چرا وام مسکن با بدهیهای دولت قابل حل نیست؟ آیا وام مسکن تنها یک شعار است؟
مسکن یکی از اساسیترین نیازهای انسانی است و در سالهای اخیر، مسائل مربوط به ساخت و تأمین آن به یکی از چالشهای اصلی در ایران تبدیل شده است. وام مسکن بهعنوان یکی از راهحلهای پیشبینیشده برای کمک به خریداران خانه به جریان افتاد، اما به نظر میرسد که این طرح نتوانسته بهطور کامل به نیازهای جامعه جواب دهد.
عدم تطابق وام مسکن با واقعیتهای اقتصادی
یکی از دلایل اساسی که چرا وام مسکن نمیتواند مشکلات مسکن در کشور را حل کند، عدم تطابق آن با واقعیتهای اقتصادی جامعه است. بهعنوان مثال، در حالی که درآمد متوسط برخی از خانوادهها ۲۰ میلیون تومان در ماه تخمین زده میشود، القای این مسأله که یک خانواده میتواند ۳۰ میلیون تومان قسط وام مسکن پرداخت کند، نهتنها غیرمعقول بلکه بهطور خاصی غیرمنطقی به نظر میرسد. این مسأله نشاندهنده این است که برنامهریزیهای اقتصادی در این زمینه با واقعیتهای معیشتی مردم همخوانی ندارد.
قیمتهای نجومی مسکن
واقعیت دیگری که باید به آن توجه کرد، قیمت نجومی هر متر مربع مسکن است که هماکنون در برخی از مناطق کلانشهرها به بالای ۱۰۰ میلیون تومان رسیده است. با این حال، وام ۸۰۰ میلیونی که عمدتاً بهعنوان یک راهحل مطرح میشود، در این شرایط چه کمکی میتواند کند؟ با احتساب این که حتی با دریافت این وام فرد باید مبلغ قابلتوجهی را بهعنوان پیشپرداخت داشته باشد و سپس بتواند باقیمانده را با بهره بالا پرداخت کند، به وضوح مشخص است که این برنامه بیشتر شبیه به یک شعار تبلیغاتی است تا یک راهحل منطقی.
ناتوانی در ساخت و تأمین مسکن
به علاوه، مسئله دیگری که باید مد نظر قرار داد، بدهیهای دولت و ناتوانی آن در ساخت و تأمین مسکن بهطور واقعبینانه است. زمانی که درآمدهای دولت از طریق فروش منابع طبیعی کاهش مییابد و بدهیهای زیادی بر دوش دولت است، تأمین مالی پروژههای ساختمانی با مشکل جدی مواجه میشود. این وضعیت به نوبه خود باعث کند شدن فرآیند ساخت و تأمین مسکن برای اقشار مختلف جامعه خواهد شد.
راهکارهای عملی
بنابراین برای حل مسأله مسکن در ایران، باید بهجای اتکا به راهحلهای سطحی مانند وامهای بلندمدت، به ایجاد زیرساختهای پایدار و سیاستهای جامع اقتصادی توجه بیشتری صورت گیرد. دولت باید برنامههای کلانی را در نظر بگیرد که شامل زمین ارزان، تسهیلات تأمین مصالح ساختمانی و همچنین بهبود وضعیت اشتغال و درآمد خانوارها باشد.
ایجاد تعادل در بازار مسکن
یکی دیگر از راهکارها، ایجاد تعادل در بازار مسکن از طریق سیاستهای مالی و اقتصادی است که به کارآفرینان و سرمایهگذاران در این حوزه انگیزه بیشتری دهد. با افزایش تولید مسکن و کاهش قیمتها، میتوان امید داشت که خانوادهها بتوانند به خانهدار شدن نزدیکتر شوند و بدین ترتیب بار مالی کمتری بر دوش آنها قرار گیرد.
در نهایت
به طور کلی، اگرچه وام مسکن بهعنوان یک ابزار جدی برای کمک به اقشار کمدرآمد جامعه مرور گردیده، اما باید توجه داشت که بدون رفع موانع واقعی اقتصادی و اجتماعی، انتظار معجزه از این وامها یک آرزوی بیپایه و اساس خواهد بود. فقط با ایجاد زیرساختهای مناسب و سیاستگذاریهای دقیق میتوان به حل ریشهای این معضل ارزیابیها نزدیک شد و در نهایت به تأمین مسکن برای تمامی اقشار جامعه کمک کرد.