در یک رویداد تاریخی و غیرمنتظره، ایالات متحده آمریکا و پادشاهی عربستان سعودی روز گذشته در یک مراسم رسمی، قراردادی را به امضا رساندند که به گفته کارشناسان، میتواند پیامدهای گستردهای برای آینده روابط بینالمللی و بهویژه در عرصه سیاسی و اقتصادی خاورمیانه داشته باشد. این توافق که در تلاش است تا روابط دو کشور را بیشتر تقویت کند، شامل موارد متعددی از همکاریهای نظامی، اقتصادی و فرهنگی است و بهعنوان یک گام پیشرفته در راستای استراتژیهای دو کشور به شمار میآید.
جزئیات قرارداد
این قرارداد شامل امضای توافقنامههایی در حوزههای مختلف از جمله تامین تجهیزات نظامی، همکاریهای اقتصادی و سرمایهگذاریهای مشترک در بخش انرژی و فناوری اطلاعات است. به گفته منابع آگاه، هدف این توافق افزایش سطح همکاریهای دو کشور در راستای حفظ ثبات در منطقه و مقابله با چالشهای مشترکی است که هر دو کشور با آن مواجه هستند.
یک منبع نزدیک به مذاکرات اعلام کرده که این قرارداد علاوه بر تقویت امنیت دو کشور، میتواند به عنوان یک نقطه عطف در رشد اقتصادی عربستان سعودی نیز محسوب شود. در صورتی که این توافقنامه به درستی اجرا شود، عربستان قادر خواهد بود با استفاده از تکنولوژیهای پیشرفتهی آمریکایی، زمینههای سرمایهگذاری و اشتغالزایی جدیدی را در سرزمین خود ایجاد کند.
پیشینه روابط آمریکا و عربستان
روابط آمریکا و عربستان سعودی از زمان تأسیس این کشور در سال ۱۹۳۲ برقرار بوده است و هر دو کشور در طی سالها توانستهاند با بهرهگیری از ظرفیتهای اقتصادی و نظامی یکدیگر، به ثبات بیشتری دست یابند. این روابط بهویژه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به چالشهایی مواجه شده است، اما هر دو کشور بهدلیل منافع مشترک همچنان به همکاریهای خود ادامه دادهاند.
از سمت دیگر، عربستان سعودی بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان، همواره نقش مهمی در بازار جهانی انرژی ایفا کرده است. این قرارداد میتواند برخی از نگرانیها پیرامون تامین انرژی جهان را کاهش دهد و بهویژه در شرایط کنونی که قیمت نفت تحت تاثیر تغییرات اقتصادی و سیاستهای جهانی قرار دارد، اهمیت ویژهای پیدا کند.
پیامدهای سیاسی و اقتصادی توافق
توافق اخیر میتواند به عنوان یک علامت مثبت برای ثبات سیاسی در خاورمیانه تلقی شود. با توجه به موقعیت جغرافیایی و اقتصادی عربستان، تقویت روابط با آمریکا میتواند بهعنوان یک سدی در برابر نفوذ کشورهای رقیب مانند ایران و ترکیه عمل کند. این در حالی است که برخی تحلیلگران بر این باورند که چنین توافقی میتواند به تشدید رقابتهای منطقهای منجر شود و باعث افزایش تنشها در میان کشورها گردد.
در بعد اقتصادی نیز، این همکاری میتواند زمینهساز توسعه پروژههای مختلفی در عربستان، از جمله «چشمانداز ۲۰۳۰» این کشور شود. این برنامه بزرگ که توسط محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، معرفی شده، هدفش کاهش وابستگی به نفت و تنوعبخشی به اقتصاد است.
چالشهای پیشرو و انتقادات
با وجود اقبال گسترده به این توافق، برخی موانع و چالشها نیز وجود دارد. انتقادات داخلی در هر دو کشور نسبت به این توافق وجود دارد. در عربستان، برخی بر این باورند که باید به استقلال بیشتری در تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی دست یابند و در آمریکا نیز گروههای حقوق بشر نسبت به برخی سیاستهای عربستان در زمینه حقوق بشر انتقادهایی دارند.
در نهایت، میتوان گفت که این توافق میتواند بهعنوان یک فرصت برای هر دو کشور در راستای پیشبرد منافع ملی و منطقهای به شمار بیاید، اما نکته اصلی در این خواهد بود که آیا این توافق میتواند بهصورت عملی و پایدار پیادهسازی شود یا خیر. با احتساب همه این موارد، زمان نشان خواهد داد که این قرارداد تاریخی چگونه بر روابط دو کشور و لذا بر امنیت و ثبات منطقه خاورمیانه تاثیر خواهد گذاشت.