ترامپ دوباره درباره «ایران و حمله بزرگ» صحبت کرد! این چه معنایی دارد؟
در روزهای اخیر، دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، مجدداً به موضوع «ایران» و احتمال وقوع «حمله بزرگ» اشاره کرده است. این اظهارات نه تنها بار دیگر توجه ها را به تحولات اخیر در خاورمیانه جلب کرده، بلکه سؤالاتی را در خصوص سیاستهای آینده آمریکا در قبال ایران و تأثیرات آن بر روابط بینالمللی ایجاد کرده است.
ترامپ در مجموعهای از سخنرانیها و مصاحبهها، به طور خاص به تهدیدات ناشی از برنامه هستهای ایران و فعالیتهای شبهنظامیان مورد حمایت این کشور در منطقه اشاره کرده است. او به انتقاد از رویکرد دولت فعلی ایالات متحده نسبت به تهران پرداخته و این سیاست ها را ناکارآمد میداند. به گفته وی، عدم پافشاری بر موضع قوی در برابر جمهوری اسلامی ایران ممکن است به افزایش رفتارهای تهاجمی این کشور منجر شود.
این اظهارات ترامپ از یک سو بهعنوان پاسخی به نگرانیهای داخلی درباره امنیت ملی ایالات متحده تلقی میشود و از سوی دیگر، به نوعی تلاش برای تجدید حیات سیاسی او بهحساب میآید. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که اظهارات او رشد تنشها را در منطقه خاورمیانه افزایش میدهد و میتواند نتایج جدی برای نظم جهانی به دنبال داشته باشد.
بهنظر میرسد که ترامپ بر این باور است که اگر ایالات متحده بهطور قاطعتری به تهدیدات ایران پاسخ ندهد، این کشور ممکن است روحیه تهاجمی بیشتری پیدا کند. او همچنین به حمایت ایران از گروههای شبهنظامی مانند حزبالله لبنان و سایر گروهها در عراق و یمن اشاره کرده و از این منظر، بر لزوم افزایش فشارها بر تهران تأکید کرده است.
اما سوالی که پیش میآید این است که آیا ادعای ترامپ مبنی بر وجود یک «حمله بزرگ» واقعاً بیپایه و اساس است یا اینکه میتواند بهعنوان یک هشدار جدی در نظر گرفته شود؟ در سالهای اخیر، ایران توانسته است توان نظامی خود را به طور قابل توجهی افزایش دهد و بهویژه برنامه هستهای خود را گسترش دهد. این موضوع میتواند زنگ خطری برای ایالات متحده و متحدانش به حساب آید.
از منظر اقتصادی نیز، افزایش تنشها و احتمال وقوع درگیریهای نظامی میتواند تبعات گستردهای داشته باشد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، میتواند به بروز بحرانهای جدید در بازار انرژی منجر شود و قیمت نفت را به طرز قابل توجهی افزایش دهد. این امر نهتنها بر اقتصادهای منطقهای بلکه بر اقتصاد جهانی نیز تأثیرگذار خواهد بود.
در این میان، با توجه به سوابق ترامپ در حوزه سیاست خارجی، بهویژه خروج او از توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۸، باید به این نکته توجه داشت که سخنان او میتواند با هدف جلب نظر حامیانش و تقویت موضع سیاسی خود در داخل ایالات متحده باشد. او بهخوبی میداند که جنجالسازی در مسائل بینالمللی میتواند موجب جلب توجه رسانهها و افکار عمومی شود.
موضوع دیگر این است که اظهارات ترامپ ممکن است بر مذاکرات بینالمللی برای بازگشت به توافق هستهای تأثیر بگذارد. بهویژه در شرایطی که کشورهای دیگر نیز بهدنبال پایین آوردن تنشها با ایران هستند. این مسأله میتواند بهعنوان یک چالش جدی برای دولت بایدن مطرح شود که در تلاش است تا با دیپلماسی و مذاکره، این بحران را مدیریت کند.
بهطور کلی، باید منتظر ماند و دید که واکنشها به این اظهارات ترامپ چه خواهد بود و آیا این سخنان میتواند بر تحولات سیاسی و نظامی در خاورمیانه تأثیر بگذارد یا خیر. به نظر میرسد که برای درک عمیقتر این موضوع، نیاز به پایش دقیقتری از تحولات منطقهای و بینالمللی و همچنین تحلیلهای کارشناسان وجود دارد.
در نهایت، ماهیت «حمله بزرگ» مورد اشاره ترامپ هنوز مبهم است و تحلیلگران باید به دقت آن را زیر نظر داشته باشند تا معنای دقیق آن روشن شود و نتایج احتمالی آن بر آینده منطقه و روابط بینالملل بهدرستی ارزیابی گردد.