محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، در اظهاراتی انتقادی به بررسی نحوه مصرف ۱۱۹ میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد پرداخت. این مبلغ کلان، که معادل یک چالش بزرگ اقتصادی برای کشور به شمار میرود، سوالاتی را درباره عملکرد اقتصادی دولتهای پیشین به وجود آورده است. قالیباف در اظهارات خود به شفافسازی پیرامون چگونگی استفاده از این درآمدها و تأثیرات آن بر اقتصاد کلان کشور پرداخته است.
به عقیده قالیباف، مدیریت صحیح منابع مالی در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد در نهایت به تحقق اهداف توسعهای مورد نظر نرسید و این در حالی بود که کشور با چالشهای اقتصادی و معیشتی متعددی روبرو شد. او تأکید کرد: “آیا با این پولها درست رفتار شد؟” این سوالی است که بسیاری از اقتصاددانان و تحلیلگران نیز با آن مواجه هستند و نیازمند بررسی دقیقتری است.
در دوران احمدینژاد، به خصوص در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲، درآمد نفتی کشور به دلیل افزایش قیمتهای جهانی نفت در اوج خود قرار داشت و ایران توانسته بود به درآمدهای بالایی دست یابد. بر اساس آمارها، در این مدت، درآمد ۱۱۹ میلیارد دلاری به راحتی میتوانست نقش مؤثری در تسهیل پروژههای زیرساختی، افزایش تولید، ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت اجتماعی ایفا کند. اما به عقیده قالیباف و بسیاری دیگر، این مبلغ بهشکلی مناسب و کارآمد خرج نشد.
قالیباف در ادامه به این نکته اشاره کرد که روشهای نادرست هزینه کردن این درآمدها همچنین منجر به تضعیف پایههای اقتصادی کشور شده است. او گفت: “باید به یاد داشته باشیم که اگر این منابع به درستی مدیریت نمیشد، میتواند عواقب جبرانناپذیری داشته باشد.”
از دیگر نقاط قوت اظهارات قالیباف، ضرورت شفافیت در مدیریت منابع مالی کشور است. او بر این باور است که باید مطالبهگری اجتماعی و نظارت دقیقتری بر عملکرد دولت و نهادهای اقتصادی وجود داشته باشد تا از تکرار چنین تجربیاتی جلوگیری شود. در واقع، او با اشاره به نقاط ضعف دولتهای پیشین، خواستار آن شده که دولت کنونی، از اشتباهات گذشته درس بگیرد و بر مبنای شفافیت و کارآمدی عمل کند.
در سالهای اخیر، چالشهای اقتصادی نظیر تورم و بیکاری در ایران به یک معضل جدی تبدیل شده است. قالیباف همچنین نقش نهادهای حکومتی را در ایجاد یا تشدید این مشکلات بررسی کرده و معتقد است که عدم پاسخگویی آنها نسبت به سیاستها و تصمیمات اقتصادی موجب نارضایتی اجتماعی و اختلال در رونق اقتصادی کشور گردیده است. به عنوان یک فعال سیاسی و اقتصادی، وی خواستار ایجاد بسترهایی برای نظارت عمومی و افزایش مشارکت مدنی در امور اقتصادی کشور است.
تجربه مدیریت منابع در دوران احمدینژاد را میتوان به عنوان یک درس برای دولتهای فعلی و آینده در نظر گرفت. شما نمیتوانید به ارتقاء یک اقتصاد سالم و پایدار فکر کنید در حالی که از چالشهای گذشته درس نگرفتهاید. این نظریات از سوی قالیباف که خود به عنوان یک چهرهی کلیدی در سیاست و اقتصاد ایران مطرح میشود، میتواند به عنوان چالشی جدی برای دولت فعلی و تمام ارکان حکومتی تلقی گردد.
در پایان، قالیباف به این نکته مهم اشاره کرد که آینده ایران وابسته به توانایی ما در استفاده صحیح و کارآمد از منابع مالی و درآمدهای ملی است. او به عنوان یک نماینده مردم، خواستار بهبود وضعیت فعلی و تلاش برای شفافیت و کارایی بیشتر در مدیریت منابع کشور است. این خواستهها همچنین به معنای حفظ منافع عمومی و جلوگیری از بروز معضلات اقتصادی در آینده نیز میباشد.