چرا آمریکا میگوید ترامپ توانسته ایران را به مذاکره بیاورد؟ نگاهی به تلاشها برای رسیدن به توافق دائمی
در رویدادهای بینالمللی، موضوعاتی مانند گفتگوهای هستهای و توافقات سیاسی همیشه در کانون توجه بودهاند. یکی از اصلیترین مباحث اخیر، ادعای دولت ایالات متحده مبنی بر اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین این کشور، موفق شده است ایران را به میز مذاکرات بیاورد، میباشد. این ادعا بر پایهی تحولات بینالمللی و دیپلماسی پیچیدهای است که در سالهای اخیر در ارتباط با برنامه هستهای ایران به وقوع پیوسته است.
دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ تصمیم به خروج از توافق هستهای ایران (برجام) گرفت. این توافق که به امضای ایران و گروه ۱+۵ شامل کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان رسیده بود، هدفش محدود کردن برنامه هستهای ایران بود تا این کشور به تولید سلاحهای هستهای نپردازد. اما با خروج آمریکا از این توافق و اعمال دوباره تحریمهای اقتصادی علیه ایران، وضعیت به شدت تغییر کرد و تنشها در منطقه افزایش یافت.
برخی از تحلیلگران بر این باورند که اقدامات ترامپ و سیاست فشار حداکثری او در قبال ایران، این کشور را وادار کرده است تا برای نجات اقتصاد خود و همچنین تسهیل در برقراری روابط بینالمللی، به مذاکره روی آورد. بر مبنای همین ادعا، گفته میشود که فشار ناشی از تحریمها و بحران اقتصادی ناشی از آن، ایران را به سمت گفتگوهای جدید با قدرتهای جهانی سوق داده است.
در این راستا، بررسی زمانبندی و شرایطی که ایران در آن قرار داشت، حائز اهمیت است. با افزایش مشکلات اقتصادی و بیکاری، همچنین نارضایتیهای عمومی در داخل کشور، دولت ایران مجبور شد به فکر راهحلهایی برای بهبود وضعیت خود باشد. این شرایط، به همراه تغییر در سیاستهای بینالمللی و نوعی رویکرد جدید از سوی ایران، فضایی را برای مذاکره فراهم کرد.
موفقیتهای دیپلماتیک دولت ترامپ در زمینه دیپلماسی با برخی از کشورهای دیگر نیز میتواند به عنوان یکی از عوامل موثر در این زمینه در نظر گرفته شود. بهویژه امضای توافقات ابراهیم، که به عادیسازی روابط بین برخی کشورهای عربی و اسرائیل منجر شد، نشاندهنده این است که ایالات متحده توانسته است از ابزارهای دیپلماتیک برای ایجاد فشار بر ایران استفاده کند.
با این حال، به رغم ادعای ایالات متحده مبنی بر اینکه ترامپ باعث ایجاد فضایی برای مذاکره با ایران شده است، تحلیلگران و متخصصان روابط بینالملل این ادعا را به چالش کشیده و معتقدند که هیچ نوع مذاکره جدی و نتیجهبخشی در خلال دوران ریاست جمهوری ترامپ صورت نگرفت. به عبارت دیگر، فقدان گفتگوهای مستقیم میان تهران و واشنگتن در دوران ترامپ، نمیتواند دلیلی بر موفقیت او در به نتیجه رساندن مذاکرات هستهای باشد.
در حال حاضر، موضوع مذاکرات هستهای ایران به یکی از چالشهای اساسی دیپلماسی جهانی بدل شده است. حضور مجدد دولت بایدن و تمایل او برای بازگشت به توافق هستهای کلید اصلی این روند به شمار میآید. به نظر میرسد که این تغییر رویه ضروری است تا بتوان افقهای جدیدی برای بهبود روابط بینالمللی و توافقات هستهای را مشاهده کرد.
در این میان، بدیهی است که واژه مذاکرات به خودی خود مفهوم انسانی و دیپلماتیک ارزشمندی را در خود جای داده است. اما درک صحیح و عمیق از شرایط و تحولات در سطح بینالمللی و تبادل نظر میان کشورها، میتواند به دستیابی به نتایج مثبت و پایدار ختم شود. در حقیقت، تنها با تکیه بر دیپلماسی و گفتگو میتوان امیدوار بود که منافع مشترک کشورهای مختلف در نظر گرفته شود و در نهایت به توافقات دائمی و پایدار منجر گردد.