جنگ؛ آیا تمدنها در کوران نبرد شکل میگیرند؟
جنگ، پدیدهای پیچیده و چندوجهی است که از دیرباز با تاریخ بشر گره خورده است. فیلیپ هافمن، تاریخنگار اقتصادی، با بررسی این موضوع که چرا اروپا حدود سال 1500 میلادی به طور مداوم درگیر جنگ بود و منابع و تلفات اجتماعی زیادی را متحمل میشد، به این نتیجه رسید که جنگ میتواند نیروی محرکهای برای تغییرات و تحولات اساسی در تمدنها باشد.
هافمن معتقد است که رقابت شدید بین کشورهای اروپایی برای کسب قدرت و حفظ منافع خود، موجب شد تا آنها به طور مداوم در تلاش برای توسعه و بهبود تواناییهای نظامی خود باشند. این تلاشها منجر به نوآوریهای فناورانه سریعی در زمینه سلاحهای باروتی، کشتیهای اقیانوسپیما و تاکتیکهای جنگی شد.
نقش نوآوریهای نظامی در توسعه اروپا
تورچین با این دیدگاه موافق است، اما اضافه میکند که این پیشرفتهای فناورانه تحت تأثیر فشارهای ناشی از مرزهای ناامن شکل گرفتند. به عبارت دیگر، این نیاز به نوآوری و توسعه بود که باعث شد اروپا به سرعت فناوریهای جدید را در زمینه جنگ و دفاع به کار گیرد. رقابت نظامی و تهدیدات خارجی، اروپا را به سمت نوآوریهای سریعتر سوق داد.
“گورستان گزارهها”: نظریهای برای درک جنگ
البته، تمام نظریهها در این زمینه قطعی و بینقص نیستند. تورچین این ایدهها را “گورستان گزارهها” مینامد، زیرا معتقد است که بسیاری از این نظریهها پس از بررسی و آزمایش، رد میشوند و کنار گذاشته میشوند.
در سال 2015، تورچین و گروهش یک مطالعه بینرشتهای منتشر کردند که نشان میداد تمایل به همکاری گستردهتر و پتانسیل نوآوری جمعی، ریشه در ارزشهای اخلاقی دارد. این دیدگاه با پژوهشهای جوزف هنریش و ادوارد اسلینگرلند همخوانی دارد، زیرا آنها نیز معتقدند که هنجارهای اخلاقی قوی، عامل اصلی در ایجاد همکاری جمعی در مقیاس وسیع هستند.
جنگ، کاتالیزور نوآوری و همبستگی اجتماعی
تورچین بر این باور است که جنگ به عنوان یک کاتالیزور عمل میکند و باعث میشود تا جوامع اختلافات و تضادهای خود را کنار بگذارند و برای مقابله با تهدیدات خارجی، با یکدیگر متحد شوند. او با تأکید بر اهمیت رقابت بین گروهها، استدلال میکند که این رقابت میتواند به یکپارچگی درونی و نوآوری منجر شود.
او در کتاب خود به پدیدههای زیادی اشاره میکند که در سال 2000، توسط جایزه جان فون نویمان، ریاضیدان دانشگاه رایس در هیوستون، تگزاس، کشف شد. این پدیده نشان داد که تحلیل جامع و توانایی محاسباتی، یکدیگر را تقویت میکنند. تورچین قبلاً به این ارتباط توجه نکرده بود.
ریاضیات و جنگ؛ پیوندی برای پیشرفت
تورچین در کتاب خود موضوع را با جزئیات بیشتری بررسی کرده و از معادلات ریاضی نیز برای روشنتر شدن موضوع استفاده میکند. اما همین شفافیت و رویکرد ریاضیمحور باعث میشود تا مورخان سنتی، با ایدههای او مخالفت کنند.
تورچین بر این باور است که بسیاری از تاریخنگاران سنتی تمایلی به استفاده از تحلیلهای غیرعلمی ندارند و ترجیح میدهند تا یافتههای خود را بر اساس شهود و برداشتهای شخصی بنا کنند.
به نظر تورچین، بررسی تاریخنگاران سنتی به تلاشهای غیرعلمی قرن نوزدهم شبیه است تا «قوانین تاریخ» را بیابند. نمونههایی از این تلاشها شامل داروینیسم اجتماعی است که ایده “بقا اصلح” را به جامعه انسانی تعمیم میدهد، یا نظریههایی که میکوشند جوامع باید از مراحلی اجتنابناپذیر عبور کنند تا کامل شوند؛ ایدههایی که مدتهاست رد شدهاند. به نظر تورچین این بینشهای تاریخی باعث شده تا با استفاده از دانش نوین و دقیق علمی، بتوان الگوهای متفاوتی را ایجاد کرد.
تمدنها چگونه در دل جنگ متولد میشوند؟
شرایط مطالعه جامع و سیستماتیک از گذشته بسیار متفاوت شده است. پژوهشگران میدانند سیستمهای پیچیده چگونه گروههای اجتماعی، حیات وحش، بازارهای مالی یا جوامع انسانی را تحت تأثیر قرار میدهند، باعث میشوند تا استراتژیهای رقابتی سازگار شوند و همین امر به ایجاد تغییرات کوچک و غیرقابل پیشبینی منجر شود.







