پس از کش و قوسهای فراوان و تبادل پیامهای غیرمستقیم در ماههای اخیر، دور سوم مذاکرات میان نمایندگان ایران و ایالات متحده آمریکا با رویکردی متفاوت آغاز شده است. در حالی که دو دور قبلی تحت تاثیر فضای سیاسی و اظهارات بعضاً تند طرفین قرار داشت، به نظر میرسد این دور با هدف عبور از فضای احساسی و تمرکز بر مسائل تخصصی و فنی در دستور کار قرار گرفته است. انتظار میرود که در این مرحله، کارشناسان و تیمهای فنی دو کشور به صورت مستقیم به بحث و تبادل نظر پیرامون نقاط اختلاف و زمینههای مشترک بپردازند تا شاید بتوانند گامهای عملیتری در جهت کاهش تنشها و یافتن راه حلهای پایدار بردارند.
عبور از فضای احساسی: کلید موفقیت مذاکرات ایران و آمریکا در گرو تخصص و انسجام داخلی
غلامرضا کاتب، چهره ای شناخته شده در عرصه قانون گذاری ایران و عضو هیئت رئیسه در دوره دهم مجلس شورای اسلامی، در تحلیلی از روند مذاکرات جاری میان ایران و ایالات متحده آمریکا، بر نکته ای کلیدی تاکید می کند: با ورود تیم های کارشناسی و آغاز بررسی های تخصصی، فضای حاکم بر گفتگوها از حالت احساسی و برخوردهای مبتنی بر لجبازی خارج شده و نگاه فنی و دقیق بر دو طرف حاکم خواهد شد. این تغییر رویکرد، به باور وی، می تواند مسیر مذاکرات را به سمت نتایج مثبت هدایت کند.
کاتب ، با اشاره به تحولات اخیر در مناسبات دیپلماتیک تهران و واشنگتن، بیان داشت که ارزیابی های اولیه، به خصوص با در نظر گرفتن فشارهای خارجی، نشان دهنده مسیری نسبتاً سازنده است. او معتقد است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا، به رغم فشارهای سنگین و مستمر از سوی لابی های قدرتمند، به ویژه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، که به دنبال تشدید فشارها بر ایران بود، تماماً تسلیم این فشارها نشده است. این موضوع، در کنار اظهارات وزیر امور خارجه ایران که فضای کلی مذاکرات تا کنون را مثبت ارزیابی کرده، بارقه ای از امید را برای پیشرفت گفتگوها ایجاد می کند. این مقاومت نسبی در برابر فشارهای خارجی می تواند نشان دهنده درک پیچیدگی های پرونده ایران در بخشی از هیئت حاکمه آمریکا باشد.
نقطه عطف مهمی که کاتب بر آن تاکید دارد، آغاز به کار تیم های کارشناسی است. او تصریح می کند: “نگاه بنده این است از امروز که تیم کارشناسی شکل گرفته و کار خود را در روند مذاکرات آغاز می کند، موضوع کاملاً تخصصی می شود.” به گفته این نماینده ادوار مجلس، ورود به فاز تخصصی به معنای کاهش چشمگیر تاثیرگذاری احساسات، هیجانات سیاسی و مواضع سرسختانه و انعطاف ناپذیر (لجبازی) است. در فضای کارشناسی، مبنای بحث ها داده ها، تحلیل های فنی و راهکارهای عملیاتی است و همین امر احتمال دستیابی به راه حل های میانه و مورد توافق طرفین را افزایش می دهد. کاتب تاکید می کند که اکنون زمان آن رسیده است که هر دو کشور، ایران و آمریکا، با تکیه بر منطق و عقلانیت، مذاکرات را به پیش ببرند. این رویکرد نه تنها برای حل و فصل اختلافات دوجانبه ضروری است، بلکه می تواند پیامدهای مثبتی برای صلح جهانی و به ویژه ثبات و امنیت شکننده در منطقه خاورمیانه به همراه داشته باشد. موفقیت این مذاکرات می تواند الگویی برای حل سایر مناقشات منطقه ای از طریق گفتگو باشد.
کاتب معتقد است نتایج مثبت این مذاکرات، پتانسیل تامین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران و همچنین منافع کشورهای منطقه را داراست. دستیابی به یک توافق پایدار می تواند به کاهش تنش ها، رفع تحریم ها و ایجاد فضای مناسب برای همکاری های اقتصادی و سیاسی در منطقه کمک کند. اما رسیدن به چنین نقطه ای مستلزم رعایت پیش شرط هایی است. او توصیه ای کلیدی به مقامات هر دو کشور دارد: “در پای میز مذاکره از خود انعطاف نشان دهند.” کاتب هشدار می دهد که اگر انعطاف پذیری وجود نداشته باشد و هر طرف صرفاً بر مواضع حداکثری خود پافشاری کند، نفس مذاکره و گفتگو معنای واقعی خود را از دست داده و به بن بست خواهد رسید. مذاکره یعنی داد و ستد و یافتن نقاط مشترک، نه دیکته کردن مواضع.
در کنار لزوم انعطاف پذیری در میز مذاکره، کاتب عامل حیاتی دیگری را برای موفقیت ایران در این فرآیند مطرح می کند: “انسجام داخلی پیرامون منافع ملی.” او با تاکید فراوان بیان می کند که در شرایط حساس کنونی، زمان کنار گذاشتن اختلاف نظرهای سیاسی جناحی و پرهیز از تضعیف و تهدید یکدیگر فرا رسیده است. همه گروه ها و جریان های سیاسی باید با درک اهمیت موضوع، به دستگاه دیپلماسی کشور، یعنی وزارت امور خارجه، اعتماد کرده و اجازه دهند تا این نهاد با تمرکز بر منافع ملی، مسیر مذاکرات را دنبال کند. کاتب با اطمینان می گوید: “یقیناً وزارت امور خارجه از همه دلسوزتر است.” پذیرش این اصل مانع از آن می شود که افراد فاقد تخصص و اطلاعات کافی، با اظهارنظرهای غیرکارشناسی، به روند مذاکرات آسیب بزنند و موجب سردرگمی در افکار عمومی شوند.
او همچنین به وضعیت داخلی آمریکا اشاره کرده و می گوید که در آنجا نیز اختلاف نظرها، به ویژه در مورد نحوه تعامل با ایران، “به شدت بالا است” و دولت ترامپ با “چالش جدی” در این زمینه مواجه است. اما وجود چالش در طرف مقابل نباید بهانه ای برای تشدید اختلافات در داخل ایران باشد. کاتب هشدار می دهد: “تشدید اختلاف نظرها پیرامون مذاکرات کمکی به روند مذاکرات نخواهد کرد.” راهکار پیشنهادی او، تلاش برای کاهش این اختلافات و همسو کردن نگرش های داخلی حول محور منافع ملی است. این انسجام و وحدت داخلی، قدرت چانه زنی تیم مذاکره کننده را افزایش داده و به پیشبرد بهتر مذاکرات و تامین حداکثری منافع کشور کمک شایانی خواهد کرد.
در نهایت، کاتب بار دیگر بر لزوم وجود “انعطاف پذیری و حسن نیت” در هر دو طرف تاکید می کند. او معتقد است اگر این دو عنصر اساسی در کنار رویکرد تخصصی و منطقی وجود داشته باشد، مذاکرات “خود به خود به نتیجه خواهد رسید” و این نتیجه نه تنها به نفع مردم ایران، بلکه به نفع مردم کشورهای همسایه و ثبات منطقه نیز خواهد بود. پیام اصلی کاتب، ضرورت عبور از احساسات و حرکت به سمت عقلانیت، تخصص، انعطاف و انسجام ملی برای موفقیت در این آوردگاه مهم دیپلماتیک است.