تبلیغات متنی

نوین پرداخت

سایبان ماشین

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه ایرانیان

مهاجرت به آلمان

قیمت تابلو برق

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

دوره باریستا فنی حرفه ای

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

خرید یوسی

ایونا

صندوق سهامی

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

گوشی موبایل اقساطی

قیمت ساندویچ پانل

پنجره دوجداره

ناب مووی

خرید عطر

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

مهد کودک

دستگاه آب یونیزه قلیایی کره‌ای

بخور سرد و گرم

مانتو اداری

تالار ختم

کامیون

تور تایلند

سوالات مصاحبه دکترا

مبلمان کلاسیک

ظروف الومینیومی یکبار مصرف

چمن مصنوعی

تعمیرگاه رنو

رادیو جوان

فیلمبرداری صنعتی

جاروشارژی

تقویت ساقه مو

موزبلاگ

درمان قطعی آپنه خواب

هوش مصنوعی فارسی

کف کاذب

آجر نسوز نما

تکرار سناریوی قدیمی؛ والتز بار دیگر تهدید ‘گزینه‌های روی میز’ علیه ایران را چاشنی کرد

"تکرار سناریوی قدیمی؛ والتز بار دیگر تهدید 'گزینه‌های روی میز' علیه ایران را چاشنی کرد!"

فهرست محتوا

در حالی که تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی پیرامون ایران همچنان مورد توجه است، مایکل والتز، از چهره‌های شناخته شده در حوزه سیاست خارجی آمریکا، بار دیگر به تکرار عبارت آشنای “همه گزینه‌ها روی میز است” در قبال ایران پرداخت. این اصطلاح که معمولاً به تهدید ضمنی به استفاده از گزینه نظامی اشاره دارد، در شرایط کنونی و در حالی که دیپلماسی همچنان به عنوان راهکار اصلی مطرح می‌شود، می‌تواند نشان‌دهنده تداوم رویکرد فشار و تهدید در سیاست‌های برخی مقامات آمریکایی باشد. تکرار این تهدیدات، بار دیگر سوالاتی را در مورد استراتژی واقعی واشنگتن در قبال ایران و تاثیر آن بر ثبات منطقه ایجاد می‌کند.

کارنامه سازی خیالی: مشاور ترامپ از دستاوردهای ۱۰۰ روزه دولت دوم او می گوید، از ایران تا چین

در اقدامی قابل تامل که به نظر می رسد تلاشی برای ساختن تصویری موفق از عملکرد دونالد ترامپ باشد، مایک والتز، مشاور امنیت ملی کاخ سفید (در سناریویی فرضی مربوط به دولت دوم ترامپ)، طی یادداشتی به مناسبت گذشت ۱۰۰ روز از آغاز این دوره فرضی، فهرستی از آنچه “دستاوردهای” دولت ترامپ می خواند، ارائه کرده است. این یادداشت که سرشار از ادعاهای بزرگ و بعضا متناقض است، تصویری کاملا یکجانبه و مبالغه آمیز از سیاست خارجی و امنیتی دولت ترامپ ترسیم می کند که با واقعیت های موجود و حتی شعارهای انتخاباتی خود ترامپ در تضاد به نظر می رسد. یکی از محورهای کلیدی این کارنامه سازی، تاکید بر سیاست های تقابلی علیه جمهوری اسلامی ایران و برجسته سازی عبارت کلیشه ای “روی میز بودن همه گزینه ها” است.

ایران: محور ادعاهای جنگ طلبانه

بخش قابل توجهی از یادداشت والتز به موضوع ایران اختصاص یافته است. او که به داشتن مواضع به شدت جنگ طلبانه علیه ایران شهرت دارد، در دفاع از حملات نظامی غیر قانونی آمریکا به یمن، این اقدام را تصمیمی “جسورانه” از سوی رئیس جمهور ترامپ علیه نیروهای انصار الله یمن (که والتز آن ها را حوثی های مورد حمایت ایران می خواند) توصیف می کند. او مدعی انجام بیش از ۸۰۰ حمله علیه انصار الله شده و بر ادامه این حملات تا زمان تامین آزادی کشتیرانی و توقف حملات به کشتی های آمریکایی تاکید می کند.

والتز این عملیات نظامی را بخشی از یک کارزار گسترده تر یعنی “اعمال فشار حداکثری بر ایران” معرفی می کند. او در تکرار اتهامات گذشته، ایران را مسئول کشته شدن بیش از ۶۰۰ سرباز آمریکایی در عراق بین سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ دانسته و مدعی می شود که هدف اصلی این فشار، قطع درآمدهای نفتی ایران (به ویژه از فروش نفت به مشتریانی مانند چین) است؛ درآمدهایی که به ادعای والتز، صرف تقویت زرادخانه موشک های بالستیک و تامین مالی گروه هایی مانند حماس، حزب الله لبنان و انصار الله یمن می شود.

بخوانید :  برخی مشاوران ترامپ معتقدند که بهتر است به ایران اجازه داده شود به سلاح هسته‌ای دست یابد تا اینکه آمریکا به جنگ نظامی روی بیاورد یا از حمله اسرائیل حمایت کند. اما ترامپ با این نظر موافق نیست. برخی دیگر از مشاوران او اگرچه گزینه نظامی را رد نمی‌کنند، اما حاضرند به توافقی شبیه توافق زمان اوباما تن دهند؛ توافقی که به مراتب کمتر از «برچیدن کامل برنامه هسته‌ای» ایران است. آیا این رویکردها می‌تواند خطرها و چالش‌های جدیدی ایجاد کند؟ برای یافتن پاسخ، با ما همراه باشید!

این مشاور امنیت ملی که از مخالفان سرسخت هرگونه گفتگو با ایران است، بار دیگر بر طبل “گزینه های روی میز” کوبیده و ادعا می کند: “علاوه بر این، رئیس جمهور ترامپ متعهد است که اطمینان حاصل کند ایران هرگز نمی تواند به سلاح هسته ای دست یابد.” او ضمن اشاره مبهم به “دیپلماسی اولیه و ثمربخش” در این زمینه، بلافاصله تاکید می کند که “رئیس جمهور به صراحت گفته است که همه گزینه ها برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته ای روی میز است.” این رویکرد، نشان دهنده تداوم سیاست تهدید به جای دیپلماسی واقعی در قبال برنامه هسته ای صلح آمیز ایران است.

"تکرار سناریوی قدیمی؛ والتز بار دیگر تهدید 'گزینه‌های روی میز' علیه ایران را چاشنی کرد!"

نقد دولت بایدن و شعار “اول آمریکا”

والتز در بخش دیگری از یادداشت خود، با لحنی انتقادی و مبالغه آمیز، به مقایسه دوران فرضی ترامپ با دولت پیشین جو بایدن می پردازد. او ادعا می کند که تیم ترامپ در ۲۰ ژانویه (تاریخ فرضی آغاز دوره دوم)، یک “مرز جنوبی باز”، “تهدیدات تروریستی در سراسر جهان”، “گروگان های آمریکایی در اسارت” و جنگ هایی در اوکراین و غزه را به ارث برده است که به ادعای او، اگر ترامپ در قدرت باقی می ماند، هرگز اتفاق نمی افتادند. او همچنین دولت بایدن را در برابر چین، “ترسو و بی خبر” می خواند. والتز سپس نتیجه می گیرد: “اما دیگر نه. امروز، ما آمریکا را در سیاست امنیت ملی خود در اولویت قرار می دهیم و کاری را انجام می دهیم که رای دهندگان رئیس جمهور ترامپ را برای انجام آن به کاخ سفید بازگرداندند.” این ادعاها در حالی مطرح می شود که سیاست های اقتصادی ترامپ، به ویژه جنگ تجاری با چین، نگرانی های زیادی را در میان خود آمریکایی ها نسبت به وضعیت اقتصادی شان ایجاد کرده بود.

تناقضات “صلح طلبی” ترامپ

یکی از تناقضات آشکار در یادداشت والتز، تلاش برای ترسیم چهره ای صلح طلب از ترامپ است، در حالی که بخش های دیگر یادداشت به تمجید از اقدامات نظامی متعدد می پردازد. این ادعا در حالی مطرح می شود که یکی از محورهای اصلی کمپین انتخاباتی ترامپ، “صلح” بود و او خود را “رئیس جمهوری برای صلح” معرفی می کرد. اما بر اساس گزارش های واقعی (که والتز در سناریوی فرضی خود نادیده می گیرد)، ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود و حتی در ۱۰۰ روز فرضی دوم، ضمن حمایت بی قید و شرط از اقدامات رژیم صهیونیستی، دستور حملات هوایی به اهدافی در کشورهای مختلف از جمله یمن و برخی کشورهای آفریقایی را صادر کرده است.

با این وجود، والتز مدعی می شود: “ترامپ، دورتر از مرزهای مان، همچنان در برابر بلای تروریسم بسیار هوشیار است.” او ادعا می کند که از ۲۰ ژانویه، بیش از ۷۸ نفر از “تروریست های جهادی بسیار مهم” در عراق، سوریه و سومالی، از جمله ابوخدیجه (فردی که والتز او را نفر دوم فرماندهی جهانی داعش و رئیس ارشدترین نهاد تصمیم گیری این گروه می خواند) از بین رفته اند. او همچنین مدعی ارائه اطلاعات کلیدی به پاکستان شده که منجر به دستگیری و استرداد عامل بمب گذاری ابی گیت در فرودگاه کابل (در جریان خروج پر هرج و مرج آمریکا از افغانستان که والتز آن را “بی کفایت” می خواند و ۱۳ سرباز آمریکایی در آن کشته شدند) گردیده است.

حمایت بی دریغ از اسرائیل و فشار بر چین

والتز در ادامه، استقبال گرم ترامپ از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به عنوان “اولین رهبر خارجی” بازدید کننده از کاخ سفید در دوره دوم و همچنین تسریع فروش میلیاردها دلار تسلیحات جدید به این رژیم را به عنوان دستاورد معرفی می کند. او می نویسد: “رئیس جمهور ترامپ پس از بی توجهی دولت بایدن، در کنار متحد ما اسرائیل ایستاده است… و ما تمام بودجه آژانس امداد و کار سازمان ملل (آنروا) را که به حماس پول می رساند، متوقف کرده ایم.” این ادعا در حالی است که حمایت دولت های مختلف آمریکا از اسرائیل همواره پابرجا بوده و قطع بودجه آنروا، اقدامی بحث برانگیز با تبعات انسانی گسترده بوده است.

مشاور امنیت ملی کاخ سفید سپس به سراغ موضوع اوکراین رفته و مدعی می شود که تنها رهبری ترامپ می توانسته روسیه و اوکراین را پس از “سال ها استراتژی نامنسجم دولت بایدن” پای میز مذاکره بیاورد. او ادعا می کند که “هفته ها دیپلماسی” باعث درک بهتر طرفین از الزامات صلح شده و هشدار می دهد که روسیه و اوکراین باید سریعا به توافق برسند، “قبل از اینکه رئیس جمهور ترامپ صبر خود را از دست بدهد.” این ادعا نیز با مواضع پیشین ترامپ و پیچیدگی های جنگ اوکراین همخوانی چندانی ندارد.

در نهایت، والتز بر تمرکز دولت ترامپ بر چین تاکید می کند و ادعا می کند که ترامپ “با چشمانی باز” تهدید چین، از جمله تقلب های تجاری، سرقت مالکیت معنوی و جنگ اقتصادی علیه آمریکا را می بیند. او تعرفه ها را ابزاری برای مقابله با این جنگ اقتصادی دانسته و مدعی می شود که فشار دیپلماتیک آمریکا باعث شده پاناما از مشارکت در طرح کمربند و جاده چین منصرف شده و روند اخراج یک شرکت چینی از مدیریت کانال پاناما را آغاز کند. او همچنین بر سیاست سرمایه گذاری “اول آمریکا” برای جلوگیری از سرمایه گذاری شرکت های آمریکایی در بخش نظامی-صنعتی چین تاکید می کند.

"تکرار سناریوی قدیمی؛ والتز بار دیگر تهدید 'گزینه‌های روی میز' علیه ایران را چاشنی کرد!"

جمع بندی: امنیت بیشتر یا کارنامه سازی؟

والتز در بخش دیگری، اخراج مهاجران از آمریکا را نیز جزو دستاوردهای دولت فرضی ترامپ برمی شمرد و در پایان نتیجه گیری می کند: “حفظ امنیت آمریکایی ها یک تلاش بی پایان است… اما رئیس جمهور ترامپ ملت ما را به یک عقل سلیم، یعنی سیاست امنیت ملی “اول آمریکا” بازگردانده است و آمریکایی ها به خاطر آن از قبل امن تر هستند.”

این یادداشت، نمونه ای بارز از تلاش برای ساختن روایتی مطلوب و پیروزمندانه از عملکرد یک دولت، با نادیده گرفتن واقعیت ها، تناقضات و انتقادات است. برجسته سازی تهدید ایران، انتقاد از دولت پیشین، ادعای موفقیت در مبارزه با تروریسم و پیشبرد صلح (همزمان با تمجید از اقدامات نظامی) و تاکید بر سیاست های تقابلی با چین، همگی در راستای ارائه تصویری قدرتمند و موفق از دونالد ترامپ در یک دوره ریاست جمهوری فرضی دوم به نظر می رسد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *