عنوان: “چرا تعویق مذاکرات ایران و آمریکا تعجبآور نیست؟ نقش رسانههای غیرهمسو در شکلدهی افکار عمومی”
روابط ایران و ایالات متحده آمریکا همواره در تاریخ معاصر با فراز و نشیبهای فراوانی مواجه بوده است. از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ و قطع روابط دیپلماتیک میان دو دولت گرفته تا تحریمهای اقتصادی و مذاکرات هستهای، این رابطه همواره بر سر زبانها بوده است. در این راستا، بهویژه در سالهای اخیر، مذاکرات هستهای ایران و آمریکا با هدف رفع تحریمها و حل و فصل مسائل بینالمللی به یکی از موضوعات داغ رسانهای تبدیل شده است. اما تعویق مذاکرات و عدم توافق نهایی بهخصوص در ماههای اخیر، مسألهای است که بسیاری از تحلیلگران را به کنکاش واداشته است.
باید توجه داشت که تعویق مذاکرات ایران و آمریکا به هیچ وجه غیرمنتظره نیست. چرایی این امر را میتوان در چند عامل کلیدی جستجو کرد که از آن جمله میتوان به حضور رسانههای غیرهمسو و نقش آنها در شکلدهی به افکار عمومی اشاره کرد. یکی از دلایل اصلی تعویق مذاکرات به تناقضات داخلی در هر دو کشور مربوط میشود. در ایران، ساختار سیاسی و تصمیمگیرندگان اصلی در مذاکرات هستهای با نگرانیهای داخلی و انتقادات و فشارهای سیاسی درون حکومت مواجهند.
از سویی دیگر، در ایالات متحده نیز تغییرات سیاسی و برای مثال، انتخابات میاندورهای میتواند تأثیر بسزایی بر مواضع سیاسی و همچنین مذاکرات داشته باشد. بدین ترتیب، هر یک از طرفین مذاکرات ناچارند که به تعاملات و فشارهای داخلی خود توجه کنند و این مسئله میتواند به تعویق مذاکرات منجر شود.
نقش رسانهها در این موضوع نیز حائز اهمیت است. رسانههای سنتی و نوین بهخصوص در دوره کنونی به ابزاری قدرتمند در شکلدهی به افکار عمومی بدل شدهاند. در این میان، رسانههای غیرهمسو به نشر اخبار و تحلیلهایی میپردازند که غالباً با رویکردهای خاص خود به ماجرا مینگرند و این امر میتواند به شدت بر تصورات عمومی تأثیر بگذارد.
بهعنوان نمونه، رسانههای داخلی ایالات متحده بهویژه در زمانهایی که اوضاع اقتصادی یا موارد امنیتی دچار تنش میشود، توجه بیشتری به ظاهرسازی و اثرگذاری بر افکار عمومی دارند. آنها میتوانند با انتشار اخبار منفی یا تحلیلهای نگرانکننده درباره توانمندیهای هستهای ایران، زمینه را برای اتخاذ سیاستهای سختگیرانهتر فراهم کنند. از سوی دیگر، در ایران نیز رسانهها میتوانند به احتیاط در برابر غرب و یا مذاکره با آن توجه کنید، و در نتیجه این نگرشها میتواند بر موضعگیری دولت جمهوری اسلامی تأثیرگذار باشد و به تعویق مذاکرات منجر شود.
از طرف دیگر، باید به وجود چالشهایی که در فرایند مذاکرات هستهای و بحث بر سر توافق هستهای موسوم به برجام وجود دارد اشاره کرد. ایران و ایالات متحده، با وجود امضا کردن توافقات قبلی، در زمینههایی چون نحوه اجرای تعهدات و بازگشت به برجام با مشکل روبهرو هستند. از آن جمله میتوان به مباحث مربوط به تأمین خواستههای اقتصادی ایران و همچنین موارد مربوط به حقوق بشر و سایر مسائل منطقهای اشاره کرد. این موارد نه تنها بارها به تعویق مذاکرات انجامیده بلکه به تنشهای سیاسی میان دو کشور دامن زده است.
در نهایت، همانطور که مشاهده میشود، تعویق مذاکرات ایران و آمریکا نه تنها یک پدیده تصادفی نیست، بلکه به نوعی نتیجه ترکیبی از عواملی چون مسائل داخلی، تعاملات بینالمللی، فشارهای رسانهای و عوامل سیاسی ایجاد شده است. در این میان، نقشی که رسانههای غیرهمسو در شکلدهی به افکار عمومی ایفا میکنند، میتواند بر روند مذاکرات تأثیرگذار باشد.
بنابراین، در یک چشمانداز کلان، برای تحلیل درست وضعیت کنونی مذاکرات ایران و آمریکا باید به تمامی ابعاد این روابط، از جمله تأثیر رسانهها و افکار عمومی، توجه ویژهای مبذول کرد. این پدیده میتواند به روشنگریهایی در زمینه دیپلماسی و روابط بینالملل منجر شود و سیاستمداران را به اتخاذ تصمیمات بهینه و مطلوبتری تحریک کند.