در روزهای اخیر، موضوع پیامکهای تبلیغاتی مرتبط با حجاب و عفاف در شهر تهران به یکی از مسایل مورد بحث در میان شهروندان و رسانهها تبدیل شده است. این پیامکها که به نظر میرسد از سوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر ارسال میشوند، با محتوای تبیین و تشویق به رعایت پوشش اسلامی، جایگاه خاصی در فضای اجتماعی پیدا کردهاند.
در وهله اول، این پرسش مطرح میشود که چه نهادی و بر اساس کدام مجوز قانونی به ستاد امر به معروف اجازه دسترسی به شمارههای تلفن همراه شهروندان را داده است. در سالهای اخیر، حفاظت از حریم خصوصی افراد به عنوان یکی از اصول مهم حقوق بشر مطرح شده و ضرورت دارد که نهادهای دولتی و عمومی در این راستا به اصول قانونی و اخلاقی پایبند باشند.
آمارها نشان میدهند که استفاده از تلفنهای همراه در ایران بهطور چشمگیری افزایش یافته و در حال حاضر تقریباً تمامی افراد از این وسایل ارتباطی استفاده میکنند. این موضوع که چگونه اطلاعات شخصی و شمارههای تلفن همراه افراد میتواند در اختیار نهاد خاصی قرار گیرد، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. بسیاری از شهروندان اعلام کردهاند که دریافت این پیامکها نهتنها موثر نیست، بلکه احساس ناامنی و نگرانی در مورد نقض حریم خصوصی را نیز در آنها ایجاد میکند.
در این میان، برخی از کارشناسان و حقوقدانان تأکید میکنند که لازم است در خصوص استفاده از اطلاعات شخصی افراد و چگونگی ارسال این پیامکها، شفافسازی بیشتری صورت گیرد. آیا ستاد امر به معروف به واقع مجوزهای لازم برای چنین اقداماتی را در اختیار دارد؟ آیا این اقدامات در راستای حفظ و ارتقای فرهنگ اسلامی در کشور است یا تنها به عنوان ابزاری برای فشار اجتماعی بر زنان و دختران استفاده میشود؟
علاوه بر این، در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، قوانین سختگیرانهای در زمینه حریم خصوصی وجود دارد که اجازه نمیدهد نهادهای دولتی بهسادگی به اطلاعات شخصی شهروندان دسترسی پیدا کنند. آیا ایران نیز به مسألهی حفاظت از حریم خصوصی توجه کافی دارد؟
بررسی دقیقتر این موضوع نشان میدهد که بسیاری از جوانان و زنان، این پیامکها را به عنوان نوعی فشار اجتماعی تلقی میکنند. در حالیکه هدف اصلی ستاد امر به معروف تأکید بر ارزشهای اسلامی و فرهنگ عفاف و حجاب است، این نوع پیامکها میتواند واکنشهای منفی و حتی مقاومت در برابر این ارزشها را به دنبال داشته باشد.
در این راستا، لازم است که نهادهای مربوطه به صورت جدی به انتقادات و نگرانیهای عمومی پاسخ دهند. آیا تنها راه برای ارتقای فرهنگ حجاب، ارسال پیامکهای تبلیغاتی است یا باید به دنبال راهکارهای جامعتری بود که شامل آموزش، نهادینهسازی فرهنگ عفاف و حجاب از طریق رسانهها و فعالیتهای اجتماعی شود؟
در نهایت، آنچه از دیالوگهای عمومی و شبکههای اجتماعی برمیآید این است که مردم به دنبال احترامی برای حریم خصوصی خود هستند و تأکید دارند که هر گونه تلاشی برای ارتقاء فرهنگ حجاب باید از طریق روشهای مثبت و بدون اجبار صورت گیرد. همانگونه که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به حقوق فردی و اجتماعی شهروندان تأکید دارد، انتظار میرود نهادهای حکومتی نیز در اجرای سیاستها و برنامههای خود به این اصول پایبند باشند.
بهعنوان نتیجهگیری، تعیین یک چارچوب قانونی و اخلاقی برای دسترسی به اطلاعات شخصی و ارسال پیامکهای جمعی، نیازمند گفتوگوهای گسترده و همفکری میان نهادهای دولتی، جامعه مدنی و شهروندان است. این موضوع باید در کانون توجه قرار گیرد تا ازیکطرف حقوق شهروندان حفظ شود و از طرف دیگر، فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه به شیوهای اصولی و محترمانه تبیین گردد.