جنگاوری: ورق برگشت! وقتی شکارچی، طعمه میشه”

جنگاوری: بازیِ انتقام؛ وقتی نقشه شکارچی نقش بر آب می‌شود!"

فهرست محتوا

جدال در میدان نبرد: بررسی فیلم Warfare و هنر الکس گارلند در به تصویر کشیدن واقعیت جنگ

الکس گارلند، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس مطرح، با فیلم «جنگاوری» (Warfare) بار دیگر به سراغ ژانری رفته که در آن تبحر خاصی دارد و آن، به تصویر کشیدن داستان‌هایی با درون‌مایه‌های جنگی و بقا است. او در این اثر نیز مانند ساخته‌های قبلی خود، به بیننده فرصتی می‌دهد تا در عمق ماجرا غرق شود و با شخصیت‌ها همراه شود.

گارلند که پیش از این با فیلم‌های تحسین‌شده‌ای چون «۲۸ روز بعد» (۲۸ Days Later)، «فروپاشی» (Ex Machina) و «نابودی» (Annihilation) نشان داده تبحر ویژه‌ای در ساخت آثار علمی-تخیلی و تریلر دارد، در «جنگاوری» نیز به سراغ مضمونی آشنا اما با رویکردی تازه رفته است. ری مندوزا، دیگر نویسنده و کارگردان این فیلم، در کنار گارلند قرار گرفته و این دو با همکاری هم، داستانی را روایت می‌کنند که پیش از این کمتر در فیلم‌های هالیوودی دیده شده است.

همین موضوع و البته نام الکس گارلند کافی است تا بسیاری منتظر تماشای «جنگاوری» باشند و به همین دلیل، در این مطلب به بررسی و نقد این فیلم می‌پردازیم تا ببینیم آیا این اثر نیز می‌تواند مانند ساخته‌های قبلی گارلند، انتظارات را برآورده کند یا خیر.

نقد و بررسی فیلم جنگاوری؛ الکس گارلند این بار شکارچی را به طعمه تبدیل می‌کند!

به نظر می‌رسد الکس گارلند قصد دارد با «جنگاوری» بار دیگر توانایی‌های خود را در به تصویر کشیدن واقعیت‌های جنگ و بقا به رخ بکشد و به همین دلیل، داستان این فیلم تا حد زیادی با دیگر آثار جنگی هالیوود متفاوت است. اینکه گارلند تا چه اندازه در این امر موفق بوده، سوالی است که در ادامه به آن پاسخ خواهیم داد.

الکس گارلند در کارنامه‌ کاری خود سابقه‌ای پربار دارد و اهل نمایش واقع‌گرایانه و پیرو از منطق فیزیکی در جهان عادی نیست. حتی زمانی که «جنگ داخلی» (Civil War) را می‌ساخت که حال و هوای جنگی داشت، از نمایش واقع‌گرایانه فاصله گرفت و به همان کار خود مشغول شد.

**هشدار: در نقد فیلم «جنگاوری» خطر لو رفتن داستان وجود دارد!**

در این میان، فیلم «جنگاوری» تلاش دارد تصویری واقع‌گرایانه از جنگ و نبرد در خط مقدم جبهه به نمایش بگذارد. از همان ابتدا که نشانه‌های ظاهری دیده می‌شود و اعلام می‌کنند که به تماشای خطرات به تصویر درآمده در فیلم نشسته‌ایم، این تاکید بر واقعی بودن همه‌چیز قوت می‌گیرد. اما شیوه برخورد دوربین با شخصیت‌ها و نمایش درگیری‌های بین دو طرف درگیر در جنگ، فرم فیلم را به واقع‌گرایی نزدیک می‌کند. دوربین به فیلم‌سازان در تمام مدت در حال نمایش تن‌های عرق‌کرده و زخم‌های جامانده روی تن سربازان است.

فیلم‌سازان می‌دانند که نبرد زیر آتش سنگین دشمن جایی برای احساسات‌گرایی باقی نمی‌گذارد و برای زنده ماندن باید تا پای جان مبارزه کرد و فیلم هم همین را به مخاطبش نشان می‌دهد. از سوی دیگر، «جنگاوری» روی نکته دیگری هم دست می‌گذارد که کمتر در سینمای جنگی به آن اشاره می‌شود؛ نمایش انتظارهای طولانی سربازان و انجام کارهای غیرمرتبط با طرف مقابل.

عملا نیمه اول فیلم به نمایش همین انتظارهای کشنده می‌گذرد و فیلم‌سازان تلاش می‌کنند از دل این انتظار، تعلیق بیرون بکشند و برای آن‌چه از پی می‌آید، زمینه‌چینی کنند. مشکل اینجاست که نه این زمینه‌چینی چندان قابل باور از کار درآمده و نه آن تعلیق درست ساخته می‌شود.

نقد فیلم «حسابدار 2»؛ رستگاری در مکزیک!

فیلم‌سازان می‌دانند که نبرد زیر آتش سنگین دشمن جایی برای احساسات‌گرایی باقی نمی‌گذارد و برای زنده ماندن باید تا پای جان مبارزه کرد و فیلم هم همین را به مخاطبش نشان می‌دهد. از سوی دیگر، «جنگاوری» روی نکته دیگری هم دست می‌گذارد که کمتر در سینمای جنگی به آن اشاره می‌شود؛ نمایش انتظارهای طولانی سربازان و انجام کارهای غیرمرتبط با طرف مقابل.

عملا نیمه اول فیلم به نمایش همین انتظارهای کشنده می‌گذرد و فیلم‌سازان تلاش می‌کنند از دل این انتظار، تعلیق بیرون بکشند و برای آن‌چه از پی می‌آید، زمینه‌چینی کنند. مشکل اینجاست که نه این زمینه‌چینی چندان قابل باور از کار درآمده و نه آن تعلیق درست ساخته می‌شود.

دلیل الکن ماندن زمینه‌چینی برای اتفاقات پیش رو به سادگی سرسری برگزار شدن اتفاقات در همین نیمه است. صحنه‌هایی روی می‌دهد که به تماشای خط‌ مشی یک خانه خاص در می‌آورد و چند تنی هم با موبایل روی سقف این سربازان را زیر نظر دارند. اما سربازان کمین کرده چندان ساده‌دل به نظر می‌رسند که مخاطب را به دلیل نمایش بلاهت خود پس می‌زنند. پس آن چه از پی این انتظار از راه می‌رسد، زمزمه چینی نخواهند کند. مشکل این جاست که نه این زمینه‌چینی چندان قابل باور از کار درآمده و نه آن تعلیق درست ساخته می‌شود.

نقد فیلم «کیف سیاه»؛ خاله‌بازی به سبک سودربرگ

از سوی دیگر وقتی شخصیت‌هایی تا این حد ساده‌دل در برابر ما قرار می‌گیرند و خبری هم از شخصیت‌پردازی پیچیده نیست، هیچ تلاشی برای نزدیک شدن مخاطب به آن‌ها صورت نمی‌گیرد و تعلیق هم به وجود نمی‌آید. چرا که اولین شرط به وجود آمدن تعلیق و چسبندگی، این است که شخصیت‌هایی همدلی‌برانگیز در برابر تماشاگری قرار گیرند، که دلش نگران سرنوشت خود کند. اگر چنین شخصیت‌هایی در فیلمی وجود نداشته باشند، طبعا مخاطب هم چندان نگران بلایی نازل شده بر سر آن‌ها نخواهد بود. تعلیق هم به وجود نخواهد آمد.

در چنین شرایطی آن مفهوم نهفته پشت فیلم هم خیلی زود از خاطر مخاطب می‌رود و چندان جذاب جلوه نمی‌کند. فیلم‌سازان تمایل دارند دو طرف درگیر در این جنگ خانه به خانه را قربانیانی بی‌تقصیر جلوه دهند؛ چه عراقی‌هایی که از محله خود دفاع می‌کنند و چه سربازان آمریکایی که قربانی جنگی هستند که به آن‌ها تحمیل شده و خود در انجامش هیچ تقصیری ندارند. آشکارا این پیام فیلم «جنگاوری» است و به تلاش چندانی برای رمزگشایی از آن نیازی نیست. در سکانسی از فیلم افسر فرمانده‌ سربازان در دسترس نیست تا دستور را صادر کند که جان همه را نجات می‌دهد و این سربازان حاضر زیر آتش دشمن مجبور می‌شوند که خود را جای آن افسر فرمانده جا بزنند. همین‌قدر با صدای بلند، صریح، بی‌رحمانه و بدون ظرافت فرماند‌هان را فریاد می‌زنند.

شناسنامه فیلم جنگاوری (Warfare)

  • کارگردانان: الکس گارلند و ری مندوزا
  • بازیگران: ویل پورتر، دیفارو ون ای-تای، کاسمو جارویس و کیت کانر
  • محل ساخت: 2025، آمریکا و انگلستان
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: 7.۴ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 93%
  • خلاصه داستان: سال ۲۰۰۶. رمادی، عراق. یک گروه از تکاوران زبده‌ی ارتش آمریکا شبانه در خانه‌های مستقر می‌شوند تا در طول روز محله‌ای را که گمان می‌رود پر از نیروهای عراقی است به شکلی مخفیانه زیر نظر بگیرند. کار آن‌ها مراقبت از مردم محلی و گزارش کارهای آن‌ها به نیروهای در حال نبرد است. اما مشکل آن جا است که رفت و آمدهای بسیار مشکوکی در محل صورت می‌گیرد و ظاهرا موقعیت خود آن‌ها هم لو رفته است و هر لحظه احتمال حمله‌ای از جانب خانه‌های عراقی وجود دارد. در این میان اهالی خانه هم نگران سربازان آمریکایی هستند و این سربازان باید مراقب آنه

به‌طور خلاصه، فیلم «جنگاوری» دیدگاه شخصی نویسنده‌اش بوده و لزوما موضوع دیجی‌کالا مگ نیست!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *