ترامپ به داستان خانوادگیاش میخندد: آیا وقت آن رسیده که آمریکا را «سرخستان» بنامیم؟ بررسی نامی که به خلیج فارس داده شده و ارتباط آن با تاریخچه سرخپوستان و استعمار!
در دنیای پیچیده و پر چالش امروز، نامها و عناوین فرهنگی نه تنها بیانگر هویت هردو انسان و مکان هستند، بلکه میتوانند نماد تاریخ، سنتها و روابط پیچیده اجتماعی و سیاسی نیز باشند. به تازگی، دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده آمریکا، در یک جلسه گفتوگو به زوایای مختلف داستان خانوادگیاش پرداخت و به شوخی عنوان کرد که آیا وقت آن رسیده است که به ایالات متحده نام «سرخستان» بدهیم. این اظهارنظر او سبب تحولی در بحث بر سر نامگذاری و هویت فرهنگی در آمریکا شد و به معرفی مجدد نمای فرهنگی بررسی شباهتها و تفاوتهای هویتی در بستر تاریخ با توجه به رابطه سرخپوستان و استعمار میانجامد.
به طور خاص، این اظهارنظر به اشاره به نامی برای خلیج فارس، یکی از بدنههای آبی بزرگ جهان اشاره دارد که خود تاریخی غنی و معنایی عمیق در بطن آن نهفته است. نام «خلیج فارس» نه تنها به ملاحظه جغرافیایی این منطقه اشاره دارد، بلکه نشاندهنده تاریخ قدیمی و روابط میان تمدنهای مختلف است. این نام در طول تاریخ همواره بهعنوان نشانی از هویت و موجودیت فرهنگی کشورهای حاشیه این خلیج شناخته شده است.
در تاریخ، سرخپوستان بهعنوان اولین ساکنان قاره آمریکا با چالشهای متعددی مواجه شدند. مهاجران اروپایی، برای غارت منابع و گسترش مستعمراتشان، به سرزمینهای بومی حمله کردند و به نابودی فرهنگ، زبان و زندگی سرخپوستان پرداختند. این روند استعمارگری، تأثیر عمیق و ماندگاری بر تاریخ آمریکا و سرخپوستان گذاشت، بخشی از تاریخ که هنوز هم در متون و داستانهای فرهنگی این سرزمین دیده میشود.
از این منظر، پیشنهاد استفاده از اصطلاح «سرخستان» میتواند بر مفهوم هویت و تعلق فرهنگی تأکید کند و واکنشی علیه تاریخ استعمار و حاکمیت استعماریها در قرنها پیش باشد. این اصطلاح میتواند به گونهای به بروز مجدد هویتهای محلی و زنده کردن فرهنگ بومی سرخپوستان اشاره داشته باشد، در حالی که به استعماری شدن و پایداری هویتهای مختلف فرهنگی و اجتماعی و همزمانی آنها با تاریخ معاصر آمریکا پرداخته میشود.
بهویژه، زمانیکه پیام ترامپ مورد بحث قرار میگیرد، توجه به تاریخ سرخپوستان و معرفی مجدد آنها در فضای اجتماعی آمریکا، نشاندهنده ارادهای برای شناخت و پذیرش هویتهای مختلف است. استفاده از نام «سرخستان» میتواند به عنوان یک دعوت به تعامل بین فرهنگها و یادآوری کاستیهای تاریخی که قبلاً بر سر بومیان این سرزمین تحمیل شده، به شمار آید.
با این تفاسیر، جالب است که ببینیم آیا این نوع بحثها توانستهاند تغییراتی در رویکرد سیاسی و اجتماعی لقبهای فرهنگی ایجاد کنند. در این راستا، گفتگوها درباره هویت سرخپوستان و حقوق آنها در جامعه آمریکایی و تاثیر آنها بر فرهنگ معاصر، میتواند به شکلگیری یک هویت ملی جدید کمک کرده و تلاشهای احیای حقوق تاریخی آنها را تقویت کند.
در نهایت، سخنان ترامپ ممکن است کشورش را به چالش بکشد که تا چه اندازه آمادهایم هویتهای تاریخی و فرهنگی خود را قبول کنیم و به درک عمیقتری از تاریخ و میراث خود دست یابیم. آیا زمان آن فرا نرسیده که نامهایی که به فرهنگی غنی و تاریخ پیچیده سرشار از حوادث عنوان داده شده، مورد بررسی قرار گیرد و به نوعی در صدد بهبود روابط فرهنگی و اجتماعی بین نژادها و فرهنگها باشیم؟ این مسائل نیازمند یک رویکرد دقیق و جدی از سوی جامعه آمریکایی و مراکز قدرت است.