نقد و بررسی عهدنامه ترکمنچای؛ راهکارهایی برای جلوگیری از فروپاشی کامل
عهدنامه ترکمنچای که در ۲۱ بهمن ۱۸۲۸ میلادی (۲ اسفند ۱۲۰۶ هجری شمسی) به عنوان یکی از مهمترین و جنجالیترین توافقات تاریخ سیاسی ایران به امضای نادرشاه افشار و نمایندگان روسیه رسید، به معنای واقعی کلمه نقطه عطفی در روابط ایران و روسیه به حساب میآید. این عهدنامه در پی جنگهای ایران و روس و به ویژه بعد از شکست ایران در جنگهای میان دو کشور تنظیم شد و پیامدهای عمیق و گستردهای برای آینده ایران به همراه داشت.
محتوای عهدنامه ترکمنچای
عهدنامه ترکمنچای به طور کلی شامل دو بخش عمده است: نخست، تعیین مرزهای جدید بین ایران و امپراتوری روسیه که به موجب آن بخشهای وسیعی از سرزمینهای شمالی ایران به روسها واگذار شد؛ شامل ایالتهای گیلان، مازندران و بخشی از آذربایجان. دوم، تعیین شروطی که بر اساس آن، روسیه حق داشت در امور داخلی ایران مداخله کند و برای تحقق این امر، تسلط بر برخی از اراضی ایران مطمئن شد.
پیامدهای عهدنامه
عدم توازن قدرت میان ایران و روسیه و تحمیل این قرارداد ناعادلانه بر ایران، به فروپاشی تدریجی قدرت مرکزی در ایران انجامید. به علاوه، روحیه ملی و استقلال طلبی ایرانیان به شدت آسیب دید. این آثار به تدریج موجبات نارضایتی عمومی را فراهم کرده و به رشد نهضتهای آزادیخواهی در زمانهای بعدی منجر شد.
تحلیل تاریخی
عهدنامه ترکمنچای نه تنها به عنوان یک توافق صلح بلکه به عنوان یک علامت ضعف برای ایران در عرصه بینالمللی شناخته میشود. در واقع، روشن است که این توافق به جای حل مشکل، آن را تشدید کرد و به نوعی به عنوان یک پایهگذار برای مداخلات بیشتری از سوی قدرتهای خارجی در ایران در آینده عمل کرد.
راهکارهایی برای جلوگیری از فروپاشی
ریشهکنی پیامدهای منفی عهدنامه ترکمنچای نیازمند به کارگیری راهکارهایی اساسی و جامع است. نخستین قدم، اصلاح ساختار سیاسی و اقتصادی ایران به منظور تقویت حکومت مرکزی و جلوگیری از نفوذ بیگانگان است. تقویت نهادهای دولتی و ایجاد یک نظام سیاسی پاسخگو و شفاف، میتواند نقش مهمی در جلوگیری از تسلط بیگانگان ایفا کند.
همچنین، تقویت حس ملیگرایی و هویت ملی در میان مردم ایران امری ضروری به شمار میرود. ایجاد برنامههای آموزشی و ترویجی در خصوص تاریخ و فرهنگ ایرانی میتواند به افزایش آگاهی عمومی و ایجاد یک حس مشترک میان شهروندان کمک کند.
علاوه بر این، ضروری است که ایران بر تقویت دیپلماسی و روابط بینالمللی خود تمرکز کند. گسترش روابط دوستانه با کشورهای همسایه و دیگر کشورهای جهان میتواند در بهبود موقعیت ایران در نظام بینالمللی و کاهش خطر مداخلات خارجی مؤثر باشد.
نتیجهگیری
عهدنامه ترکمنچای به عنوان یکی از حلقههای نگرانکننده در تاریخ ایران نشاندهنده ضعفهای ساختاری و سیاسی در زمان خود است. بررسی تاریخ این عهدنامه بیشک میتواند درسهای بزرگی به مسئولان کنونی بدهد. با پیروی از راهکارهایی منطقی و بدور از تعصبات زمانه، ایران میتواند از تکرار چنین رویدادهای ناگوار و تسلیم ناقص در آینده جلوگیری کند و در مسیر ترقی و شکوفایی گام بردارد.
احیای هویت ملی و تقویت قدرت داخلی بهویژه در برهههای حساس تاریخی، میتواند ضامن امنیت و استقلال یک کشور باشد و از سوابق تلخ تاریخ عبرت بیاموزد. این رویکرد نه تنها برای ایران بلکه برای همه کشورهای در حال توسعه میتواند الگوی مثبتی جهت مدیریت بحرانها و چالشهای سیاسی و اجتماعی باشد.