دولت پیشین ایالات متحده آمریکا به رهبری دونالد ترامپ در چندین مقطع زمانی به ایران و مذاکرات هستهای اشارههایی کرد که از آن جمله میتوان به اظهارات اخیر او اشاره کرد. ترامپ بهطور خاص به مهارتها و شیوههای مذاکراتی ایرانیها تحسین نشان داد و این اظهارات موجی از واکنشها را در میان تحلیلگران و کارشناسان سیاست خارجی به دنبال داشت.
ترامپ در یکی از مصاحبههای خود به شیوههای خاص ایرانیها در مذاکرات اشاره کرد و به این نکته تأکید کرد که آنها از تکنیکهای متنوع و پیچیدهای برای دستیابی به خواستههای خود استفاده میکنند. او با بیان اینکه ایرانیها در مذاکرات بسیار تحت فشار قرار میگیرند، به کارآیی استراتژیهای آنان در این حوزه اشاره کرد. او در ادامه افزود که این شیوههای مذاکراتی بهرغم دشواریهای موجود، میتواند درسهایی برای دیگر کشورها و مذاکرهکنندگان باشد.
تحلیلگران معتقدند این نوع تحسین از سوی ترامپ نهتنها بار دیگر نشاندهنده درک او از شیوههای دیپلماتیک ایرانیهاست، بلکه میتواند به نوعی طراحی مجدد رویکردهای دیپلماتیک ایالات متحده نسبت به ایران نیز کمک کند. برخی از چینشهای تحلیلی بر این باورند که این اظهارات میتواند نشانهای از تمایل ترامپ برای بازنگری در سیاستهای پیشین ایالات متحده نسبت به ایران باشد.
موضوعاتی که ترامپ در این مصاحبه به آنها پرداخته شامل تاریخچه مذاکرات هستهای ایران و تأثیرات آن بر روی سیاستهای جهانی، بهویژه در حوزه امنیت و صلح بینالملل بود. وی همچنین به توافق هستهای برجام که در سال ۲۰۱۵ میان ایران و گروه ۱+۵ به امضا رسید پرداخته و اعلام کرد که این توافق دارای نقاط قوت و ضعف قابل توجهی است. او بهویژه به اینکه ایران بر اساس این توافق به برخی مزایای اقتصادی دست یافته، تأکید کرد، اما همچنین به هزینههایی که این توافق برای امنیت منطقهای و جهانی به همراه داشت، اشاره نمود.
نکته جالب توجه این است که اظهارات ترامپ در مورد مهارتهای مذاکرهای ایرانیها میتواند بهنوعی به جنگ سرد اطلاعاتی میان دو کشور انجامد. از یک سو انتقادات تند نسبت به سیاستهای پیشین در قبال ایران و از سوی دیگر تحسین شیوههای مذاکراتی این کشور میتواند یک دوگانگی نظری ایجاد کند که میتواند تمامیت منطق سیاست خارجی ایالات متحده را زیر سؤال ببرد.
بسیاری از رسانهها و کارشناسان ایرانی به این اظهارات ترامپ واکنش نشان دادند و بر این نکته تأکید کردند که درک ابعاد اجتماعی و فرهنگی ایران نیازمند دیپلماسی عمیقتری است. آنها بر این باورند که تحسین شیوههای ایرانی باید بهعنوان یک مرز جدید در دیپلماسی بینالمللی تلقی شود تا کشورها بتوانند از نقاط قوت یکدیگر بهرهبرداری کنند.
بهمنظور دستیابی به یک درک بهتری از ایران و در راستای بهبود روابط دو کشور، کارشناسان پیشنهاد دادند که از شیوههای تحلیلی و مشاورهای نابهنگام خودداری صورت گیرد و به دوراندیشی برای راهکارهای بلندمدت در عرصه دیپلماسی پرداخته شود. اهمیت این رویکرد به قدری بالاست که میتواند صلح و امنیت را نه تنها در سطح دو کشور ایران و آمریکا، بلکه در سطح بینالمللی تضمین کند.
در نهایت میتوان گفت اظهارات اخیر ترامپ در مورد شیوههای مذاکره ایرانیها میتواند فرصتی برای بازنگری در سیاستهای بینالمللی، بهخصوص در مورد ایران باشد. این بحث نه تنها ابعاد سیاسی بلکه ابعاد فرهنگی و اجتماعی نیز دارد و نیازمند توجه و دقت بیشتری از سوی جامعه بینالملل است. بهراستی، آیا این تحسین ترامپ آغازگر دورهای جدید از دیپلماسی و همکاری میان ایران و آمریکا خواهد بود یا همچنان در چنبره تنشهای سیاسی باقی خواهد ماند؟ آینده نشان خواهد داد.