کشورهای بریکس که شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی میباشند، نه تنها از نظر اقتصادی و سیاسی در صحنه جهانی به ویژه در دو دهه اخیر به شدت مطرح شدهاند، بلکه دارای تاریخها و فرهنگهای متنوع و غنی نیز هستند که میتوان آنها را به عنوان مراکزی در تاریخ و فرهنگ بشر معرفی کرد. این نهاد که در سال ۲۰۰۹ شکل گرفت، هدف از ایجاد آن تقویت همکاریهای اقتصادی و سیاسی در سطح جهانی، به خصوص میان کشورهای در حال توسعه بود. اما در این نوشتار قصد داریم به بررسی دلایل مطرح بودن این کشورها به عنوان مراکز تاریخ و فرهنگ بشر بپردازیم.
تاریخ غنی و متنوع
کشورهای بریکس هر یک تاریخ منحصر به فردی دارند که به نوعی در شکلگیری تمدنهای بشری مؤثر بوده است. به عنوان مثال، چین به عنوان یک کشور با بیش از ۵۰۰۰ سال تاریخ، در شهرهایی مانند پکن و شیان، آثار تاریخی بسیاری از سلسلههای گذشته را در خود جای داده است. همینطور هند با میراثی از تمدنهای کهن مانند هاراپا و موهنجو دارو، و همچنین تولید آثار ادبی و هنری برجسته مانند وداها و مهابهاراتا، نقش بسزایی در تاریخ بشر ایفا کرده است.
برزیل نیز با تاریخ طولانی استعمار و مبارزات فرهنگی و اجتماعی، محلی است که فرهنگهای مختلف از جمله بومیان، پرتغالیها و آفریقاییها در آن تلاقی کردهاند و سنتهای زنده و پویایی را به وجود آوردهاند. آفریقای جنوبی نیز به واسطه تاریخ پرچالش آپارتاید، قصههای تاریخی و فرهنگی ناگفتهای را در دل خود جای داده که همگی نشاندهنده تنوع اجتماعی و فرهنگی این کشور است.
تنوع فرهنگی
تنوع فرهنگی یکی دیگر از عوامل مهمی است که کشورهای بریکس را به مراکز تاریخ و فرهنگ تبدیل کرده است. در این کشورها، اقوام و نژادهای مختلف به زندگی مشترک پرداخته و فرهنگی غنی و چندلایه را تشکیل دادهاند. مثلاً هند با بیش از ۲۰۰۰ قوم و زبان مختلف، خود را به عنوان یک جامعه چندفرهنگی به دنیا معرفی کرده است. در این کشور، کلیساهای هندو، معابد بودایی، مساجد اسلامی و کلیساهای مسیحی همگی در کنار هم قرار دارند و به نوعی همزیستی مسالمتآمیز این اقوام را به نمایش میگذارند.
چین نیز با داشتن ۵۶ قوم، به خصوص در مناطق مختلف خود، زبانها، مناسک و آداب و رسوم متنوعی را ارائه میدهد که نشاندهنده غنای فرهنگی این کشور است. برزیل با فرهنگ رنگارنگ خود، جاز، سامبا و دیگر سبکهای موسیقی را به جهان معرفی کرده است و جشنوارههای متنوعی مانند کارناوال ریو، نمادی از همزیستی فرهنگی است.
تاثیر بر فرهنگ جهانی
کشورهای بریکس در طول سالها به دلیل منابع طبیعی غنی، نبوغ فرهنگی و هنری، و نوآوریهای فناوری، تأثیر عمیقی بر فرهنگ جهانی داشتهاند. آثار هنری از هنرمندان برزیلی، موسیقی کلاسیک هندی، ادبیات روسی و فلسفه چینی همگی در سطوح بینالمللی شناخته شده و جهان را تحت تأثیر قرار دادهاند.
بهعلاوه، کشورهای بریکس با تقویت مبادلات فرهنگی و هنری خود، به ترویج فرهنگهای متنوع و ارتقاء فهم متقابل در میان کشورها کمک کردهاند. برگزاری جشنوارههای بینالمللی، نمایشگاههای هنری و همایشهای فرهنگی در این کشورها، به توانمندسازی هنرمندان و ایجاد فرصتهای جدید برای تبادل فرهنگی کمک کرده است.
نتیجهگیری
در نتیجه، کشورهای بریکس به دلایل مختلفی به عنوان مراکز تاریخ و فرهنگ بشر شناخته میشوند. تاریخ غنی، تنوع فرهنگی، و تأثیرات جهانی آنها عواملی هستند که نمایانگر نقش مهم این کشورها در تمدن بشری میباشند. این همکاریها و ارتباطات فرهنگی میتواند به تداوم و ارتقاء میراث فرهنگی و تاریخی این کشورها کمک کند و آنها را در سطح جهانی به عنوان نهادهای مؤثر و پویا معرفی نماید. با توجه به روندهای کنونی جهانی، بیشک کشورهای بریکس نقش اساسیتری در آینده خواهند داشت و میتوانند به توسعه و حفظ فرهنگهای متنوع کمک کنند.