در روزهای اخیر، اظهاراتی از جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، و دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده آمریکا، به یکی از موضوعات داغ محافل سیاسی و رسانهای تبدیل شده است. ترودو در سخنانی تأکید کرد که “کانادا هرگز به فروش نمیرود!” این اظهارات در پاسخ به نظرات ترامپ مطرح شد. رئیسجمهور پیشین آمریکا در گزارشی چند سال قبل اظهار کرده بود که ممکن است روزی کانادا از ایالات متحده جدا شده و به یک کشور مستقل تبدیل شود. اظهارات ترامپ به نوعی به بازی با الفاظ و تحریک احساسات ملیگرایانه مردم کانادا میپرداخت.
بهراستی، چه رابطهای بین این دو شخصیت با دو دیدگاه سیاسی و فرهنگی متفاوت وجود دارد؟ این موضوع نه تنها به تاریخچه روابط دو کشور بازمیگردد، بلکه به روحیات و سبک مدیریتی هر دو رهبر نیز مربوط میشود. پیش از تحلیل این موضوع، لازم است نگاهی به زمینههای تاریخی و فرهنگی دو کشور بیندازیم.
کانادا و ایالات متحده، دو همسایه نزدیک، دارای تاریخچهای مشترک اما با تفاوتهای اساسی هستند. در حالی که ایالات متحده به عنوان یک کشور با فرهنگ فردگرایی و روحیه کارآفرینی شناخته میشود، کانادا به عنوان کشوری با فرهنگ جمعگرایی و حمایت از رفاه اجتماعی شهرت دارد. این تفاوتها در نحوه مدیریت کشورها و سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی نیز خود را نشان میدهد.
نخستوزیر کانادا، جاستین ترودو، همواره بر نیاز به حفظ هویت فرهنگی و ملی کانادا تأکید داشته و در این راستا، سیاستهایی را در جهت تقویت هویت ملی و فرهنگ چندفرهنگی کشورش اجرا کرده است. او بهعنوان یکی از چهرههای جوان و پیشرو در عرصه سیاست جهانی، نگاهی متعادل و مثبت به روابط بینالمللی دارد و همواره سعی بر تقویت روابط دوستانه با دیگر کشورها، از جمله ایالات متحده، داشته است. اظهارات او مبنی بر اینکه “کانادا هرگز به فروش نمیرود” نه تنها به معنی حفظ حاکمیت و استقلال این کشور، بلکه به معنای تأکید بر هویت فرهنگی و ملی آن نیز محسوب میشود.
از سوی دیگر، دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، با رویکردی جنجالی و بعضاً غیرمتعارف در عرصه سیاست شناخته میشود. او همواره بر این باور بوده است که آمریکا باید به عنوان یک ابرقدرت جهانی شناخته شود و هر گونه ضعفی در زمینه هویتی یا اقتصادی را نشانهای از ضعف میداند. ترامپ در دوره ریاستجمهوری خود بارها از اهمیت توافقات تجاری و اقتصادی با کشورهای همسایه، از جمله کانادا، سخن گفته، اما در عین حال مواضع تندی نسبت به برخی توافقات بینالمللی اتخاذ کرده است. نگرش او به جهانی شدن و توافقهای چندجانبه، به نوعی با نگرش ترودو در تعارض قرار دارد.
رابطه بین این دو شخصیت سیاسی بیشتر به تضاد رویکرد و نگرشهایشان در زمینه مسائل بینالمللی و داخلی بازمیگردد. در حالی که ترودو بر تقویت روابط دوستانه و همکاریهای چندجانبه تأکید میکند، ترامپ بهدنبال سیاستهایی است که بیشتر بر مبنای منافع ملی و درعاتق فردی استوار است. این تفاوت نگاه به جهانی شدن و همکاریهای بینالمللی نیز باعث شکلگیری تنشهایی در روابط کانادا و ایالات متحده شده است.
در نتیجه، اظهارات ترودو و ترامپ میتوانند بهعنوان نمایانگر دو دیدگاه متفاوت در عرصه سیاست جهانی و بهویژه در روابط کانادا و ایالات متحده بیان شوند. این دو کشور علیرغم نزدیکی جغرافیایی و روابط تاریخی، در بسیاری از زمینهها، از جمله حاکمیت ملی و هویت فرهنگی، تفاوتهایی بنیادین دارند که میتواند بر روابط آینده آنها تأثیرگذار باشد.
در نهایت، میتوان گفت که کانادا همواره بهعنوان کشوری مستقل و با هویتی مخصوص به خود باقی خواهد ماند و اظهارات قرین به شوخی و تحریککننده ترامپ نمیتواند بر اراده و استقلال این کشور تأثیر منفی بگذارد. با این حال، دیپلماسی و تعاملات بینالمللی همچنان مسیر سیاستگذاریهای دو کشور را شکل خواهد داد.