در سال ۱۳۵۵، ایران بهویژه در اوج شکوفایی اقتصادی قرار داشت. این سال به عنوان یکی از مهمترین دورههای رشد و پیشرفت اقتصادی کشور شناخته میشود. رونق صنایع، افزایش تولید ناخالص داخلی و جذب سرمایهگذاریهای خارجی، همگی از نشانههای بارز این شکوفایی بودند. با این حال، در عین حال که کشور در حال تجربه رشد قابل توجه اقتصادی بود، ناگهان با مشکل جدی قطع برق مواجه شد. این پدیده، سوالات و ابهامات زیادی را در ذهن مردم و مسئولان ایجاد کرد.
برای درک دلایل این وضعیت، باید به چند عامل کلیدی توجه کنیم. نخستین دلیل جدی که میتوان به آن اشاره کرد، عدم توازن در توسعه زیرساختهای انرژی کشور بود. در اوایل دهه ۵۰، با توجه به افزایش میزان مصرف انرژی و نیز ورود صنایع جدید به بازار، نیاز به تأمین انرژی به طرز قابل توجهی افزایش یافت. با این حال، سرمایهگذاری کافی در ساخت و توسعه زیرساختهای برقرسانی به عمل نیامد. این مسأله به ویژه در حوزه تأسیسات تولید برق و شبکههای توزیع انرژی مشهود بود. عدم برنامهریزی صحیح و کافی در این زمینه، منجر به عدم توانایی تأمین برق مورد نیاز صنایع و منازل شد.
علاوه بر عدم توازن در توسعه زیرساختها، وابستگی شدید کشور به منابع سنتی انرژی نیز یکی از اصلیترین علل بروز مشکلات برق در این زمان بود. در دهه ۵۰، عمده برق کشور از طریق سوختهای فسیلی تأمین میشد و نارسایی در تأمین سوخت مناسب، بهویژه در فصلهای گرم سال، مشکلات جدی را به وجود میآورد. همچنین، عدم تنوع در منابع تأمین انرژی و ناتوانی در استفاده از منابع تجدیدپذیر، به ویژه انرژی خورشیدی و بادی، باعث محدودیت در ظرفیت تولید برق شد.
مسأله دیگری که در این دوران به آن اشاره میشود، مسائل مدیریتی و اداری در حوزه برق کشور بود. ناپخابیهای مدیریتی و نبود سازوکارهای مناسب برای نظارت بر عملکرد واحدهای تولید و توزیع برق، موجب عدم توانایی در پیشبینی و مدیریت نیازهای برق کشور شد. در واقع، مسئولان با عدم درک صحیح از شرایط و نیازهای موجود، نتوانستند راهکارهای مؤثری برای پیشگیری از بحرانهای برق اتخاذ کنند.
عوامل سیاسی نیز در این مقطع زمانی نقش بسزایی در بروز مشکل قطع برق ایفا کردند. در سالهای پایانی حکومت پهلوی، کشور به دلیل تنشهای اجتماعی و سیاسی دچار بحرانهای متعددی شد. این وضعیت، منجر به سهمخواهی و تشدید فشارها بر زیرساختهای کلیدی کشور، از جمله شبکه برق رسانی، گشت. بسیاری از نیروگاهها و تأسیسات تولید برق نیز تحت تأثیر تحولات اجتماعی و سیاسی قرار گرفتند که این امر بهرهوری آنها را شدتاً کاهش داد.
همچنین، در سال ۱۳۵۵ ، با بروز مشکلات اقتصادی ناشی از سیاستهای اقتصادی نادرست، روند جذب سرمایهگذاریهای خارجی و داخلی به شدت کاهشی شد. این امر، تأثیرات منفی بر تأمین تجهیزات و فناوریهای نوین در حوزه تولید و توزیع برق گذاشت. در نتیجه، عدم تأمین انرژی کافی در خصوص تولید و توزیع برق باعث بروز بحرانهای مکرر و قطع گسترده برق در سطح کشور شد.
به طور کلی، تعامل این عوامل، موجب شد که در اوج شکوفایی اقتصادی کشور در سال ۱۳۵۵، با مشکلی به شدت جدی و خطرناک در زمینه تأمین برق مواجه شویم. از آن زمان به بعد، ضرورت بهبود و توسعه زیرساختهای انرژی و نیز تنوع در منابع تأمین انرژی به عنوان یک اولویت مهم برای دولتها و تصمیمگیرندگان مطرح شد، اما برای حل این معضلات، نیاز به برنامهریزی جامع و مداخلههای مؤثر و زمانبندی شدهای بود که به تدریج در دستور کار قرار گرفت. مسأله قطع برق و موانع موجود در این حوزه، همچنان یکی از چالشهای مهم و مورد توجه کشور بوده و به عنوان درسی ارزشمند در تاریخ اقتصادی و اجتماعی ایران باقی خواهد ماند.