مغز دوقطبی-ADHD: رازهای ژنتیکی، تشخیصهای چالشبرانگیز و رویکردهای نوین در درمان
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) و اختلال دوقطبی، با تشخیصهای پیچیده و درمانهای دشوار دست و پنجه نرم میکنند. این مقاله به بررسی ارتباط این دو اختلال، از جمله نقش ژنتیک، چالشهای تشخیصی و آخرین رویکردهای درمانی میپردازد.
همپوشانی ژنتیکی ADHD و اختلال دوقطبی
مطالعات نشان دادهاند کودکانی که با اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) تشخیص داده میشوند، در مقایسه با کودکانی که ADHD ندارند، ۱۰ برابر بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلال دوقطبی قرار دارند. این همپوشانی شایع، سیر بالینی شدیدتری نسبت به هر یک از این اختلالات به تنهایی داشته و با افزایش خطر اقدام به خودکشی همراه است.
به نظر میرسد که ژنتیک در این همپوشانی نقش دارد. یک مطالعه در سوئد بر روی ۱۳۵۳۲ جفت دوقلو (۹ تا ۱۲ ساله) با استفاده از ابزارهای ارزیابی والدین برای ADHD و دورههای نیمهشیدایی (hypomanic) انجام شد. این دوقلوها در سنین ۱۵ سالگی (با n=۳۷۸۴) و ۱۸ سالگی (با n=۳۰۱۳) مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عوامل ژنتیکی مرتبط با نیمهشیدایی، بین ۲۵ تا ۴۲ درصد احتمال بروز علائم بیشفعالی/تکانشگری ADHD را توضیح میدهند. این تاثیر بر علائم بیتوجهی ADHD کمتر بود. دوقلوهای تکتخمکی (مونوزیگوتیک) ارتباط قویتری بین این دو وضعیت نسبت به دوقلوهای دوتخمکی (دیزیگوتیک) نشان دادند. تصور میشود که باقی واریانس با علل ADHD مرتبط است که در ایجاد نیمهشیدایی نقشی ندارند.
چالشهای تشخیص
تشخیص اینکه کدام اختلال (ADHD یا اختلال دوقطبی) با وضعیت بیمار سازگارتر است، میتواند برای متخصصان بالینی دشوار باشد؛ اما اغلب بیماران هر دو اختلال را دارند. بیمار (و/یا تجویزکننده) ممکن است تشخیص ADHD و داروهای محرک مورد استفاده برای درمان آن را ترجیح دهند. آنها امیدوارند به دلیل انگ اجتماعی و پیچیدگی درمان، از تشخیص اختلال دوقطبی اجتناب کنند. تشخیص افتراقی با تشخیص این نکته انجام میشود که شیدایی (hypo) در اختلال دوقطبی در دورههای مجزا به مدت حداقل ۴ تا ۷ روز رخ میدهد، در حالی که بیشفعالی و علائم مرتبط با ADHD به طور مداوم به عنوان ویژگیهای خلق و خوی فرد وجود دارند. در طول شیدایی، بیمار سطح فعالیت بسیار بالاتری نسبت به خط پایه خود پیدا میکند و علائم مشخصه دیگری مانند کاهش نیاز به خواب و سرعت بالای گفتار را تجربه میکند. این وضعیت اغلب با سقوط سریع به افسردگی همراه است و سطح فعالیت و انرژی به شدت کاهش مییابد.
درمانهای نوظهور
درمان ADHD با داروهای محرک در صورت وجود همزمانی با اختلال دوقطبی همواره موضوع بحثبرانگیزی بوده است. یک مطالعه مشاهدهای از سوئد با حضور ۲۳۰۷ بزرگسال نشان داد که بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی، پیش از افزودن داروی محرک برای ADHD، باید از تثبیتکنندههای خلق استفاده کنند، در غیر این صورت ممکن است خطر بروز شیدایی یا نیمهشیدایی تا ۷ برابر افزایش یابد. در این مطالعه، متیلفنیدات (MPH) به عنوان داروی محرک مورد استفاده قرار گرفت، زیرا محصولات آمفتامین در سوئد در دسترس نیستند.
با این حال، یک مطالعه مشاهدهای جدید از دانمارک (که آن نیز شامل MPH بود) تلاش کرد تا این مطالعه را تکرار کرده و اشتباهات پیشنهادی در روششناسی را اصلاح کند. محققان ۱۰۴۳ بزرگسال را مورد بررسی قرار دادند و هیچ افزایشی در (hypo)mania در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی که از تثبیتکنندههای خلق استفاده نمیکردند و با MPH درمان میشدند، پیدا نکردند. این مطالعه قانعکنندهتر به نظر میرسید. محققان تا حدودی با این باور انگیزه داشتند که MPH ممکن است درمانی برای شیدایی باشد. در یک آزمایش کوتاه کنترلشده با دارونما از MPH، هیچ فایدهای یافت نشد، اما هیچ بدتر شدن شیدایی نیز از MPH در این بیماران وجود نداشت. شایان ذکر است که مطالعه کمی در مورد محصولات آمفتامین برای ADHD در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی انجام شده است و ممکن است به همان اندازه ایمن نباشند.
به طور خلاصه، تفکر جدید پیشنهادی در این بهروزرسانی این است که دادههای اخیر نشان میدهند استفاده از MPH در بیماران بزرگسال مبتلا به اختلال دوقطبی برای ADHD همزمان آنها، حتی اگر بیمار از تثبیتکننده خلق استفاده نکند، مشکلی ندارد. ما مطمئن نیستیم که همین موضوع را میتوان در مورد استفاده از محصولات آمفتامین نیز گفت (که بیشتر برای ADHD در بزرگسالان در مقایسه با MPH استفاده میشوند، هرچند شاید به طور موجه نباشد). تحقیقات بیشتری در مورد ایمنی استفاده از محصولات آمفتامین در این شرایط مورد نیاز است.
دکتر آسر (Dr. Osser) استادیار روانپزشکی در دانشکده پزشکی هاروارد در بوستون، ماساچوست؛ روانپزشک در سیستم مراقبتهای بهداشتی جانبازان (VA) بوستون، بخش بروکتون؛ و مدیر مشترک برنامه ملی تلهسلامت اختلالات دوقطبی VA هستند. ایشان هیچ تضاد منافعی در رابطه با موضوع این مقاله گزارش نمیدهند.
منابع:
- Meier SM, Pavlova B, Dalsgaard S, et al. Attention-deficit hyperactivity disorder and anxiety disorders as precursors of bipolar disorder onset in adulthood. Br J Psychiatry. ۲۰۱۸;۲۱۳(۳):۵۵۵-۵۶۰.
- Lan WH, Bai YM, Hsu JW, et al. Comorbidity of ADHD and suicide attempts among adolescents and young adults with bipolar disorder: a nationwide longitudinal study. J Affect Disord. ۲۰۱۵;۱۷۶:۱۷۱-۱۷۵.
- Hosang GM, Lichtenstein P, Ronald A, et al. Association of genetic and environmental risks for attention-deficit/hyperactivity disorder with hypomanic symptoms in youths. JAMA Psychiatry. ۲۰۱۹;۷۶(۱۱):۱۱۵۰-۱۱۵۸.
- Viktorin A, Rydén E, Thase ME, et al. The risk of treatment-emergent mania with methylphenidate in bipolar disorder. Am J Psychiatry. ۲۰۱۷;۱۷۴(۴):۳۴۱-۳۴۸.
- Jefsen OH, Østergaard SD, Rohde C. Risk of mania after methylphenidate in patients with bipolar disorder. J Clin Psychopharmacol. 2023;۴۳(۱):۲۸-۳۴.
- Hegerl U, Mergi R, Sander C, et al. A multi-centre, randomized, double-blind, placebo-contrlled clinical trial of methylphenidate in the initial treatment of acute mania (MEMAP study). Eur Neuropsychopharmacol. ۲۰۱۸;۲۸(۱):۱۸۵-۱۹۴.
- Moran LV, Skinner JP, Shinn AK, et al. Risk of incident psychosis and mania with prescription amphetamines. Am J Psychiatry. ۲۰۲۴;۱۸۱(۱۰):۹۰۱-۹۰۹.