بهاره آروین، جامعه‌شناس: قانون حجاب چه پیامدهای اجتماعی مخربی برای جامعه دارد؟

بهاره آروین، جامعه‌شناس: قانون حجاب چه پیامدهای اجتماعی مخربی برای جامعه دارد؟

فهرست محتوا

بهاره آروین، جامعه‌شناس و پژوهشگر برجسته، در گفتگویی عمیق و کارشناسانه به بررسی ابعاد مختلف قانون حجاب و پیامدهای اجتماعی آن پرداخته است. وی با انتقاد از تاثیرات منفی این قانون بر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران، نقطه نظرات خود را مطرح می کند.

قانون حجاب در ایران به عنوان یک الزام اجتماعی به تصویب رسیده و از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ تا کنون، به یکی از مباحث پرچالش و محل نزاع در جامعه تبدیل شده است. به باور آروین، این قانون نه تنها بر زندگی فردی زنان تأثیر منفی دارد بلکه می‌تواند تبعات گسترده‌تری را بر جامعه به همراه داشته باشد.

به گفته این جامعه‌شناس، نخستین پیامد منفی قانون حجاب، محدود کردن آزادی‌های فردی و حقوق زنان است. وی تأکید می‌کند که بر اساس این قانون، زنان موظف به رعایت پوشش خاصی هستند، در حالی که این موضوع می‌تواند حس آزادی و انتخاب را از آنان سلب کند. طبق نظر آروین، چنین محدودیت‌هایی موجب ایجاد احساس سرخوردگی و نارضایتی در میان زنان می‌شود و این احساسات می‌توانند به بحران‌های اجتماعی و روانی منجر شوند.

آروین در ادامه به تأثیر قانون حجاب بر روابط بین فردی و اجتماعی نیز اشاره می‌کند. وی معتقد است که این قانون به نوعی مانع از تشکیل روابط سالم و متعادل بین زنان و مردان می‌شود. تصویب و اجرای قانون حجاب به تدریج باعث شکل‌گیری فضایی ناامن برای زنان و دختران در جامعه شده است، جایی که آنان به دلیل ترس از برخوردهای اجتماعی یا قانونی به سختی می‌توانند به شکلی آزاد در مکان‌های عمومی حاضر شوند.

دیگر پیامد اجتماعی قانون حجاب، پدید آمدن فضایی پر از تنش و تضاد در جامعه است. آروین اشاره می‌کند که این قانون به تضادهای فرهنگی و اجتماعی دامن زده و باعث تقسیم جامعه به گروه‌های مختلف می‌شود. از یک سو، گروهی از افراد با پیروی از این قانون خود را به عنوان «حامیان فرهنگ ایرانی اسلامی» معرفی می‌کنند و از سوی دیگر، گروهی دیگر به مخالفت با این قانون پرداخته و خواستار تغییر آن می‌شوند. این تضاد می‌تواند به بی‌ثباتی اجتماعی، افزایش تنش‌های خیابانی و حتی درگیری‌های فیزیکی و روانی منجر شود.

بهاره آروین همچنین به تأثیرات اقتصادی قانون حجاب اشاره می‌کند. وی خاطرنشان می‌کند که عدم آزادی در انتخاب پوشش می‌تواند پیامدهای منفی بر کارآفرینی و حضور زنان در فعالیت‌های اقتصادی داشته باشد. به دلیل محدودیت‌های قانونی، برخی از زنان از ورود به بازار کار مصمم می‌شوند، که این مسأله می‌تواند به نابرابری جنسیتی در فضای کار و همچنین کاهش توانایی‌های اقتصادی خانواده‌ها منجر شود.

در این میان، آروین به نقش رسانه‌ها و نهادهای آموزشی نیز بی‌توجه نیست. وی بر این باور است که رسانه‌ها باید به مباحث مربوط به حجاب و حقوق زنان به‌گونه‌ای عمیق‌تر و جامع‌تر بپردازند و از ترویج دیدگاه های سطحی و ناپخته پرهیز کنند. همچنین، نهادهای آموزشی باید جوایز و تشویق‌هایی برای پژوهش در این زمینه‌های اجتماعی ایجاد کرده و به فرزندان و جوانان شیوه‌های صحیحی از زندگی اجتماعی را آموزش دهند.

آروین بر این عقیده است که تغییر دیدگاه‌ها و گفتمان‌های اجتماعی نسبت به قانون حجاب یک ضرورت است. او بر این باور است که تغییر نمی‌تواند صرفاً به اصلاح قانون محدود شود، بلکه نیازمند یک تغییر فرهنگی عمیق در جامعه است. این تغییر فرهنگی می‌تواند منجر به پذیرش تنوع، احترام به حقوق فردی و بهبود روابط اجتماعی میان افراد شود.

در نهایت، بهاره آروین با این سئوال به پایان می‌رسد: آیا زمان آن نرسیده است که نهادهای مربوطه پیشنهادها و نظرات جامعه‌شناسان را درباره قانون حجاب جدی بگیرند و به دنبال یافتن راه‌حل‌های مناسب برای این چالش بزرگ اجتماعی باشند؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *