ایده «خلیج ع.ر.ب.ی» در سیاستهای منطقهای و بینالمللی، به ویژه در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، موضوعی بحثبرانگیز و مورد توجه بسیاری از ناظران سیاسی بوده است. این مفهوم به نوعی از تغییر نام و هویت جغرافیایی خلیج فارس به خلیج ع.ر.ب.ی اشاره دارد که برخی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بهطور مداوم آن را مطرح کردند. در این راستا، بررسی افرادی که در پسزمینه این ایده قرار دارند و میتوانند بر روندهای سیاسی تأثیرگذار باشند، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
یکی از افراد کلیدی که در شکلگیری این ایده تأثیرگذار بوده، محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی و معاون نخستوزیر امارات متحده عربی است. وی بهعنوان یک رهبر پیشرو در منطقه، به شدت از سیاستهای ایالات متحده حمایت کرده و همواره تلاش داشته است که روابط نزدیکتری با واشنگتن برقرار کند. بن زاید به دنبال ارتقاء نقش عربها در سیاستهای منطقهای و بینالمللی است و قطعاً ایده «خلیج ع.ر.ب.ی» را در راستای این هدف و تقویت هویت عربی به کار گرفته است.
علاوه بر بن زاید، عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر امور خارجه امارات نیز از دیگر شخصیتهای برجسته در این زمینه محسوب میشود. وی با سخنرانیها و تلاشهای دیپلماتیک خود در مجامع بینالمللی، همواره بر لزوم برقراری روابط مثبت میان کشورهای عربی و ایالات متحده تأکید کرده است. در این راستا، او بهویژه در کنفرانسهای بینالمللی در مورد خاورمیانه و امنیت منطقه، همواره به ترویج نام «خلیج ع.ر.ب.ی» پرداخته است.
از سوی دیگر، ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی نیز به عنوان یکی از ذینفعان اصلی این تغییر نام، نقش بهسزایی در این روند ایفا کرده است. عربستان سعودی به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای عربی و از مهمترین حامیان ایالات متحده، همواره در تلاش بوده است تا وحدت عربی را تقویت کرده و نفوذ ایران در منطقه را کاهش دهد. نظریات و سیاستهای پادشاهی عربستان به شناسایی و تصویب مفهوم «خلیج ع.ر.ب.ی» کمک کرده است.
همچنین، مقامهای دیگری مانند فیصل بن فرحان آل سعود، وزیر امور خارجه عربستان و دیگر بنا به مفاهیم روز سیاسی و استراتژیک، بهطور مستمر ایده «خلیج ع.ر.ب.ی» را در محافل دیپلماتیک مطرح میکنند.
ایالات متحده نیز در این زمینه بهویژه تحت مدیریت ترامپ، به نفع کشورهایی که تحتفشار سیاستهای ایران قرار دارند، برنامههایی را طراحی کرده است. یکی از افرادی که در این زمینه نقش مؤثری ایفا کرد، جرد کوشنر، مشاور ارشد دونالد ترامپ و داماد وی است. کوشنر به خوبی بر روی تقویت روابط عربی-آمریکایی و جلب حمایت کشورهای عربی از سیاستهای ایالات متحده کار کرده و ایده «خلیج ع.ر.ب.ی» را در این الگو قرار داده است.
این مفهوم نه تنها بهعنوان یک اصطلاح جغرافیایی بهکار میرود، بلکه به یک استراتژی بلندمدت در سیاستهای دیپلماتیک نیز تبدیل شده است. این استراتژی به کشورهای حاشیه خلیج فارس این امکان را میدهد که تحت یک عنوان مشترک، همگرایی بیشتری ایجاد کرده و در مقابله با چالشها و تهدیدات منطقهای، از جمله نفوذ ایران، همپیمانی بهتری داشته باشند.
در پایان، میتوان گفت ایده «خلیج ع.ر.ب.ی» بیشتر از آنکه یک بحث جغرافیایی باشد، نماد یک رویکرد سیاسی است که تلاش دارد هویت عربی را در برابر چالشهای منطقهای تقویت کرده و با جلب حمایت قدرتهای بزرگ، بهویژه ایالات متحده، اهداف خود را پیش ببرد. از جمله اهداف این برنامه میتوان به تقویت سیاستهای امنیتی و اقتصادی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس اشاره نمود که میتواند تبعات وسیعی برای روابط بینالمللی در آینده داشته باشد.