ترنت اسپانیایی حرف زد؟! شوکه شدی؟ پس فوتبالی نیستی!

ترنت اسپانیایی حرف زد؟! شوکه شدی؟ پس فوتبالی نیستی!

فهرست محتوا

چرا صحبت کردن ترنت الکساندر آرنولد به زبان اسپانیایی اینقدر خبرساز شد؟

واکنش‌ها به صحبت کردن ترنت الکساندر آرنولد، مدافع لیورپول، به زبان اسپانیایی برای یک دقیقه در مقابل جمعی از خبرنگاران، نشان می‌دهد که چقدر تصور پایینی از نظر فکری در مورد فوتبالیست‌ها وجود دارد. انگار یک فوتبالیست انگلیسی که به یک زبان خارجی صحبت می‌کند، اتفاق خارق‌العاده‌ای است!

تصورات قالبی درباره هوش فوتبالیست‌ها

اغلب پس از مصاحبه با یک بازیکن، می‌شنویم که مجری یا کارشناس می‌گوید: “او خیلی خوب صحبت می‌کند” در حالی که او فقط به طور معمول و مانند یک فرد عادی صحبت کرده است. این بدان معنا نیست که او یکی از بزرگترین سخنوران دوران است، بلکه فقط به این معنی است که او می‌تواند به طور معقول و با جملات منسجم صحبت کند.

چرا فوتبالیست‌ها با استاندارد متفاوتی سنجیده می‌شوند؟

در چه زمینه دیگری از زندگی، ما به کسی به خاطر توانایی در کنار هم قرار دادن جملات تبریک می‌گوییم؟ دلیلش این است که فوتبالیست‌ها با استاندارد متفاوتی سنجیده می‌شوند، زیرا برخی از آن‌ها (نه همه)، در صحبت کردن با افرادی که فوتبالیست نیستند، دچار مشکل می‌شوند و وقتی سوالی از آن‌ها پرسیده می‌شود، خیره می‌شوند یا وحشت‌زده به نظر می‌رسند، انگار معلم از آن‌ها چیزی پرسیده که نمی‌دانند زیرا تکالیف خود را انجام نداده‌اند.

نگرش‌های قدیمی و تغییرات جدید

البته، بازیکنان از سراسر جهان به اینجا می‌آیند و می‌توانند به زبان انگلیسی مسلط باشند یا حداقل از پس کارها برآیند. اما ناسیونالیسم زشت انگلیسی دیکته می‌کرد که “ما نیازی به انجام این کار نداریم، فقط باید بلندتر فریاد بزنید تا مانوئل متوجه شود.” “خارج” یک کشور خارجی بود که باید در اولین فرصت از آن فرار کرد و پیوستن به باشگاه‌های خارجی تنها به عنوان آخرین اقدام ناامیدانه تلقی می‌شد. ما هنوز این نگرش پنهان را در نگرش “بهترین لیگ جهان” می‌بینیم. آن‌ها نمی‌توانند به خوبی ما باشند؛ آن‌ها خارجی هستند.

در حالی که آخرین بقایای این نگرش ممکن است وجود داشته باشد، عمدتاً در بین کارشناسان بازیکن سابق و بیگانه هراسان، که فوتبال می‌تواند بسیاری از آن‌ها را در بین خود بشمارد، اما این تا حد زیادی به گذشته تعلق دارد و بازیکنان بریتانیایی بیشتری نسبت به همیشه در خارج از کشور بازی می‌کنند و فرهنگ‌های غیر بریتانیایی را در آغوش می‌گیرند. اغلب، مانند اسکات مک‌تامینی، با موفقیت بزرگی در یک باشگاه قهرمان.

تصویر قالبی از فوتبالیست‌ها در فرهنگ عامه

صرف نظر از این‌ها، فوتبالیست‌ها از دیرباز به عنوان افرادی کم‌هوش و دارای یک توپوگرافی فرهنگی محدود شهرت داشته‌اند، همانطور که مصاحبه‌های دهه ۱۹۸۰ ثابت کرد. غذای مورد علاقه؟ فیله استیک و سیب زمینی سرخ کرده. موسیقی مورد علاقه؟ فیل کالینز. برنامه تلویزیونی مورد علاقه؟ مسابقه روز. و این در DNA فرهنگی ما به عنوان واکنشی به صحبت کردن اسپانیایی ترنت الکساندر آرنولد زنده است.

باید عجیب باشد که به خاطر چنین چیز ساده‌ای مورد ستایش قرار بگیرید، انگار که با لحنی تحقیرآمیز می‌گویند: “من هرگز فکر نمی‌کردم *تو* بتوانی زبان اسپانیایی یاد بگیری.” و بدون شک ضد روشنفکری فوتبالیست‌های بریتانیایی هنوز وجود دارد و می‌توانید آن را ببینید زمانی که یک فوتبالیست اعتراف می‌کند که به چیزی غیر از بازی‌های ویدیویی علاقه دارد، انگار اعتراف به لذت بردن از خواندن رمان یا قدردانی از هنر، شرم‌آور است.

به آن داستانی برمی‌گردم که ۱۰ سال پیش یک ایجنت برایم تعریف کرد، زمانی که دو بازیکن فرانسوی یک باشگاه برجسته لندنی در رختکن با هم صحبت می‌کردند و به زبان انگلیسی گفتند که می‌خواهند نمایشگاه مونه را ببینند، اما یک بازیکن مشهور انگلیسی حرف آن‌ها را قطع کرد و گفت: “چرا می‌خواهید نمایشگاه پول ببینید؟”

تفاوت بازیکنان داخلی و خارجی

بازیکنان غیر بریتانیایی اغلب پیچیده‌تر و از نظر فرهنگی گسترده‌تر از بازیکنان داخلی به نظر می‌رسند. من گمان می‌کنم که ما بیشتر از جوامع محروم برای بازیکنان استفاده می‌کنیم و آن‌ها بدون داشتن تحصیلات زیادی بزرگ می‌شوند. بریتانیا همیشه با داشتن یک طبقه فرودست محروم قابل توجه در جامعه راحت بوده است، تا زمانی که فکر می‌کنند مالیات کمتری می‌پردازند، با وجود شواهد واضحی از این حماقت.

فعالیت‌های خیرخواهانه بازیکنان

بسیاری از بازیکنان وقت و پول خود را صرف کار برای موسسات خیریه می‌کنند. برخی از نقش‌ها نسبتاً بی‌معنی هستند، شاید یک فرد بدبین پیشنهاد کند که آن‌ها صرفاً برای این ایجاد شده‌اند که بازیکن کمتر شبیه یک احتکارکننده پول خودخواه به نظر برسد و برای تصویر آن‌ها خوب است اما زمان و تلاش کمی می‌طلبد. اما گذشته از آن نقش‌های “سفیری” و امضای پیراهن بدون زحمت، برخی با حقوق‌های سرسام‌آور خود بیمارستان‌های واقعی ساخته‌اند و شایسته نیستند که مانند احمق‌ها با آن‌ها رفتار شود.

خود ترنت سفیر یک موسسه خیریه مستقر در لیورپول به نام “یک ساعت برای دیگران” است که طیف وسیعی از خدمات، از جمله بسته‌های غذایی، اسباب بازی، درس آشپزی و کلاس‌های علوم را ارائه می‌دهد. در سال ۲۰۲۱، او در میان سایر نمادها و رهبران تجاری بود که برای راه‌اندازی “فوتبال برای تغییر” (FFC) متحد شدند و هدف آن توانمندسازی جوانان در سراسر کشور از طریق ابتکارات تحول‌آفرین است. مشخص نیست که او چقدر زمان به این پروژه‌ها اختصاص داده است، اما حداقل به نظر می‌رسد که نیت خوبی داشته باشد.

ضرورت تغییر دیدگاه نسبت به فوتبالیست‌ها

هیچ یک از طرفداران ورزش‌های دیگر چنین بدبینی نسبت به توانایی فکری بازیکنان خود ندارند، اما شاید زمان آن رسیده باشد که در چنین تفکر پیش‌فرض تجدید نظر کنیم. بعید است که بشنویم آن‌ها درباره اثر فراگیر، منحرف‌کننده و فاسدکننده مالکیت دولت-ملت یا فاشیسم خزنده در آمریکا صحبت کنند، اما آگاهی بیشتر از بسیاری از مسائل به اندازه دهه ۸۰ بعید نیست، زمانی که از پت نوین پرسیده شد چرا در حال خواندن است و مجله NME او در چلسی پاره شد.

همانطور که بازیکنان بریتانیایی بیشتر و بیشتر، فوتبال جهان و به ویژه اروپا را به عنوان مکانی عادی برای تجارت خود در نظر می‌گیرند، می‌دانیم که سفر ذهن را باز می‌کند و فرصت بازی در کشوری دیگر فرصتی برای گسترش افق‌های دید شما است، بنابراین به نظر می‌رسد که نسل‌های آینده این کار را بیشتر و بیشتر انجام خواهند داد.

به هر حال، چند نفر باید شاهد شکوفایی مک‌تامینی در ناپولی بوده باشند، در حالی که منچستریونایتد در مناطق دورافتاده پرسه می‌زند و الهام گرفته شده‌اند که آنجا را ترک کنند؟

آیا شاهد آخرین نشانه‌های ضد روشنفکری در فوتبال بریتانیا هستیم؟ اگر مطبوعات فوتبالی را بخوانید، فکر می‌کنید نه، اما اهمیت آن‌ها روز به روز کمتر می‌شود. در دنیای واقعی، ما احتمالاً اکنون بیشتر مرغ و برنج جامائیکایی هستیم تا فیله استیک و سیب زمینی سرخ کرده، و این باید مورد استقبال قرار گیرد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *