در هفتههای اخیر، یک مناظره پرتنش و جنجالی بین دو مورخ شناختهشده ایرانی، مهدی کوهستانینژاد و سعید سلیمینمین، در مورد رضاشاه پهلوی و تأثیر مرجعیت عمومی شیعه بر حمایت از وی، به وقوع پیوسته است. این مناظره به ویژه در فضای مجازی و رسانهها با استقبال گستردهای روبهرو شد و به تحلیلهای مختلفی درباره تاریخ معاصر ایران و چگونگی حمایت روحانیت از حکومت پهلوی انجامید.
در این مناظره، مهدی کوهستانینژاد، یکی از کارشناسان تاریخ معاصر، تأکید کرد که مرجعیت عام شیعه، به ویژه در دوران رضاشاه، نقش مهمی در ایجاد و استقرار این حکومت داشته و حتی برخی فتاوا به حمایت از سردار سپه منجر شده است. او ادعا میکند که در ارکان مرجعیت شیعه، نظر مثبت و حمایتهایی از سوی برخی مراجع وقت نسبت به اقدامات رضاشاه وجود داشته، که این مسئله نیاز به بررسی دقیق و مستند دارد. به گفته کوهستانینژاد، فتوای یکی از مراجع تقلید در آن دوران در واقع نشانهای از تأسیس مشروعیت برای حکومت رضاشاه محسوب میشود و این حمایتها بخشی از سازوکارهای سیاسی آن زمان بوده است.
اما سعید سلیمینمین، مورخ دیگر حاضر در مناظره، به شدت به ادعای کوهستانینژاد پاسخ داد و آن را مدرکی ضعیف و غیرقابل اتکا دانست. سلیمینمین با اشاره به مستندات تاریخی و نظرات دیگر مورخان، تصریح کرد که برعکس ادعای کوهستانینژاد، روحانیت شیعه در اکثر موارد نسبت به حکومت رضاشاه موضع انتقادی و حتی مخالف داشته است. او استدلال کرد که فتوای مراجع نسبت به اقدامات رضاشاه، نقدهایی را در پی داشته و خود رضاشاه نیز در مواجهه با روحانیت، به دلایل سیاسی و استراتژیک، به سرکوب آنها پرداخته است. سلیمینمین عنوان کرد که در تاریخ معاصر ایران، به راحتی نمیتوان حمایتها یا مخالفتهای مرجعیت را با یک فرد، بدون در نظر گرفتن زمینههای اجتماعی و سیاسی آن دوره، تفسیر کرد.
این مناظره نه تنها در قشر دانشگاهی و تاریخپژوهان، بلکه در میان عموم مردم و به ویژه جوانان، بحثهای زیادی را برانگیخت. برخی از کاربران فضای مجازی نسبت به نظرات دو طرف، واکنشهایی نشان دادند و با تحلیلهای متفاوتی تلاش کردند تا تناقضات موجود در روایتهای تاریخی را روشن کنند. این مسئله به یک گستره بینش تاریخی و سیاسی در بین نسل جوان منجر شده و بسیاری از آنان در پی یافتن حقیقت در مورد تاریخ معاصر ایران و رویکرد روحانیت به حکومتها هستند.
در طول این مناظره، هر دو مورخ به نکات قوت و ضعفی در مورد رویکردهای یکدیگر اشاره کردند. کوهستانینژاد با اشاره به اسناد و مدارک معتبر تاریخی، پایبندی خود را به اصول پژوهشی و یافتههای تاریخی نشان داد و خواستار آن شد که پژوهشگران و تاریخپژوهان به جای اظهارنظرهای سطحی، به جزئیات تاریخی و سیاسی توجه بیشتری داشته باشند. در عوض، سلیمینمین با تأکید بر اهمیت روحانیت در تاریخ ایران، اصرار کرد که تحلیلهای تاریخی باید متناسب با شواهد و واقعیتهای تاریخی انجام گیرد و از خلق روایتهای نادرست پرهیز شود.
این بحث داغ به هیچ عنوان فروکش نکرده و به تازگی کاربرانی به نام “تاریخنگاران فردا” و “جستوجوگران حقیقت” اقدام به تشکیل گفتگوها و برنامههای تحلیلی در این زمینه کردهاند. آنان سعی دارند با برگزاری نشستهای مختلف، به بررسی عمیقتری از موضوع تاریخ معاصر و رابطه میان روحانیت و حکومتها بپردازند.
در پایان، این مناظره نشان داده است که تاریخ معاصر ایران با تناقضها و پیچیدگیهای زیادی روبهرو است و هر گونه تحلیل لازم است با دقت و بر اساس مستندات و شواهد دقیق صورت گیرد. در عصر حاضر، همگان میتوانند با پیگیری مباحث تاریخی، به درک بهتری از ابعاد مختلف تاریخ و سیاست ایران دست یابند و ضمن آگاهی از واقعیتها، به بحثهای سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه خود اضافه کنند.