فاجعه در نیوکاسل: تابستان کابوس‌وار و سلطه مافیای لیگ برتر

نیوکاسل با شکار مهاجم ۸۶ میلیونی، تیر خلاص را به لیورپول زد؟

فهرست محتوا

بحران در نیوکاسل: تابستان سخت و انتقاد از قدرت باشگاه‌های بزرگ لیگ برتر

وضعیت برای باشگاه نیوکاسل یونایتد به هیچ وجه خوب پیش نمی‌رود. آیا لیگ برتر انگلیس به صحنه‌ای دور از دسترس برای تیم‌هایی غیر از لیورپول، آرسنال و امثال آن‌ها تبدیل شده است؟ در این مقاله به بررسی نظرات مختلف در این مورد می‌پردازیم.

آیا نیوکاسل بدترین پنجره نقل و انتقالاتی تاریخ را تجربه می‌کند؟

یکی از هواداران نیوکاسل با نام “جیمز” از شرایط تیمش ابراز نگرانی می‌کند: «به عنوان یک هوادار نیوکاسل، با هیجان زیادی وارد تابستان شدم. تیمی داشتیم که نشان داده بود می‌تواند با بهترین‌ها رقابت کند، اما فقط به کمی عمق نیاز داشت و بالاخره فضایی برای خرج کردن و تقویت تیم در اختیار داشتیم.»

جیمز در ادامه اضافه می‌کند: «این محاسبات مربوط به “خرج خالص ۵ ساله” کمی گمراه‌کننده است، زیرا تغییر از یک تیم در معرض سقوط به یک تیم حاضر در اروپا را نادیده می‌گیرند (یعنی نقطه شروع شما را در نظر نمی‌گیرند)، اما بالاخره می‌توانستیم کمی دست به جیب شویم.»

«اما در عوض، در پرداخت دستمزد و مبلغ انتقال از تمام اهداف خود عقب افتاده‌ایم. وضعیت خارج از زمین آشفته است، به نوعی ترکیب کوچک‌تری نسبت به ابتدای تابستان داریم (که از قبل هم لاغر بود و بازی‌های لیگ قهرمانان اروپا هم در پیش است) و حالا مهاجم اصلی ما هم در حال رفتن است.»

اوضاع هر طور که پیش برود، تابستان فاجعه‌باری بوده است. وقتی نوبت جهش به جلو بود، خیلی عقب رفتیم. روحیه در تیم باید خیلی پایین باشد و شروع فصل کافی است تا بیشتر هم آن را متزلزل کند. از همین حالا از این بابت وحشت دارم…

واکنش به انتقادات از هواداران نیوکاسل

“درک” از داندالک در پاسخ به انتقاداتی که از هواداران نیوکاسل مبنی بر ناله کردن درباره قوانین بازی جوانمردانه مالی (PSR) می‌شود، می‌نویسد: «من واقعاً با حرف اصلی بری (از پرت) در مورد نحوه گسترش یک باشگاه مخالف نیستم، اما با ادعای او مبنی بر اینکه هواداران نیوکاسل در مورد PSR ناله می‌کنند، مشکل دارم.»

او در ادامه می‌گوید: «در ایمیل روز قبل، من در مورد این موضوع به عنوان یک نکته واقعی اشاره کردم، وقتی در مورد این صحبت می‌کردم که آیا ۵ سال گذشته همان چیزی بوده که مردم انتظار داشتند یا خیر. هر کسی که در زمان تصاحب باشگاه با او صحبت کردم، بیشتر هواداران غیر-تون (به دلیل اینکه بیشتر دوستانم طرفدار منچستریونایتد و لیورپول هستند) فکر می‌کردند که PIF (صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان سعودی) با انجام کاری که چلسی انجام داد، اما در مقیاسی بسیار بزرگ‌تر، فوتبال را خراب خواهد کرد. PSR حداقل یکی از دلایلی است، اگر نگوییم تنها دلیل، که این اتفاق نیفتاده است.»

«من همچنین گفتم که از ۵ سال گذشته بسیار خوشحال بوده‌ام. رشد مستمر تیم با سرمایه‌گذاری مالک، حضور در بازی‌های تلویزیونی زنده بیشتر و معاملات تجاری افزایش یافته، وجود داشته است. قرار گرفتن مداوم در نیمه بالای جدول، صعود به لیگ قهرمانان اروپا دو بار در ۳ سال و کسب یک جام نشان می‌دهد که همه چیز خوب پیش می‌رود.»

درک همچنین به پیشنهاد بری مبنی بر گسترش ورزشگاه اشاره می‌کند: «بری پیشنهاد می‌کند ورزشگاه را گسترش دهیم. این موضوع در حال حاضر در مرحله برنامه‌ریزی است، اما به دلیل محل قرارگیری ورزشگاه و ساختمان‌های اطراف که متعلق به باشگاه نیستند، پیچیده شده است. من یا استیو هرگز نگفتیم که PSR ناعادلانه است، باید لغو شود (احتمالاً نیاز به چند تغییر دارد، اما من متخصص مالی نیستم) یا ابزاری در دست کارتل سرخ است!»

«من عاشق این هستم که شار و جوئلینتون هنوز بازیکنان اصلی هستند، شان لانگ‌استاف ۵ سال در تیم مانده است و بسیاری از بازیکنانی که برای کمک به جلوگیری از سقوط به ما پیوستند، هنوز اینجا هستند و سال به سال بازی خود را ارتقا می‌دهند تا ما را به جایی که اکنون هستیم برسانند. هیچ‌کدام از این‌ها با چک سفید امضا برای خرج کردن در هر فصل امکان‌پذیر نبود. من طرفدار پیشرفت پایدار و ساخت تدریجی هستم، اما باز هم وقتی یکی از بهترین بازیکنان شما وسوسه می‌شود، احساس بدی به شما دست می‌دهد، فقط از هر باشگاه دیگری غیر از رئال مادرید بپرسید.»

آیا لیگ برتر یک نمایش مضحک است؟

“ایان” از اورتون در ایمیلی با عنوان “لیگ برتر یک نمایش مضحک است” می‌نویسد: «مقاله دیروز بی‌بی‌سی نشان می‌دهد که حدود یک میلیارد و دویست میلیون پوند در این پنجره نقل و انتقالاتی تاکنون خرج شده است و مظنونان همیشگی یک میلیارد آن را به خود اختصاص داده‌اند و هیچ نشانه‌ای از توقف هم وجود ندارد.»

«تا چه زمانی باید بپذیریم که لیگ برتر یک نمایش مضحک است که برای راضی کردن اراذل و اوباش جدایی‌طلب و لژیون‌های هواداران تجاری و تماشاگران تلویزیونی طراحی شده است؟»

«بقیه ما اینجا برای چه هستیم؟ گوشت دم توپ و نوازش‌های گاه و بیگاه برای “تلاش کردن”؟»

«زمینه بازی به شدت به نفع عده معدودی است، آیا این فصلی است که بقیه ما به دنبال سرگرمی در جای دیگری باشیم؟ یا اینکه فقط خوشحالیم که برای رتبه هفتم/هشتم می‌جنگیم و رضایت نسبی ناشی از آن را می‌پذیریم.»

«مطمئن باشید، باشگاه‌های کارتل به خرج کردن مبالغی ادامه خواهند داد که ما هرگز نمی‌توانیم به آن نزدیک شویم. به صعود به اروپا و مبالغ هنگفتی که آن‌ها را دست‌نیافتنی نگه می‌دارد، ادامه خواهند داد. تا جایی که ممکن است به فشار آوردن و خم کردن قوانین برای “مطیع به نظر رسیدن” ادامه خواهند داد.»

«تا زمانی که یک رقابت هیجان‌انگیز برای قهرمانی وجود داشته باشد تا اسکای به طور بی‌وقفه آن را تبلیغ کند، چه اهمیتی دارد؟»

آیا ویکتور گیوکرس فقط مقابل تیم‌های ضعیف خوب است؟

“ناز” هوادار آرسنال، در مورد ویکتور گیوکرس، مهاجم جدید آرسنال، ابراز تردید می‌کند و می‌نویسد: «بنابراین، آرسنال ماشین گلزنی خود را دارد. یا دارد؟ با استفاده از رتبه‌بندی معتبر Opta Power Rankings (سیستمی که تمام باشگاه‌ها را در تمام لیگ‌ها رتبه‌بندی می‌کند)، می‌توانیم باشگاه‌هایی را که گیوکرس در پرتغال با آن‌ها روبرو می‌شود، با سایر باشگاه‌های آشناتر در سیستم خودمان مقایسه کنیم. به هر حال، در اینجا لیگ پرتغال در فصل گذشته، با “رتبه جهانی” هر تیم آمده است.» (او سپس فهرستی از تیم‌های پرتغالی و رتبه جهانی آن‌ها و سپس لیستی از تیم‌های انگلیسی با رتبه‌های مشابه ارائه می‌دهد.)

ناز در ادامه می‌گوید: «مثال بالا برای برجسته کردن دو نکته است: (۱) در حالی که اسپورتینگ قطعاً باشگاه بزرگ‌تری نسبت به کاونتری است، اما نشان می‌دهد که ترک کاونتری در چمپیونشیپ برای پیوستن به اسپورتینگ در لیگ برتر پرتغال لزوماً شما را در یک محیط رقابتی‌تر قرار نمی‌دهد. (۲) تفاوت کیفیت بین باشگاه‌های بزرگ‌تر در لیگ برتر پرتغال و سایر باشگاه‌هایی که این لیگ را تشکیل می‌دهند. این یک لیگ رقابتی “هر کسی می‌تواند هر کسی را شکست دهد” نیست.»

«۳۷ گل از ۳۹ گل لیگ که گیوکرس در فصل گذشته به ثمر رساند، مقابل تیم‌هایی بود که در رتبه پنجم یا پایین‌تر قرار گرفتند. او هیچ گلی مقابل بنفیکا یا پورتو به ثمر نرساند و دو گل مقابل براگا که چهارم شد. ۱۳ گل او مقابل چهار تیم پایین جدولی (در سطح لیگ یک) به ثمر رسید که یک سوم کل گل‌های لیگ او را تشکیل می‌دهد. آیا حس “قلدر زمین‌های هموار” را دریافت می‌کنید؟ آیا این شبیه بازیکنی است که می‌تواند تفاوت را در یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا رقم بزند؟»

«دلیلی وجود دارد که گلزنان در لیگ پرتغال به ندرت در “پنج لیگ بزرگ” موفق می‌شوند و این به این دلیل است که این قدم بسیار بزرگ است. جکسون مارتینز سه سال متوالی برنده کفش طلا شد و سپس پس از انتقال به اتلتیکو مادرید به شدت افت کرد. باس دوست یک فصل در آینتراخت فرانکفورت دوام آورد و سپس به لیگ‌های خارج از “پنج لیگ بزرگ” بازگشت. نونیز از زمان پیوستن به لیورپول سه فصل پیش، کار زیادی انجام نداده است که یک بازیکن اصلی باشد و به نظر می‌رسد اسلات مشتاق است تا باشگاه جدیدی برای او پیدا کند. مهدی طارمی از ابتدای فصل گذشته که به اینتر پیوست، افتضاح بوده است.»

«من دوست دارم که گیوکرس در آرسنال موفق شود و واقعاً امیدوارم که این اتفاق بیفتد، اما مطمئن نیستم که این اتفاق بیفتد. فکر می‌کنم او ممکن است تأثیری مشابه په په داشته باشد. آمارهای معقول (احتمالاً مقابل حریفان کوچک‌تر و بازی‌های حذفی پر شده است) و لحظات خوبی دارد، اما در نهایت بازیکنی است که به نظر نمی‌رسد به طور کامل ادغام شود و با استانداردهای فنی بازیکنان اطراف خود مطابقت داشته باشد. و بازیکنی که توانایی تأثیرگذاری در مسابقات بزرگ را ندارد.»

(ویرایشگر اضافه می‌کند: «اوه، او فصل گذشته مقابل منچسترسیتی هت تریک کرد.»)

آیا گراونبرخ وینگر است؟

“دیون” هوادار آرسنال، ایمیل ارسالی قبلی در مورد رایان گراونبرخ را مایه شرمساری می‌داند: «آیا کس دیگری ایمیل مینتی در مورد گراونبرخ را کمی شرم‌آور نمی‌داند؟ برای یک به اصطلاح هوادار لیورپول، چرا او فکر می‌کند اسلات او را از یک وینگر به یک هافبک دفاعی تغییر داد. برای شروع، گراونبرخ در تمام دوران حرفه‌ای خود ۴ بار در پست وینگر بازی کرده است و فکر نمی‌کنم هیچ‌کدام از آن‌ها در لیورپول بوده باشد. او کاملاً به عنوان یک هافبک مرکزی خریداری شد و این همان جایی است که او زیر نظر کلوپ قبل از آمدن اسلات بازی می‌کرد. اگر دارید تخیل می‌کنید و آن را با تغییر هنری از یک وینگر به یک مهاجم مقایسه می‌کنید، واقعاً نمی‌توانید از دیو تیکنر انتقاد کنید.»

آیا کلوئی کلی پرافتخارترین بازیکن تاریخ انگلیس است؟

“پاول” از لندن و هوادار آرسنال، این سوال را مطرح می‌کند که آیا کلوئی کلی پرافتخارترین بازیکن تاریخ انگلیس است یا خیر: «به نظر من اکنون استدلال محکمی وجود دارد که کلوئی کلی بزرگترین فوتبالیست تاریخ انگلیس از نظر دستاوردها در پیراهن انگلیس است. او:»

  • «دو جام بین‌المللی برده است (هیچ‌کس بیشتر نبرده است)»
  • «گل پیروزی را در یک فینال یورو به ثمر رسانده است»
  • «پنالتی پیروزی را در یک فینال یوروی دیگر به ثمر رسانده است»
  • «پاس گل تنها گل انگلیس را در یک فینال یورو داده است»
  • «گل پیروزی را در نیمه نهایی یورو به ثمر رسانده است»
  • «۵/۱ پاس گل در یک چهارم نهایی یورو داده است تا انگلیس را از نتیجه ۲-۰ برگرداند (و یک پنالتی در ضربات پنالتی به ثمر رساند تا آن را ببرد)»
  • «پنالتی پیروزی را در فینالیسیما ۲۰۲۳ به ثمر رسانده است.»

او در ادامه می‌افزاید: «شاید بتوانید در مورد برخی از بازیکنان سال ۱۹۶۶ استدلال کنید، اما هیچ‌کدام از آن‌ها دو جام بین‌المللی نبردند… (او همچنین قهرمان اروپا است!)»

ذهنیت برنده

“میکی آتریج” در مورد ذهنیت برنده در تیم ملی زنان انگلیس می‌نویسد: «برای اولین بار ما تیمی از انگلیس داریم که انتظار دارد برنده شود، آن‌ها انتظار دارند راهی برای عبور پیدا کنند. قهرمانی‌های متوالی اروپا با یک فینال جام جهانی در این بین، فوق‌العاده است. آن‌ها با امید به چیزی وارد نمی‌شوند، یا نمی‌گویند که یکی از تیم‌هایی هستند که می‌توانند دور بروند… آن‌ها انتظار دارند برنده شوند.»

«قلب و اشتیاق آمیخته با تاکتیک و مهارت. این ترکیبی جهنمی است. لوسی برنز تعریف تالار مشاهیر است. جس کارتر یک کوه بود. دستکش‌های هانا همپتون باید از نظر وجود آهنربا بررسی شود – برای مهار پنالتی از بهترین بازیکن WSL و سپس بهترین بازیکن جهان پشت سر هم… وای. من برای لورن جیمز احساس ناراحتی می‌کنم، واقعاً همینطور است، اما او آماده نبود و کلوئی کلی درست آنجا بود.»

او در ادامه می‌گوید: «من خوش شانس بودم، نه، بی‌خیال، من به اندازه کافی سازماندهی شده بودم که بلیط فینال ۲۰۲۲ را بگیرم و دختر ۱۲ ساله‌ام و پدر ۷۲ ساله‌ام را در آن روز باشکوه به ومبلی بردم. دیروز متفاوت بود زیرا دخترم (که اکنون ۱۵ ساله است) و من در خانه تماشا می‌کردیم. این دراماتیک‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد، پدرم خوب است، او هم در خانه تماشا می‌کرد، ما فقط نزدیک به هم زندگی نمی‌کنیم. این تجربه متفاوتی را رقم زد، اما احساس متفاوتی نداشت. ما حتی جشن یکسانی گرفتیم. ما همچنین “ماندیم” و تماشا کردیم تا زمانی که شرکت‌های تلویزیونی پخش را قطع کردند… و سپس من پنالتی‌ها را دوباره به عقب برگرداندم و دوباره تماشا کردم.»

«چه تورنمنت، چه تیمی، چه ورزشی. من چهارشنبه به مرکز اجتماعی رینگ‌وود برای تماشای بازی AFC بورنموث مقابل پورتسموث می‌روم. شروع بازی ساعت ۷ بعد از ظهر است، چرا به ما نمی‌پیوندید؟ فوتبال زنان فقط هر چند سال یکبار در تابستان نیست، بلکه در همه جای شما وجود دارد.»

آیا بازی با مصدومیت به صلاح تیم است؟

“راب” از هوو این سوال را مطرح می‌کند که آیا بازی بازیکنی که مصدوم است، به نفع تیم است یا خیر: «نتیجه عالی برای تیم زنان انگلیس. فوق‌العاده است که دو یورو را برده‌ایم!!»

«من یاد گرفته‌ام که لوسی برنز در تمام مسابقات با پای شکسته بازی می‌کرد. من نظرات زیادی را دیده‌ام که در مورد غرور، اشتیاق، قدرت صحبت می‌کنند…»

«همین را وقتی دیدیم که ریشاد پانت با پای شکسته برای بت زدن آمد و بن استوکس با خدا می‌داند چند مصدومیت توپ می‌زد.»

«در حالی که کریکت یک مورد متفاوت است زیرا هیچ جایگزینی اجازه ندارد بت بزند/توپ بزند (قانون مسخره‌ای به نظر من، اما می‌فهمم چرا وجود دارد)، در مورد لوسی برنز، او فینال را با پای شکسته شروع کرد.»

«من یک سوال دارم. و این یک سوال است زیرا من هیچ ایده‌ای در مورد کیفیت جانشین او ندارم. اما مطمئناً یک مدافع راست کاملاً آماده بهتر از کسی است که با پای شکسته بازی می‌کند؟ آن‌ها اساساً این شانس را امتحان کردند که هم او و هم لورن جیمز بتوانند حداقل ۹۰ دقیقه دوام بیاورند در حالی که به طور واضح در بهترین حالت خود نبودند.»

«بنابراین، سوال من این است که این ستایش از بازیکنان در ورزش‌های تیمی که “این کار را برای تیم انجام می‌دهند” چیست، در حالی که مطمئناً یک بازیکن کاملاً آماده باید بهتر از یک بازیکن شکسته باشد؟ مطمئناً شانس پیروزی به عنوان یک تیم زمانی بهتر است که حداقل همه بدنشان سالم باشد؟»

او در پایان اضافه می‌کند: «این یک سوال واقعی است – و آیا این یک چیز بریتانیایی است، یا در کشورهای دیگر هم همینطور است؟»

پیش‌بینی واکنش‌های فمینیستی

“دن” از لندن در مورد واکنش‌های احتمالی فمینیستی به پیروزی تیم ملی زنان انگلیس در یورو می‌نویسد: «رایان بالدی می‌پرسد “مردان از زنان انگلیس چه می‌توانند یاد بگیرند؟” و نتیجه می‌گیرد “هیچ چیز مطلقی؛ این مربوط به آن‌ها نیست”.»

«اما به ناچار پیروزی زنان انگلیس در یورو ۲۰۲۵ به مردان مربوط می‌شود. همانطور که پیروزی آن‌ها سه سال پیش در یورو ۲۰۲۲ باعث شد بلافاصله با تیم مردان انگلیس مقایسه شوند که به طور مداوم در تورنمنت‌های بزرگ شکست خورده‌اند و از آن بعدازظهر معروف در ومبلی در سال ۱۹۶۶ جامی را بلند نکرده‌اند.»

«فمینیست‌هایی که به ندرت علاقه‌ای به فوتبال نشان داده‌اند، به سرعت از پیروزی زنان انگلیس استفاده کردند تا مردان را به دلیل عملکرد ضعیف و نبردن هیچ چیز مسخره کنند. و کسانی هم بودند که به سرعت به ماهیت به ظاهر مترقی فوتبال زنان (تحمل LGBT و غیره) اشاره کردند و آن را با بازی مردان متعصب، عقب‌مانده و نئاندرتال مقایسه کردند. بدون شک همه این‌ها دوباره پس از پیروزی شیردختان در یورو ۲۰۲۵ اتفاق خواهد افتاد و در نتیجه پیروزی برای زنان را به مردان مربوط می‌کند.»

نظری مخالف

“مارتین میسون” به طور خلاصه و تند می‌نویسد: «هیچ‌کس به فوتبال زنان اهمیت نمی‌دهد. دست از سر ما بردارید.»

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *