نحوه روایت عملکرد دولت شهید رئیسی توسط رسانهها: آیا واقعا ناکارآمد بوده است؟
در سالهای اخیر، بهویژه پس از انتخاب سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران در خرداد ماه ۱۴۰۰، رسانهها نقش بسزایی در تحلیل و روایت عملکرد دولت ایشان داشتهاند. با توجه به اینکه رسانهها میتوانند شکلدهنده افکار عمومی و ارزیابیها درباره دولتها باشند، بررسی نحوه روایت عملکرد دولت رئیسی از منظر رسانهها و تأثیر آن بر افکار عمومی ضرورت دارد.
دولت رئیسی در شرایط خاصی به فعالیت خود آغاز کرد. این دولت با چالشهای اقتصادی و اجتماعی متعددی از جمله تورم بالا، تحریمهای بینالمللی و بحرانهای ناشی از شیوع ویروس کرونا مواجه بود. این عوامل طبیعتاً بر انتظارات و ارزیابیهای مردم نسبت به کارایی و توانمندی دولت تاثیر گذاشت.
رسانههای مختلف، از جریانهای سیاسی گوناگون، به تحلیل و ارزیابی عملکرد این دولت پرداختهاند. برخی رسانهها به ویژه رسانههای نزدیک به جریان محافظهکار، تلاش کردند تا نتایج مثبت اقدامات این دولت را به تصویر بکشند، از جمله مبارزه با فساد، افزایش تولید داخلی و بهبود فضای کسبوکار. به عنوان مثال، برنامههای اقتصادی دولت در جهت کاهش وابستگی به نفت و تولید کالاهای اساسی در داخل کشور مورد توجه قرار گرفت.
از سوی دیگر، رسانههای منتقد به خصوص آن دسته که به جریان اصلاحطلب نزدیک هستند، بر چالشها و ناکامیهای دولت رئیسی تأکید کرده و به انتقاد از عملکرد ایشان پرداختند. این رسانهها به مسایل زیرساختی و اقتصادی اشاره کرده و بر این باورند که با وجود گذشت زمان، دولت در حل معضلات اقتصادی ناکام بوده است. به عنوان مثال، تورم افسارگسیخته و بسیاری از مشکلات اقتصادی زندگی روزمره مردم را تحتالشعاع قرار داده است.
فارغ از نگاههای سیاسی مختلف، روایت عملکرد دولت رئیسی در رسانهها نشاندهنده دو قطبی شدن فضای اطلاعی جامعه است. در حالی که برخی رسانهها نقطهنظرهای مثبتی از روند فعالیتهای دولت ارائه میدهند، عدهای دیگر به انتقادهای شدید از این عملکردها میپردازند. این وضعیت میتواند باعث گمراهی افکار عمومی و کاهش اعتماد به حکومت و نهادهای دولتی گردد.
انتقادات رسانهها غالباً با استناد به آمارها و دادههای اقتصادی، به شکل جدیتری مطرح میشود. به عنوان نمونه، بررسی نرخ بیکاری، نوسانات قیمت کالاهای ضروری و وضعیت معیشتی مردم از جمله مواردی است که به طور مکرر از سوی رسانهها مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. از این رو، میتوان گفت که روایت عملکرد دولت رئیسی، پیچیده و چندلایه است و نمیتوان به سادگی آن را به ناکارآمدی یا کارایی محض نسبت داد.
در کنار این مباحث، رئیسجمهور رئیسی به عنوان یک چهره سیاسی جدید در فرهنگ سیاسی ایران، اقداماتی را در زمینه تقویت دیپلماسی و رابطه با کشورهای همسایه انجام داده است. این اقدامات در بخشهایی از رسانهها بهعنوان نقاط قوت مطرح شده و نشاندهنده تلاش برای تقویت روابط دیپلماتیک کشور و افزایش تعاملات منطقهای تلقی میشود.
در نهایت میتوان نتیجه گرفت که نحوه روایت عملکرد دولت اتی شهید رئیسی در رسانهها به وضوح نشاندهنده دوگانگیها و تفاوت نگرشها به رویدادهای سیاسی و اقتصادی کشور است. رسانهها در این فضا باید با دقت بیشتری به تحلیل آنچه که در جامعه و زیرساخت اقتصادی کشور میگذرد بپردازند و از تنشها و اختلافات برای تقویت کذب و افکار عمومی جلوگیری کنند. بهویژه که در شرایط فعلی، انتظارات و دغدغههای مردم بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجه و دقت نظر مسئولین و رسانههاست.