مارتا: اسطوره فوتبال برزیل، پیشگام تاریخ بانوان و نماد الهامبخش
مارتا، اسطوره فوتبال برزیل و یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال بانوان، بار دیگر تواناییهای خود را در سن 39 سالگی به نمایش گذاشت. او که قرار بود پس از المپیک 2024 کفشهایش را بیاویزد، با بازگشتی غافلگیرکننده به تیم ملی برزیل، در مسابقات کوپا آمهریکا فمینینا 2025، درخشش خیرهکنندهای داشت و با دو گل در فینال، نقش کلیدی در قهرمانی برزیل ایفا کرد. این بازی هیجانانگیز که با بازگشتهای متعدد همراه بود، در نهایت با نتیجه 3-3 به وقت اضافه کشیده شد و برزیل در ضربات پنالتی با نتیجه 5-4 پیروز شد. مارتا که ملقب به “ملکه” است، با 122 گل در 206 بازی ملی، و حضور در شش جام جهانی و شش المپیک، میراثی ماندگار در فوتبال بانوان بر جای گذاشته است.
آغاز راه: از زمین خاکی تا درخشش در ریو
داستان مارتا از دوران کودکی او در برزیل آغاز میشود، جایی که او در هفت سالگی، تنها دختر در یک زمین خاکی بود. او در فقر بزرگ شد و با پای برهنه بازی میکرد و بعدها کفشهای کهنهاش را با روزنامه پر میکرد تا اندازه مناسبی پیدا کند. مادرش، که زنی تنها بود، برای تأمین معاش او و سه فرزند دیگرش، ساعتهای طولانی کار میکرد. اما مارتا با توپ چنان میدرخشید که گویی توپ به پایش گره خورده بود.
“او برای بازی فوتبال به دنیا آمده بود”، این را توتا، مربی دوران کودکی مارتا، به ESPN میگوید. اما در آن زمان، نه تنها به دنیا آمدن برای فوتبال، بلکه به دنیا آمدن برای این ورزش توسط یک دختر، با تردیدها و سؤالات زیادی روبرو بود. “او نمیتواند بازی کند، او دختر است”، این جملات اغلب شنیده میشد. حتی از مادرش میپرسیدند چرا اجازه میدهد او بازی کند و اصرار داشتند که “او نرمال نیست”. مادرش و مربیاش، توتا، این حرفها را نادیده میگرفتند.
یکی از نقاط عطف زندگی مارتا، زمانی بود که او باید تصمیم میگرفت آیا سوار اتوبوسی شود که او را از شهر کوچکشان در ایالت آلاگاس به ریودوژانیرو ببرد. سفری سه روزه که فرصتی برای آزمایش در تیم حرفهای واسکو دا گاما را به او میداد. مارتا که خجالتی بود، در ایستگاه اتوبوس مردد ایستاده بود؛ لحظهای که میتوانست سرنوشت او را تغییر دهد. او با تردید سوار اتوبوس شد.
در ریودوژانیرو، اولین قدم، مصاحبه با هلنا پاشکو، هماهنگکننده فوتبال بانوان باشگاه واسکو دا گاما، بود. پاشکو از او پرسید که آیا قبلاً فوتبال بازی کرده است؟ مارتا پاسخ داد که فقط در زمینهای کوچک بازی کرده است. وقتی از او درباره وسایل ورزشی (مانند پیراهن و کفش) سؤال شد، مارتا سر تکان داد. اما آنچه مارتا با کلام بیان نکرد، چشمانش بود. پاشکو میگوید که چشمان مارتا همیشه به توپ دوخته شده بود. او به دستیارش گفت: “وای، به نظر میرسد این دختر خیلی خوب بازی خواهد کرد.”
آزمون در روز بعد برگزار شد. در ابتدا، مارتا کمی نامطمئن به نظر میرسید، اما وقتی توپ به او رسید، مارتا خود را نشان داد. اولین شوت او دروازهبان را به زمین انداخت و شوتهای بعدی نیز قدرتمند بودند. پاشکو به دستیارش گفت: “فکر میکنم درست میگفتم.”
از برزیل به اروپا: تولد یک ستاره جهانی
مارتا به سرعت به واسکو پیوست و در کمپ تمرینی باشگاه زیر سکوهای ورزشگاه اقامت گزید. در سال 2002، او به تیم ملی جوانان برزیل دعوت شد و در 16 سالگی اولین حضور خود را در جام جهانی زیر 20 سال در کانادا تجربه کرد. در همان دوره بود که او با فرمیگا، که بعدها 234 بازی برای برزیل انجام داد، آشنا شد. فرمیگا از انرژی و اشتیاق مارتا در اولین جلسه تمرینی شگفتزده شده بود.
“بیا تمرین کنیم، بزن بریم، بزن بریم!” مارتا با هیجان فریاد میزد. او پس از اتمام تمرینات، اغلب با دروازهبانان میماند تا ضربات خود را تمرین کند. گاهی اوقات این تمرینات با شرطبندیهای کوچک همراه بود: “چند گل میخواهی؟ شرط میبندیم – برنده آب نارگیل میبرد.”
فصل مارتا در واسکو در سال 2002 با انحلال این باشگاه به پایان رسید؛ اولین بار از دفعات متعدد که او شاهد فروپاشی ساختارهای فوتبال بانوان اطراف خود بود.
اولین حضور مارتا در جام جهانی بانوان در سال 2003 در ایالات متحده بود. در آن زمان، کمتر کسی در خارج از برزیل او را میشناخت. او یک دختر 17 ساله ظریف و کوچک بود، اما در دقیقه 14 اولین بازی خود مقابل کره جنوبی، یک گل پنالتی به ثمر رساند. او در بازی بعدی گروه مقابل نروژ نیز گلزنی کرد و در مرحله یک هشتم نهایی مقابل سوئد نیز یک پنالتی دیگر زد.
عملکرد او تحسین بسیاری را برانگیخت، از جمله پله، اسطوره فوتبال برزیل. پله که خود در جام جهانی 1958 در 17 سالگی درخشیده بود، مارتا را “پله با دامن” نامید. این لقب که با موافقت پله همراه بود، هرگز کاملاً برای مارتا مناسب نبود. او پله را دوست داشت، اما معتقد بود که مقایسه او با یک فوتبالیست مرد صحیح نیست.
لقب واقعی مارتا در میان همتیمیهایش “زفا” بود، که به دلیل شباهت او به دونده ماراتن برزیلی، ماریا زفریانا بالدایا، به او داده شده بود.
فصل جدید در سوئد: آغاز راهیابی به قلههای جهانی
رولاند آروئیست، مدیر ورزشی باشگاه اومئا در سوئد، در جام جهانی 2003، مارتا را دید و از تعادل، سرعت و تکنیک او شگفتزده شد. او برای جذب مارتا به سوئد، با وجود مخالفتهای فراوان، تلاش کرد. در سال 2003، مارتا هنوز تلفن همراه یا ایمیل نداشت و یافتن راههای ارتباطی با او، دو ماه طول کشید.
مارتا در ماه فوریه 2004، در حالی که دمای هوا در سوئد بسیار سرد بود و زمین پوشیده از برف بود، با صندل وارد سوئد شد. او در ابتدا از محیط جدید و شرایط آب و هوایی ابراز نگرانی میکرد، اما حضور خانواده باربوسا، میزبانان او، و حمایتهایشان، به او دلگرمی داد.
مارتا در اولین فصل حضورش در اومئا، 22 گل به ثمر رساند و به همراه تیمش قهرمان جام باشگاههای اروپا (پیش از لیگ قهرمانان بانوان) شد. در همین دوران، او با هلنا پاشکو تماس گرفت و از نامزدی احتمالی خود برای جایزه بهترین بازیکن سال فیفا صحبت کرد. پاشکو پیشبینی کرد که او نامزد خواهد شد، اما برنده نخواهد شد، زیرا بازیکنان آمریکا قهرمان المپیک شده بودند. او گفت: “سال آینده بهترین بازیکن جهان خواهی شد.”
مارتا در آن سال سوم شد و سال بعد دوم. اما در نهایت، در سال 2006، اولین جایزه بهترین بازیکن سال فیفا را دریافت کرد و این عنوان را پنج بار پیاپی تا سال 2010 و دوباره در سال 2018 کسب کرد.
جام جهانی، المپیک و قلبهای شکسته
مارتا در سال 2004، در 18 سالگی، به همراه تیم ملی برزیل به فینال المپیک آتن راه یافت، اما در مقابل آمریکا شکست خورد و مدال نقره را کسب کرد. شانون باکس، بازیکن تیم ملی آمریکا، در آن زمان گفته بود: “ما همیشه باید مراقب برزیل و مارتا باشیم. ما مجبور بودیم او را دو نفره مهار کنیم.”
حرکت به سوئد زندگی مارتا را دگرگون کرد. او برای اولین بار شاهد جدی گرفته شدن فوتبال بانوان، با ساختار لیگ حرفهای و ورزشگاههای پر بود. در سال 2006، پس از دریافت جایزه بهترین بازیکن سال، او در برزیل نیز مورد احترام قرار گرفت. حتی در شهر زادگاهش، دویس ریچوس، تابلو خوشآمدگویی به نام او نصب شد: “به خانه مارتا خوش آمدید.”
در سال 2007، در فینال بازیهای پانآمریکن در ورزشگاه ماراکانا، بیش از 70 هزار تماشاگر برای دیدن بازی برزیل مقابل آمریکا حاضر شدند. مارتا با دو گل پنالتی، زمینه را برای پیروزی 5-0 برزیل فراهم کرد. در همان سال، او به جوانترین بازیکنی تبدیل شد که اثر انگشتش را در تالار مشاهیر ماراکانا ثبت میکند. “این نشان میدهد که فوتبال بانوان توانایی و پتانسیل دارد.”
جام جهانی 2007، شاهد یکی از درخشانترین بازیهای مارتا در نیمهنهایی مقابل آمریکا بود. برزیل با حساب 3-0 پیش افتاد و مارتا با یک گل انفرادی دیدنی، که یکی از بهترین گلهای تاریخ جام جهانی بانوان لقب گرفت، برتری برزیل را تثبیت کرد. اما در فینال، آلمان با نتیجه 2-0 پیروز شد و مارتا، در 21 سالگی، دو فینال بزرگ (المپیک و جام جهانی) را پشت سر گذاشته بود.
سال بعد، در فینال المپیک 2008، باز هم برزیل مقابل آمریکا قرار گرفت. این بار هم آمریکا با گل مریخی کارلی لوید در وقت اضافه، قهرمان شد. مارتا پس از بازی اشک میریخت و میگفت: “نمیدانم چرا نمیتوانیم فینال را ببریم. این سوالی است که همیشه از خودم میپرسم.”
سه فینال و سه شکست، تاثیر عمیقی بر روحیه بازیکنان برزیل گذاشت. کمبود سرمایهگذاری در فوتبال بانوان برزیل، نقطه ضعفی بود که همیشه حس میشد.
نماد الهامبخش: فراتر از زمین فوتبال
در سال 2008، مارتا تنها بازیکن زن دعوت شده به “بازی علیه فقر” سازمان ملل در مراکش بود. او اولین زنی بود که در یک بازی رسمی فیفا برای مردان شرکت کرد. در سال 2014، او دوباره در این رویداد شرکت کرد و در کنار اسطورههایی چون زیدان، رونالدو و مالدینی بازی کرد.
در سال 2011، مارتا به عنوان سفیر حسن نیت سازمان ملل، به سیرالئون، یکی از فقیرترین کشورهای جهان، سفر کرد. او پیام “هیچ چیز غیرممکن نیست. مرا به عنوان مثال در نظر بگیرید” را منتقل میکرد.
در سال 2015، مارتا درگیر مشکلات باشگاهی متعددی شد. باشگاههای زیادی که در آنها بازی کرد، به دلیل مشکلات مالی فروپاشیدند. این موضوع باعث شد تا حس ناامنی و عدم ثبات در بازیکنان زن به وجود آید. “هر سال باشگاه تمام میشد. با خودم میگفتم: آیا من نفرین شدهام؟” این را شانون باکس، که سابقه بازی در 10 باشگاه مختلف را دارد، درباره تجربه مارتا میگوید.
در سال 2016، در المپیک خانگی برزیل، مارتا در نیمهنهایی مقابل سوئد، در ضربات پنالتی اشتباه کرد و اشک ریخت.
در سال 2019، در حالی که مارتا در رختکن پس از حذف برزیل از جام جهانی، با خبرنگاران صحبت میکرد، پیامی احساسی را منتقل کرد: “شما همیشه فورمیگا، مارتا یا کریستیانه را نخواهید داشت. فوتبال بانوان برای بقا به شما وابسته است، پس به این فکر کنید.” این سخنان، که از عمق قلبش برمیآمد، به نمادی از تلاش او برای توسعه فوتبال بانوان تبدیل شد.
آیا این پایان است؟
با نزدیک شدن به جام جهانی 2023، مارتا اعلام کرد که این ششمین و آخرین حضور او در این رقابتها خواهد بود. اما با وجود مصدومیت زانو، او در این رقابتها حضور یافت و در بازی حساس مقابل جامائیکا، با وجود تساوی 0-0 و حذف برزیل، در دقایق پایانی میدان را ترک کرد.
در المپیک پاریس 2024، مارتا بار دیگر توانایی خود را ثابت کرد و با وجود سن 39 سالگی، در ترکیب برزیل قرار گرفت. او پس از کسب مدال نقره با تیم برزیل، در مصاحبهای گفت: “من از این مدال نقره احساس غرور میکنم. 16 سال منتظر بودیم تا به فینال المپیک برسیم و خیلیها باور نداشتند که برزیل بتواند به فینال راه یابد.”
در کوپا آمهریکا فمینینا 2025، مارتا با درخشش خیرهکننده، برزیل را به قهرمانی رساند. او در فینال، با دو گل، از جمله گل تساوی در دقیقه 96، نقشی کلیدی ایفا کرد.
وقتی دوران حرفهای فورمیگا در سال 2021 به پایان رسید، او در آخرین بازی خود در ورزشگاهی با حضور تنها چند هزار تماشاگر حاضر بود. پیو ساندهاگه، مربی برزیل، پس از آن بازی به یکی از مسئولان فدراسیون فوتبال برزیل گفت: “روزی که مارتا آخرین بازی خود را انجام دهد، اطمینان حاصل کنید که یک رویداد بزرگ ترتیب دهید، زیرا او شایسته آن است.”







