بهروز شعیبی، کارگردان و بازیگر نامآشنای سینما و تلویزیون ایران، اخیراً در مصاحبهای به بررسی نقش دو هنرمند برجسته کشور، یعنی مهران مدیری و رضا عطاران، پرداخت و بر این نکته تأکید کرد که این دو شخصیت دارای داستانهای جذاب و قابل توجهی هستند که میتوانند همواره به عنوان یک منبع الهام برای خلاقیتهایهنری و فرهنگی در نظر گرفته شوند.
شعیبی در سخنانش اشاره کرد که هر دو هنرمند در طول سالها فعالیت حرفهای خود توانستهاند به واسطه تواناییهای منحصر به فردشان و خلق آثار تاثیرگذار، به شخصیتهای قابل احترامی در دنیای هنر تبدیل شوند. او خاطرنشان کرد که مهران مدیری با تسلط بر مهارتهای کمدی و مدیریتی، توانسته است برنامهها و سریالهایی تولید کند که نه تنها با استقبال گسترده مخاطب مواجه شده بلکه بازتابدهنده مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز بوده است.
به عنوان مثال، سریال «شبهای برره»، یکی از کارهای مشهور مدیری، با ارائه داستانی پر از اتفاقات جذاب و شخصیتهای رنگارنگ، توانسته است زوایای جالب و خلاقانهای از زندگی روزمره را به تصویر بکشد. شعیبی معتقد است که مهران مدیری در این اثر و دیگر کارهایش، توانسته است به شکلی هوشمندانه، نقد اجتماعی را با طنز پیوند بزند و آن را به سمع و نظر عموم برساند.
از سوی دیگر، رضا عطاران نیز در دنیای هنر و به ویژه در عرصه کمدی، جایگاه ویژهای دارد. شعیبی به نمونههایی از کارهای عطاران اشاره کرد و بیان داشت که این هنرمند با داستانسرایی و گرافیک خاص خود، توانسته به شکلی خاص، احساسات و تفکرات مردم را بازتاب دهد. کارهایی نظیر «بزنگاه» و «بیمار استاندارد» بخشی از آثار عطاران است که نه تنها با استقبال عمومی همراه بوده بلکه انتقادات اجتماعی را نیز با زبانی شیرین و جذاب منتقل میکند.
شعیبی به طور خاص بر این نکته تأکید دارد که هنر باید به عنوان وسیلهای برای بیداری و انتقال پیامهای مثبت به جامعه عمل کند. از نظر او، عطاران و مدیری با آثارشان به خوبی این هدف را دنبال کردهاند و به ایجاد فضایی برای تفکر و نقد اجتماعی کمک کردهاند. همچنین، او از این دو هنرمند به عنوان نمادهای خلاقیت و نوآوری در عرصه سینما و تلویزیون ایران یاد کرد و بر این باور است که داستانهای این دو شخصیت علاوه بر جذابیت، منابع ارزشمندی برای یادگیری و الهام برای نسلهای آینده خواهند بود.
شعیبی با یادآوری تجربیات خود در عرصه هنر، به اهمیت روایتهای متنوع در هنر تأکید کرد و گفت که هر هنرمند باید بتواند با درک عمیق از فرهنگ و جامعه خود، داستانهایی را روایت کند که نه تنها سرگرمکننده بلکه آموزنده نیز باشد. به همین دلیل، او پیشنهاد میکند که هنرمندان جوان به کارنامه و شیوههای داستانگویی عطاران و مدیری توجه بیشتری داشته باشند و از آموزههای آنان بهرهبرداری کنند.
در نهایت، بهروز شعیبی بر این باور است که عطاران و مدیری نه تنها هنرمندانی موفق هستند، بلکه به عنوان نظریهپردازان فرهنگی، میتوانند به جامعه کمک کنند تا با بازتاب واقعیتها و چالشهای اجتماعی، به سمت پیشرفت حرکت کند. به گفته او، این دو، با کارهای خود ثابت کردهاند که داستانهای جذاب و بینظیر، میتواند چاشنی شیرینی برای زندگی روزمره باشد و به ترویج فرهنگ و هنر در کشور کمک شایانی کند.
به این ترتیب میتوان گفت که شعیبی با تأکید بر نقش کلیدی عطاران و مدیری در دنیای هنر ایران، به نوعی دعوت به شناخت و درک عمیقتر از این داستانها و تجربهها میکند و بر اهمیت آنها در ایجاد روابط عمیقتر فرهنگی و اجتماعی تأکید میورزد.