تولسی گبرد، مدیر اطلاعات ملی ایالات متحده: ترامپ به دیپلماسی با ایران تمایل دارد، نه جنگ؛ آیا واقعاً اینطور است؟
تولسی گبرد، مدیر اطلاعات ملی ایالات متحده آمریکا، در اظهارات اخیر خود به مسئله دیپلماسی و روابط بینالملل، به ویژه در ارتباط با ایران اشاره کرد. وی تأکید کرد که دولت سابق ایالات متحده، به رهبری دونالد ترامپ، تمایل بیشتری به راهبردهای دیپلماتیک دارد تا جنگی جدید در خاورمیانه. اما آیا واقعاً این ادعا صحیح است؟ آیا دونالد ترامپ و تیم سیاست خارجیاش به دنبال دیپلماسی با تهران بودند یا دیگر عواملی در پسِ پرده وجود داشته است که بر این نوع سیاست تأثیر گذاشتهاند؟
گبرد با بیان اینکه برخی از گروهها و افراد با منافع نظامی-صنعتی ممکن است اطلاعات را تحریف کنند، به نگرانیهای جدی خود در خصوص خطر بروز جنگ جدید اشاره کرد. این نگرانی به ویژه در زمینه جنگ عراق و یادآوری تبعات آن برای ایالات متحده و خاورمیانه بیش از پیش حس میشود. نفت، منابع طبیعی، و منافع تجاری همواره یکی از عوامل کلیدی در بروز اختلافات و جنگها بودهاند. مقامات نظامی و صنعتگران تسلیحاتی از جنگها به عنوان فرصتی برای تأمین منافع خود بهرهبرداری میکنند.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که در سیاستهای خارجی دونالد ترامپ، محافظهکاری و تردید نسبت به اقدام نظامی علیه ایران وجود داشت. او به مقامات خود این پیام را منتقل کرده بود که جنگ با ایران هزینههای جانی و مالی بالایی به دنبال خواهد داشت و نباید به سرعت به سمت آن رفت. به جای آن، دیپلماسی و گفتگو به عنوان بهترین گزینه مطرح شده بود. اما در عین حال، این سؤال مطرح میشود که آیا واقعیات سیاسی و اقتصادی در ایالات متحده و جهان اجازه تحقق این راهبرد را میدهد یا خیر.
در زمان ریاستجمهوری ترامپ، توافق هستهای با ایران (برجام) یکی از موضوعات اصلی دیپلماسی بینالمللی بود. ترامپ با خروج از این توافق در سال ۲۰۱۸، وضعیت را به سمت تنشهای بیشتری با تهران سوق داد. این حرکت به شدت انتقادهای زیادی را از سوی جامعه جهانی و همچنین برخی از سیاستمداران داخل ایالات متحده به دنبال داشت. اینکه آیا ترامپ میتوانست به توافقی بهتر برسد یا به دنبال ملغی کردن توافق قبلی بود تا شرایط تازهای را امتحان کند، موضوعی است که تحقیق و بررسی بیشتری را میطلبد.
در این میان، همواره صحبت از لزوم همکاری و تعامل با دیگر کشورها مخصوصاً ایران وجود داشته است. برخی کارشناسان بر این باورند که دیپلماسی تنها راه حل مشکلات بینالمللی است و جنگ راهی نیست که میتواند به نتیجهای پایدار منجر شود. استفاده ابزاری از اطلاعات و تحلیلهای نادرست، میتواند به ریسک فزاینده جنگ منجر شود و فرصتی برای گفتوگو و تبادل نظر را نابود کند.
بنابراین، بازبینی دقیق سیاستهای عملکردی مقامات ایالات متحده در قبال ایران و تلاش برای تشخیص سازوکارهای دیپلماتیک میتواند به فهم عمیقتری از این موضوع منجر شود. بیشک، تاریخ نیز به ما نشان داده است که در سطوح بالای تصمیمگیری، ممکن است منافع اقتصادی و سیاسی مهمتر از ارزشهای انسانی و تسلط بر صلح باشند. از آن جهت، مهم است که جامعه بینالمللی نسبت به تحرکات نظامی و ژئوپولیتیکی هوشیار باشد و دفاع از دیپلماسی و گفتگو را بهعنوان یک اولویت قرار دهد.
با توجه به افزایش تنشها در منطقه خاورمیانه و سایه جنگهایی که ممکن است بر اساس اطلاعات غلط و تفسیرهای نابجای اطلاعات شکل بگیرد، مسئولیت فرصتیابی برای دیپلماسی و جلوگیری از درگیریهای نظامی به ویژه برای کشورهای بزرگ و تأثیرگذار جهانی به شدت حس میشود. در نهایت، گبرد با هشدار نسبت به استفاده از اطلاعات تحریفشده، به ضرورت ادغام این اطلاعات در فرآیندهای سیاسی و تصمیمگیری تأکید کرد تا روندی مثبت و صلحآمیز در روابط بینالملل و بهویژه با ایران ایجاد شود.