در روزهای اخیر، بحثها و گمانهزنیها در خصوص روابط ایران و ایالات متحده به ویژه در زمینه توافق هستهای شدت گرفته است. در این راستا، ویتکاف، یکی از مقامهای ارشد دولت آمریکا، پیشنهادی را به دولت جمهوری اسلامی ایران ارائه داده است. طبق این پیشنهاد، ایران میتواند با لغو تحریمها، برنامه هستهای خود را بهطور قابل توجهی کاهش دهد و در عوض، اورانیوم غنیشده مورد نیاز خود را از ایالات متحده خریداری کند. این پیشنهاد در شرایطی مطرح میشود که تنشها میان دو کشور در سالهای اخیر رو به افزایش بوده و مذاکرات هستهای نیز در وضعیتی نامشخص و بغرنج قرار دارند.
پیشنهاد ویتکاف نشان از تمایل آمریکاییها برای بازگشت به رویکردی دیپلماتیک دارد. با این وجود، کاخ سفید هنوز بهصورت دقیق و شفاف مشخص نکرده است که “برچیدن” چه معنایی دارد و با چه جزئیاتی باید در این راستا عمل شود. این ابهام در واژهها و اصطلاحات ممکن است نشانهای از عدم توافق داخلی در دولت آمریکا باشد و یا اینکه آمریکاییها در حال بررسی شرایط بهمنظور رفع تنشها هستند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که این پیشنهاد میتواند بهعنوان یک نقطه آغاز برای کاهش تنشها میان ایران و آمریکا و ایجاد ظرفیت برای مذاکرات آتی تلقی شود. Израست که مشارکت در چنین توافقی میتواند به نفع هر دو طرف باشد. اگر ایران توانایی خرید اورانیوم غنیشده را پیدا کند، میتواند از فشار اقتصادی ناشی از تحریمها کاهش یابد و همچنین برای برنامههای هستهای خود فضای بیشتری بهدست آورد.
از سوی دیگر، ایالات متحده نیز با این اقدام میتواند بخشی از مسائل مربوط به برنامه هستهای ایران را مدیریت کند و به نوعی از نگرانیهای خود در خصوص گسترش تسلیحات هستهای در خاورمیانه بکاهد. با این حال، مهمترین سؤال همچنان باقی است: آیا این پیشنهاد واقعی و عملیاتی خواهد بود؟
نکته حائز اهمیت دیگر این است که تاریخچه روابط ایران و آمریکا نشان میدهد که هر دو کشور در گذشته نیز بارها پیشنهادها و توافقاتی را مطرح کردهاند، اما عدم وجود اعتماد متقابل و همچنین تأثیرات سیاسی داخلی در هر دو کشور باعث گردیده که این توافقها به نتیجه نرسند. در این راستا، چالشهایی مانند انتظارات ایران از لغو کامل تحریمها و نگرانیهای امنیت ملی ایالات متحده میتواند بر نتیجه این مذاکرات تأثیرگذار باشد.
با توجه به اوضاع جاری، باید توجه داشت که بازگشت به توافق هستهای نهتنها نیاز به اراده سیاسی قوی دارد، بلکه نیازمند تشکیل یک بستر مناسب برای مذاکرات و تفاهمات جدید است. در این راستا، حمایت جامعه بینالمللی و کشورهایی که روابط صمیمانهتری با هر یک از طرفین دارند، میتواند بهعنوان یک تسهیلکننده عمل کند.
بهعلاوه، بازگشت به توافق هستهای با منافع متقابل همراه است و هر دو طرف باید نسبت به تحقق آن، با یکدیگر همکاری کنند. برای مثال، ایران باید با رعایت محدودیتهای موجود، گامهایی مثبت در راستای اعتمادسازی بردارد و از سوی دیگر، ایالات متحده نیز باید بهطور شفاف و روشن به تعهدات خود عمل کند.
بهطور کلی، پیشنهاد ویتکاف میتواند نقطه عطفی در روابط میان ایران و ایالات متحده باشد، اگرچه تحقق آن نیازمند همکاری و اراده قوی از هر دو طرف است. بیتردید، آینده روابط دو کشور به شدت تحت تأثیر این پیشنهاد و پاسخگویی به آن قرار خواهد گرفت و روزهای آتی برای هر دو ملت، شگفتانگیز خواهد بود. امیدواریم که با در نظر گرفتن منافع متقابل و مصالح عمومی، شاهد پیشرفتهای قابل توجهی در این راستا باشیم.