فردریش مرتس، سیاستمدار راستگرای آلمانی و رئیس حزب دموکراتیک آلمان (CDU)، از جمله چهرههای با نفوذ در سیاست آلمان به شمار میآید. هرچند که او در مسیر رهبری و نامزدی برای مقام صدراعظمی آلمان قرار داشت، اما تلاشهایش در نهایت به نتیجهای مطلوب نرسید. عواملی چندی در این زمینه دخیل بودند که به تحلیل آنها پرداخته خواهد شد.
یکی از مهمترین دلایل عدم موفقیت «فردریش مرتس» در دستیابی به مقام صدراعظمی، ضعف نسبی او در ایجاد ائتلافهای سیاسی مؤثر بود. در سیستم سیاسی آلمان، به ویژه در دورههای اخیر، تشکیل ائتلافهای چندحزبی به یک ضرورت تبدیل شده است. با توجه به تقسیم آرا در میان احزاب مختلف، به ویژه در پارلمان فدرال آلمان (بُنشتاگ)، نمیتوان تنها با تکیه بر یک حزب به قدرت رسید. مرتس به رغم دراختیار داشتن رهبری حزب CDU، نتوانست ائتلافهایی مؤثر با دیگر احزاب، به ویژه حزب سبز و حزب دموکرات آزاد (FDP) تشکیل دهد. این موضوع به ویژه در انتخابات فدرال سال ۲۰۲۱ به چشم آمد، جایی که او نتوانست ترسیمی واضح و جذاب از برنامههای خود ارائه دهد و از همین رو، آلترناتیوی قوی در برابر رقیب اصلیاش، اولاف شولتس، نماینده حزب سوسیال دموکرات (SPD) باقی نگذاشت.
دلیل دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، چالشهای داخلی حزب CDU است. پس از استعفای آنگهلا مرکل، صدراعظم پیشین و یکی از چهرههای مؤثر و کارآمد سیاست آلمان، حزب CDU با مشکلات جدی مواجه شد. این حزب نتوانست به خوبی جانشینی برای مرکل پیدا کند و مرتس به عنوان یک رهبر جدید با وزنهای زیادی در داخل حزب مواجه بود. او با انتقادات داخلی و اختلافنظرهای زیادی روبهرو شد که این موضوع به شدت تواناییاش در رهبری حزب و پیشبرد برنامههای انتخاباتی را تحت تأثیر قرار داد.
علاوه بر این، تغییرات در جامعه آلمان و تغییر اولویتهای انتخاباتی نیز از جمله عواملی بودند که مرتس را در رسیدن به هدفش ناکام گذاشتند. در سالهای اخیر، مسائل مرتبط با تغییرات اقلیمی، مهاجرت و سیاستهای اجتماعی به عنوان چالشهای اصلی جامعه آلمان ظهور کردهاند و مرتس نتوانست به اندازه کافی به این مطالبات پاسخ گوید. رویکردهای او بیشتر به سمت محافظهکاری و سنتگرایی معطوف بود که نه تنها چندان با تحولخواهی جامعه همخوانی نداشت، بلکه بسیاری از رأیدهندگان جوان را نیز از خود دور کرد.
حل مسأله همچنین به چالشهای شخصیتی مرتس مربوط میشود. او به عنوان یک سیاستمدار با کارنامه و سابقه در حزب CDU شناخته میشود، اما شخصیت او در مقایسه با رقبایش به خصوص شولتس که توانست با لحن ملایم و واقعیاش مردم را جذب کند، چندان جذابیتی نداشت. او همچنین به دلیل برخی اظهارات جنجالی و سردرگمیهای سیاسی در مورد موضوعاتی چون واکسیناسیون و مدیریت بحران کرونا تحت فشار انتقادات قرار گرفت. این موارد نه تنها بر میزان محبوبیت او تأثیر گذاشت، بلکه افکار عمومی را نسبت به تواناییاش در رهبری یک کشور بزرگ و مدرن دچار تردید کرد.
در نهایت، چگونگی اجرای کمپین انتخاباتی نیز بر عملکرد او اثر گذاشت. مرتس نتوانست یک برنامه انتخاباتی جذاب و مشخص ارائه دهد و به همین دلیل نتایج انتخابات سال ۲۰۲۱ نشاندهنده عدم شفافیت در پیامهای او بود. با توجه به این که رقابتهای سیاسی بیشتر به سمت موضوعات معاصر و چالشهای روز پیش رفته بودند، ولی مرتس بیشتر بر مسائل سنتی و قدیمی متمرکز بود.
به طور خلاصه، ترکیبی از مشکلات داخلی حزب CDU، عدم توانایی در تشکیل ائتلافهای مؤثر، تغییرات اجتماعی و کمبود جذابیت شخصی و برنامهای، فردریش مرتس را از رسیدن به مقام صدراعظمی آلمان بازداشت. این نکته قابل تأمل است که عوامل بسیاری در سیاست تاثیرگذارند و عدم موفقیت او صرفا ناشی از یک عامل واحد نیست. به همین دلیل، تحلیل و بررسی دقیق این مسائل به ما کمک میکند تا درک بهتری از واقعیتهای سیاسی آلمان پیدا کنیم.