دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، در اظهارات اخیر خود از تحولی شگرف در خاورمیانه تحت رهبری ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی، و محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور، خبر داد. ترامپ طی یک کنفرانس خبری تصریح کرد که این منطقه میتواند به یک نمونهی موفق تجاری و فناوری تبدیل شود و از آن به عنوان “معجزهای مدرن به سبک عربی” یاد کرد.
وی تاکید کرد که آیا واقعاً میخواهیم این منطقه را به واسطه تروریسم و درگیریها بشناسیم یا به عنوان یک مرکز تجارت و صادرات؟ این پرسش او نوعی انعکاس از دیدگاه جدیدی است که در پی تغییر چهره و نامگذاری مجدد منطقه خاورمیانه به ویژه در سالهای اخیر به وجود آمده است.
ترامپ در ادامه به آیندهای روشن برای عربستان سعودی اشاره کرد و پیشبینی کرد که ریاض به زودی به عنوان یک قطب جهانی در زمینه تجارت و فناوری شناخته خواهد شد. این تحول میتواند نتیجه سیاستهای جدید اقتصادی و اجتماعی محمد بن سلمان باشد که تحت برنامه “چشمانداز ۲۰۳۰” طراحی شده است. این برنامه هدفش کاهش وابستگی اقتصاد عربستان به نفت و تنوعبخشی به اقتصاد این کشور است و میکوشد بستری مناسب برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی و ایجاد فرصتهای شغلی جدید فراهم آورد.
محمد بن سلمان با توجه به این چشمانداز به دنبال ایجاد یک ساختار اقتصادی مدرن است که نه تنها به رشد اقتصادی کمک کند بلکه از نظر فناوری نیز عربستان را در سطح جهانی مطرح کند. از سوی دیگر، قیادت ملک سلمان و ولیعهدش نشان داد که آنها به دنبال یک نقطه عطف در همکاریهای بینالمللی با دیگر کشورها به ویژه ایالات متحده هستند.
به ویژه پس از امضای توافقات ابراهیم در سال ۲۰۲۰، که به عادیسازی روابط میان برخی از کشورهای عربی و اسرائیل منجر شد، این سوال مطرح میشود که آیا عربستان سعودی نیز به این توافقات خواهد پیوست؟ حضور عربستان در این توافقات میتواند تأثیر برجستهای بر روابط خاورمیانه بگذارد و از تنشهای موجود بکاهد.
تحولات اخیر در خاورمیانه، به ویژه در زمینه روابط دیپلماتیک و همکاریهای اقتصادی میان کشورهای عربی و دیگر قدرتهای جهانی، نشاندهنده تغییرات بنیادینی در این منطقه است. به نظر میرسد که دیگر تنها موضوعات امنیتی و تروریسم در مرکز توجه قرار ندارند و کشورهای منطقه به دنبال ایجاد زیرساختهای مناسب برای رشد پایدار و جذابیت بیشتر برای سرمایهگذاری هستند.
از جمله اقداماتی که عربستان سعودی در این راستا انجام داده است، تشکیل همکاریهای اقتصادی با کشورهای دیگر و ایجاد توافقات تجاری در سطح بینالمللی است. این استراتژیها میتواند به تقویت زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی در عربستان و همچنین افزایش نفوذ این کشور در عرصه جهانی کمک کند.
در واقع، اگر این تحولات به درستی مدیریت شوند، میتوانند به ثبات و امنیت بیشتری در خاورمیانه منجر شوند و تصویر مثبتی از این منطقه را در عرصه جهانی ارائه دهند. در پایان، تحولات جاری در عربستان سعودی و خاورمیانه نویدبخش امیدهایی برای آیندهای روشنتر هستند که در آن این منطقه به عنوان یک مرکز تجاری و فناورانه پیشرفته در جهان شناخته خواهد شد.
در نتیجه، با توجه به نظرات ترامپ و تحولات جاری، به نظر میرسد که عربستان و دیگر کشورهای منطقه در مسیری جدید و مثبت قرار دارند که میتواند دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی به همراه داشته باشد. آیا اکنون زمان آن فرا رسیده که خاورمیانه به عنوان یک ناحیهای پویا و پیشرو در زمینه تجارت و فناوری شناخته شود؟ این سوالی است که در آینده نزدیک پاسخ آن مشخص خواهد شد.