فانوسی که حقیقت را نمایان میکند: کشف یک داستان جالب در نمایشگاه کتاب
در دنیای امروز، کتابها به عنوان یکی از مهمترین منابع دانش و آگاهی بشری شناخته میشوند. نمایشگاههای کتاب به ویژه، محیطهایی بسیار غنی برای تبادل اطلاعات، معرفی آثار جدید و کشف داستانهای گوناگون به شمار میروند. در این راستا، نمایشگاه بیستوهفتم کتاب تهران، که از تاریخ ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در مصلای بزرگ تهران برگزار شد، محلی برای کشف روایتهای تازه و الهامبخش بود. در میان برخی آثار، داستانی جالب و تاثیرگذار در بطن این نمایشگاه قرار داشت که حقیقتی را در دل خود حمل میکرد.
این داستان از آنجا آغاز میشود که یکی از ناشران معتبر کشور، به نام «نشر چشمه»، تصمیم به معرفی کتابی جدید با عنوان «فانوس حقیقت» گرفت. این کتاب، نوشته نویسنده جوان و خوشذوقی به نام «سحر امیری» است که در آن به بررسی عمیق و تاریخنگاری زوایای پنهان زندگی اجتماعی معاصر میپردازد. امیری در این اثر با استفاده از روایتهایی مستند، شجاعانه به دل چالشها و بحرانهای اجتماعی پرداخته و به خوانندگان یادآوری میکند که حقیقت همیشه پیش روی ماست، اگر بخواهیم به دقت به آن بپردازیم.
در ابتدای نمایشگاه، غرفه «نشر چشمه» با استقبال گستردهای از سوی بازدیدکنندگان مواجه شد. علاقهمندان به ادبیات، منتقدان و به ویژه دانشجویان رشتههای اجتماعی و انسانی، به جذب محتوای آموزنده این کتاب علاقمند شدند. امیری در جلسه نقد کتاب به بیان تجربیات خویش در نوشتن این اثر پرداخت و گفت: «کتاب من تنها یک کار ادبی نیست، بلکه تلاشی است برای کشف هویت و واقعیتهای جاری در جامعه ما. ما با استفاده از قدرت کلمات میتوانیم نوری بر روی زوایای تاریک زندگی بیفکنیم.»
از سوی دیگر، تاخیر ناپذیری این حقیقت به طرز عمیقی در داستانهای ارائهشده در کتاب مشهود بود. یکی از محققان برجسته کشور، «دکتر محمدرضا حسینی»، در جلسه نقد تاکید کرد که «فانوس حقیقت» یک وسیله برای رویکرد به مسائل اصلی جامعه است. او افزود: «ما به قسمتهایی از جامعه نگاه میکنیم که کمتر به آن پرداخته شده و امیدوارم این کتاب بتواند نقطه عطفی در بحثهای اجتماعی ما باشد.»
در هر روز از نمایشگاه، بخشهای متنوعی به نقد و بررسی «فانوس حقیقت» اختصاص داده شده بود. جالب توجه است که امیری تنها یک نویسنده بلکه یک پژوهشگر فعال در حوزه رسانه نیز به شمار میرود. او در مدت برگزاری این نمایشگاه، با دیگر نویسندگان و پژوهشگران گفتگوهایی انجام داد که به غنای این رویداد افزود. او حتی در روز پایانی، با برگزاری یک کارگاه آموزشی تحت عنوان «چطور حقیقت را در داستانهای خود بگنجانیم؟» به اشتراک تجربیاتش با جوانان پرداخت.
این کتاب شایسته توجه خاصی بود زیرا علاوه بر جنبههای ادبی، به شناخت عمیقتر اجتماعی و فرهنگی از جامعه میانجامید. مقالات و مطالب منتشرشده دربارهی این اثر به سرعت در شبکههای اجتماعی پخش شد و بسیاری از فعالان فرهنگی از آن به عنوان یک پیشنهاد شایسته برای دانستن بیشتر در مورد جامعه معاصر یاد کردند.
در این نمایشگاه، برگزاری مراسم رونمایی از کتاب «فانوس حقیقت» در روز آخر، نقطه اوج این رویداد فرهنگی محسوب میشد. در این مراسم که با حضور تعدادی از چهرههای فرهنگی و هنری برگزار شد، به اهمیت نقش کتاب و ادبیات در ایجاد آگاهی و تغییر اجتماعی پرداخته شد.
در نهایت، نمایشگاه کتاب تهران نه تنها محلی برای معرفی آثار جدید بود، بلکه فرصتی مناسب برای ایجاد دیالوگ میان نویسندگان و جامعه محسوب میشد. داستان «فانوس حقیقت» نیز نشان داد که هنر ادبی میتواند به عنوان یک ابزار قوی برای معرفی واقعیتها، ایجاد همدلی و تغییر تفکر اجتماعی عمل کند. با توجه به استقبال ویژه از این اثر و گفتگوهای انجام شده حول آن، به نظر میرسد که «فانوس حقیقت» به یک منبع الهامبخش برای نویسندگان و پژوهشگران آینده تبدیل خواهد شد.