آیا مریخ، کلید حل معمای پارادوکس فرمی است؟
در ماه گذشته، ناسا با انتشار یک خبر جنجالی، فرضیه جدیدی را درباره احتمال وجود حیات در مریخ مطرح کرد: “شواهد قانعکنندهای از وجود حیات در سیاره سرخ به دست آمده است.” اگرچه تحلیلهای بیشتری برای رد فرضیههای غیرزیستی مورد نیاز است، اما این کشف میتواند فرضیههای متعددی را درباره دلیل عدم مشاهده تمدنهای فرازمینی اثبات کند.
کشف حیات در مریخ و پارادوکس فرمی
کشف حیات فرازمینی در مریخ، فراتر از هیجان شناسایی یک موجود زنده در سیارهای دیگر، میتواند فرضیههای علمی در مورد چگونگی پیدایش و تکامل حیات در سایر نقاط کیهان را تقویت کند. یکی از مهمترین این فرضیهها، “پارادوکس فرمی” است.
پارادوکس فرمی، سوالی بنیادین است که میپرسد: “با توجه به وجود میلیاردها سیاره قابل سکونت در کهکشان، چرا هیچ اثری از تمدنهای فرازمینی مشاهده نمیشود؟” به عبارت دیگر، چرا با وجود این همه سیاره و ستاره که امکان میزبانی از حیات هوشمند را دارند، ما هیچ نشانهای از آنها در سطح کیهان نیافتهایم؟
فیلتر بزرگ: پاسخی احتمالی به پارادوکس فرمی
یکی از پاسخهای احتمالی به این پرسش، نظریهای به نام “فیلتر بزرگ” است. رابین هانسن، اقتصاددان دانشگاه جورج میسون، معتقد است که عدم مشاهده تمدنهای پیشرفتهتر تکنولوژیکی، میتواند ناشی از موانع عظیمی باشد که از رسیدن حیات به سطوح بالاتر جلوگیری میکند.
این موانع میتوانند از رسیدن تمدنها به مرحلهای از پیشرفت که قادر به ترک سیاره خود باشند، ممانعت کنند و آنها را در معرض خطرات نابودی قرار دهند. این فیلتر، مانع رسیدن تمدنها به مراحلی پرخطر میشود، مراحلی که از دور قابل تشخیص هستند.
تبیین فیلتر بزرگ برای پارادوکس فرمی
برای درک بهتر فیلتر بزرگ در توضیح پارادوکس فرمی، باید به معادله Npq توجه کنیم. در این معادله:
- N: تعداد سیارههای بالقوه زیستپذیر
- p: احتمال پیدایش حیات هوشمند در این سیارهها
- q: احتمال رسیدن این حیات به ابرتمدن تکنولوژیک
سوال اصلی اینجاست: چرا خود پیدایش حیات دشوار است؟ یا گذار به حیات چندسلولی؟ یا شاید موجودات پیشرفته، خودشان را نابود میکنند؟ چه مانع سختی وجود دارد و چه “فیلتر بزرگی” جلوی ما را گرفته است؟
حیات مریخی؛ کدام فرضیه را تقویت میکند؟
اینکه حیات در مریخ چگونه میخواهد خود را نشان دهد، به نوع حیاتی که امید به یافتن آن داریم بستگی دارد.
اگر حیات مریخی به زمین مرتبط باشد، میتوان امیدوار بود که نظریه “پاناسپرمیا” (انتقال حیات از سیارهای به سیاره دیگر) به اثبات برسد و نشان دهد که زمین و مریخ بخشی از یک زیستکره مشترک هستند. اما اگر حیات مریخی منشأ مستقلی داشته باشد، این فرضیه تقویت میشود که حیات در سیارههای متعددی به وجود آمده و کیهان، بیش از آنچه تصور میکنیم، پذیرای حیات است. هر دو نتیجه، اتفاقی انقلابی در دانش بشر خواهند بود.
ارتباط حیات در مریخ با نظریه فیلتر بزرگ
اگر حیات در مریخ به صورت مستقل شکل گرفته باشد، نشان میدهد که گذر از مراحل اولیه پیدایش حیات، چندان هم دشوار نیست. اما این بدان معنا نیست که از “فیلتر بزرگ” عبور کردهایم.
به عنوان مثال، اگر تنها تنهاتکسلولیها یافت شوند، شاید مانع سخت احتمالاً در گذار به حیات چندسلولی یا مراحل بعدی باشد. نیک باستروم، فیلسوف مشهور سوئدی باور دارد که بررسی سطح زیستشیمیایی حیات مریخی میتواند نشان دهد فیلتر کجاست.
به گفته او، چنین خبری “بهترین تیتر تاریخ روزنامهها” خواهد بود.
تا آن زمان، باید منتظر تحلیلهای بیشتر در مورد نشانههای زیستی مریخ باشیم. هرچند فرضیههای فلسفی، اما تحقیقات آماری نیز به نتایج مشابهی با ایده فیلتر بزرگ رسیدهاند. برای حال حاضر، امید و نگرانی همزمان وجود دارد: یا در آیندهای نزدیک، شاهد انقلاب در درکمان از کیهان خواهیم بود، یا سرنخی درباره جایگاه خود در مسیر تمدن پیدا میکنیم.







