربار با نگرانی پرسید: “آیا شما دلایل اصلی نارضایتی سوئیسیها از سفر ما را شناسایی کردهاید؟” این پرسش شاه نشاندهندهی اهمیت موضوع و پیگیری دقیق او از شرایط و وضعیت دیپلماتیک کشور بود. در پاسخ به این سؤال، علم گزارشی از مسائل و مشکلات پیشآمده در روزهای اخیر، شامل انتقادات رسانهای، حملات کلامی به سیاستهای جاری، و نارضایتیهای مردمی را ارائه کرد.
علم به وضوح بیان کرد که سوئیسیها به دلیل فضای اجتماعی حاکم بر این سفر و انتقادات تند مخالفان از سیاستهای شاه، احساس آرامش و امنیت نمیکنند. همچنین، اشاره کرد که تردیدهایی که در میان افکار عمومی سوئیس ایجاد شده، ناشی از رویکردهای انتقادی نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران است. برخی از رسانههای سوئیسی نیز به دلیل وجود زندانیان سیاسی و سرکوب معترضان داخلی به صورت منظم به پوشش اخبار ایران پرداختند، که این مساله موجب دلنگرانی بیشتری برای مقامات سوئیسی شده بود.
علاوه بر این، علم به برخی از چالشهای اقتصادی و اجتماعی ایران نیز اشاره کرد که در نتیجهی نارضایتیهای داخلی ایجاد شده بود. نارساییها در وضعیت معیشتی مردم، افزایش بیکاری و ناآرامیهای اجتماعی به ویژه در شهرستانها، از جمله مسائلی بودند که توجه رهبران سوئیسی را به خود جلب کرده بودند. این وضعیت باعث میشد تا چهرهای رضایتبخش از ایران در محافل بینالمللی به تصویر کشیده نشود و سوئیسیها در برابر دعوتهای ایران تردیدهایی جدی داشته باشند.
در ادامه، علم به تحلیل رویکردهای سوئیسیها و اینکه چگونه میتوان این نارضایتیها را کاهش داد، پرداخت. وی بر لزوم بهبود روابط فرهنگی و اقتصادی و برقراری تعاملات مثبت با رسانهها و افکار عمومی تاکید داشت. همچنین پیشنهاد داد که برگزاری همایشهای مشترک فرهنگی و هنری میتواند به ترمیم این روابط یاری رساند.
بدین ترتیب، یادداشتهای علم به وضوح تصویر و وضعیت پیچیدهای از روابط ایران و سوئیس را به نمایش میگذارد. در این یادداشت، شاهنشاه نهتنها به دیدگاههای افکار عمومی توجه نشان میدهد، بلکه ضرورت دیپلماسی فرهنگی و اجتماعی را در برابر انتقادات داخلی و بینالمللی مهم میشمارد. این نکات نشاندهندهی تلاش جدی حکومت برای حفظ و ارتقاء اعتبار جهانی ایران در میان کشورهای پیشرفته و از جمله سوئیس است؛ کشوری که همواره به عنوان یکی از نمادهای دموکراسی و ثبات و امنیت در اروپا شناخته میشود.
در نهایت، این یادداشت نهتنها یک گزارش تاریخی از آن دوران است، بلکه درسهایی را برای رهبران حال و آینده در خصوص اهمیت دیپلماسی و تأثیر افکار عمومی بر روابط بینالملل ارائه میدهد.