به نام خدا مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵، که به دنبال توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۵ آغاز شده بود، از همان ابتدا با دقت و حساسیتی خاص تحت نظر قرار داشت. پس از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در ایالات متحده در سال ۲۰۱۷، این مذاکرات با چالشهای تازهای مواجه شد که منجر […]
به نام خدا
مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵، که به دنبال توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۵ آغاز شده بود، از همان ابتدا با دقت و حساسیتی خاص تحت نظر قرار داشت. پس از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در ایالات متحده در سال ۲۰۱۷، این مذاکرات با چالشهای تازهای مواجه شد که منجر به تعویقهای مکرر و افت شدید در روند گفتگوها گردید. در اینجا به بررسی علل اصلی تعویق مذاکرات و اختلافهای جدی در دولت ترامپ میپردازیم.
دولت ترامپ بلافاصله پس از ورود به کاخ سفید، سیاستهای خود را در زمینه مسائل بینالمللی و به ویژه مذاکرات هستهای با ایران تغییر داد. یکی از نخستین اقداماتی که دونالد ترامپ انجام داد، اعلام خروج از توافق هستهای برجام در ماه مه ۲۰۱۸ بود. این تصمیم به وضوح بر مذاکرات با ایران تأثیر گذاشت و به دنبال آن، تحریمهای اقتصادی شدیدتری بر این کشور اعمال شد. ترامپ و مشاورانش بر این باور بودند که این سیاست میتواند فشار بیشتری را به جمهوری اسلامی ایران وارد کند و آنها را بر سر میز مذاکره برای توافقی جدید بکشاند.
اختلاف نظر درون دولت ترامپ نیز یکی از عوامل مهم در تعویق مذاکرات به شمار میرفت. در حالی که تیمهای دیپلماسی و مشاوران امنیت ملی از جمله رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه وقت، بر این اعتقاد بودند که باید به دیپلماسی ادامه داد و فرصتهای جدیدی برای مذاکرات ایجاد کرد، جناحی دیگر، به سرپرستی جان بولتون، مشاور امنیت ملی، بر لزوم فشار حداکثری به ایران تأکید داشتند. این تنشهای دروندولتی به وضوح بر ساختار مذاکرات و روشهای استفاده شده تأثیر داشت.
علاوه بر اختلافهای داخلی، سیاستهای خارجی و منافع استراتژیک ایالات متحده نیز باعث پیچیدگی بیشتری در مذاکرات شد. به عنوان مثال، وابستگیهای راهبردی واشنگتن به کشورهای خاورمیانه نظیر عربستان سعودی و اسرائیل، موجب شد که ایالات متحده نتواند به طور کامل در روابط خود با ایران تغییرات مثبتی ایجاد کند. این موضوع به ویژه زمانی مشهود بود که رئیسجمهور وقت، ترامپ، بر لزوم حمایت از متحدان خود در برابر ایران تأکید داشت و این فشارها بر وزارت خارجه و تیم مذاکرهکننده ایالات متحده به طور مستقیم تأثیر میگذاشت.
علاوه بر این، فضای سیاسی آمریکا نیز در سالهای اخیر شاهد تحولات و نوساناتی بوده است که بر روند مذاکرات با ایران تاثیر داشته است. انتخابات میاندورهای کنگره در سال ۲۰۱۸ یکی از نمونههای بارز این نوسانات بود. با پیروزی دموکراتها در مجلس نمایندگان، فشار بر دولت ترامپ برای اتخاذ تصمیمات منطقی و دیپلماتیک افزایش یافت. اما متأسفانه، این فشارها نه تنها به بهبود روابط منجر نشد، بلکه به تعویق مذاکرات و افزایش تنشها انجامید.
در نهایت، باید به این نکته نیز اشاره کرد که جمهوری اسلامی ایران نیز با چالشها و موانع خاص خود در مذاکرات روبهرو بود. برای مثال، افزایش تحریمها منجر به فشار اقتصادی بر مردم و سیستم حکومتی ایران شد و این کشور نیز به دنبال تقویت قدرت خود در عرصه بینالمللی و کاهش فشارهای خارجی بود.
در نتیجه، مجموع این مسائل و مشکلات دروندولت ترامپ، به اضافه تحولات جهانی و منطقهای، باعث شد که مذاکرات هستهای با ایران با تاخیر و پیچیدگیهای زیادی مواجه شود. این شرایط باعث گردید که چشمانداز مذاکرات و آینده توافق هستهای با چالشهای بسیاری روبهرو شود و در نهایت به وضعیتی منجر شود که هنوز هم آثار آن در روابط بینالمللی مشهود است. بنابراین، لازم است که در آینده به مسائل حل نشده و دیپلماسی بینالمللی توجه بیشتری شود تا بتوان به یک توافق پایدار و منطقی دست یافت.