“کنکل”: از دنیای گانگسترها تا پیچیدگیهای ذهنی؛ آیا این سریال ارزش تماشا دارد؟
سریال “کنکل” با پخش ۶ قسمت از فصل جدیدش، بار دیگر مخاطبان را به دنیایی پر از ابهام و چالشهای فکری دعوت کرده است. این سریال که همیشه به خاطر خط داستانی پر ریسک و غیرقابل پیشبینیاش شناخته میشود، این بار هم توانسته با ترفندهای روایی خود، بیننده را درگیر داستان کند.
اما آیا “کنکل” فقط یک سریال گانگستری است یا لایههای پنهانتری در پسِ داستان خود دارد؟ آیا این سریال میتواند انتظارات طرفدارانش را برآورده کند؟ در این مطلب به بررسی این سریال خواهیم پرداخت.
“کنکل”؛ داستانی که ذهن شما را به بازی میگیرد
در نقد سریال “کنکل” باید گفت که نقطه قوت آن، هنرِ به تصویر کشیدن داستانی پُر از ابهام و گرههای پیچیده است.
برای درک بهتر سریال “کنکل”، بهتر است نگاهی به فیلمهای قبلی نویسنده و کارگردان آن، یعنی “رامتین لوافپور” داشته باشیم. او که در سال ۱۳۹۴ فیلم “هتتریک” را ساخته بود، در این سریال نیز به سراغ موضوعاتی مانند روابط پیچیده انسانی و بازی با ذهن مخاطب رفته است. “هتتریک” که داستانش دربارهی چند دوست فوتبالیست است، رابطهای بین دو زوج را در یک شب بحرانی به تصویر میکشد و شباهتهایی با “کنکل” دارد. در این سریال هم شاهد روابط درهمتنیدهای هستیم که هر لحظه امکان تغییر و دگرگونی در آنها وجود دارد.
“هتتریک” و “کنکل”؛ چه شباهتهایی وجود دارد؟
در “کنکل” هم مانند “هتتریک”، با شخصیتهایی روبرو هستیم که هر کدام گذشتهای پُرفراز و نشیب دارند. “امیر جدیدی” که نقش اصلی را ایفا میکند، به همراه بازیگران و کارگردانهای دیگر، در میزانسنهای بسته، بازیهای قابل قبولی را ارائه دادهاند؛ اما نکتهی قابل توجه، نقاط ضعف مشهود در فیلمنامه است. به عنوان مثال، شخصیت “امیر جدیدی” با ۷ نفر دیگر در ارتباط است و یکدستیِ فضای فیلم، گاهی خستهکننده میشود.
“لوآفپور” در سریال “کنکل” تلاش کرده تا نقاط قوت فیلم قبلی خود را پُر رنگتر کند و ضعفهای آن را تا حد زیادی پوشش دهد.
“کنکل”؛ یک تقلید ناشیانه یا اثری اصیل؟
تماشای “کنکل” ناخودآگاه یادآور سریال “یاغی” اثر “محمد کارت” است. پُر از لوکیشنهای خیابانی، تصویربرداری خاص و دیالوگهای مفرحِ پینگپنگی.
“کنکل” هم مثل “یاغی”، از روایتهای خشنِ گانگستری، تصویربرداری خاص و دیالوگهای مفرح بهره برده و تلاش میکند تا با به تصویر کشیدن زندگی در حاشیهی شهر، مخاطب را با خود همراه کند.
اما آیا این سریال توانسته به اندازهی “یاغی” موفق عمل کند؟ آیا “کنکل” فقط یک تقلید ناشیانه از “یاغی” است یا حرفهای جدیدی برای گفتن دارد؟
بررسی نقاط قوت و ضعف “کنکل”
۲ قسمت از ۱۰ قسمت سریال “کنکل” را دیدهایم و همان اپیزود اول کافی بود تا متوجه شویم که با “هتتریکی” دیگر از “امیر جدیدی” طرف هستیم و به همین دلیل، از تماشای ادامه داستان ذوقزده شدیم. اینبار هم در فضایی بسته، شاهد دیالوگهای مفرحِ پینگپنگی و ریتمِ تندِ تدوین هستیم؛ اما نه تنها فضاسازیهای خاکستری، مخاطب را خفه نمیکند، بلکه شوخیها و بازیهای حسی و حالِ سرگرمکنندهی هم بد نیست. تماشای “کنکل” شبیه دیدن “یازدَه یار اوشن” است. پُر از رودست خوردن از کارگردان و هیجان تماشای لحظات ناب.
البته نباید از یاد برد که کارگردان و هیجان تماشای لحظات ناب، تماشای دقیق “صابر اَبَر” را در سریال “کنکل” از دست ندهید. در مایههای “امیر جدیدی” “هتتریکی”، آدمی بیخیال و بامزه و روان که دو تایِ محشری با “پدرام شریفی” شکل میدهند. کنار این دو نفر، ستارهی پسیانی با کمیکبازی میدرخشد و وزنهی ماجرا با حضور “جدیتر مهدی پاکدل” و “هانیه توسلی” متعادل میشود. با این حال در همهی کاراکترهای سریالی دوزی از خل و چلی وجود دارد که باعث شده شبیهی یاران اوشن دلمان بخواهد برندهی بازی باشند.
“کنکل” را دنبال کنیم یا نه؟
نکتهای دیگر که باعث شده “کنکل” را دنبال کنیم این است که شخصیتهای سریال، خنثی نیستند. نکتهای که باعث شده خیلی از سریالهای شبکهی خانگی با شخصیتپردازی و نوع داستانها نتوانند مخاطب را جذب کنند.
آنقدر سریالهای بیهویت (به لحاظ تصویر و شخصیتها) دیدهایم که یادمان رفته تماشای آدمهای باهوش و بامزه کیف دارد.
فیلمنامه هم تا اینجا غافلگیرکننده ظاهر شده و همیشه یک قدم جلوتر از تماشاگر حرکت میکند. هر وقت فکر میکنیم نقشه لو رفته یا شکست خورده یک برگ جدید رو میشود و خُرده پیرنگی اضافه که تنش قصه و هیجان ما را حفظ کند.
راستش تنها چیزی که در سریال «کنکل» آزارم میدهد، اسمش است. بر خلاف «هتتریک» که اسم هوشمندانه و جذابی داشت، کنکل به عنوان اصطلاح طبقهای فرودست به دل نمینشیند. هر چند کاراکترها تکرارش میکنند.
آنچه هم باعث میشود سریال «کنکل» متمایز از خیلی سریالهای شبکهای نمایش خانگی باشد شخصیتپردازی و فضای ابزورد و جفنگش است که نمونهی کوچکی از آن را در فیلم «هتتریک» دیده بودیم و حالا اینجا گسترش پیدا کرده به کل قصه.
نقاط قوت:
- شخصیتپردازی قوی
- بازی بازیگران بهخصوص صابر اَبَر و پدرام شریفی
- فضای ابزورد و بامزه
در نهایت، تماشای سریال “کنکل” به سلیقه شخصی شما بستگی دارد. اگر از داستانهای گانگستری با پیچیدگیهای ذهنی لذت میبرید و به دنبال تجربهای متفاوت هستید، “کنکل” میتواند انتخاب مناسبی برای شما باشد. این سریال با شخصیتپردازی قوی، بازیهای خوب و فضای ابزورد خود، تلاش میکند تا مخاطب را با خود همراه کند و تجربهای متفاوت را برای او رقم بزند.