رابعه اسکویی، بازیگر و هنرمند شناختهشده ایرانی، پس از سالها زندگی در خارج از کشور، به وطن خود بازگشت. بازگشت او به ایران نه تنها در عرصه هنری، بلکه بهعنوان یک رخداد اجتماعی و فرهنگی نیز مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله به بررسی ابعاد مختلف این بازگشت و احساساتی که در این راستا بر او حاکم بوده، خواهیم پرداخت.
رابعه اسکویی که در سال ۲۰۱۲ به دلایل شخصی و اجتماعی از ایران خارج شده بود، در طی این سالها در دنیای هنر و سینما در کشورهای مختلفی فعالیت داشت. با وجود تجارب مثبت و موفقیتهایی که در این مدت کسب کرد، همواره حال و هوای زندگی در خارج از ایران و احساس دلتنگی برای وطن در عمق وجود او باقی مانده بود. بازگشت او به کشور از آن نظر قابل توجه است که جامعه هنری ایران اکنون شرایط متفاوتی را تجربه میکند و بازگشت یک هنرمند میتواند گویای امید و ارادهای برای بهبود وضعیت فرهنگ و هنر باشد.
اسکویی در یکی از مصاحبههای خود یادآور شده است که ترس از اعدام و تهدیدهای امنیتی بهخصوص در دوران زندگیاش در ایران، او را از بازگشت به وطن باز داشته بود. او به صراحت گفت: «ترس از اعدام، من را به خارج از کشور کشاند. همواره در فکر این بودم که آیا میتوانم به آرامش و آزادیای که در خارج از کشور احساس میکنم در وطن خود نیز دست یابم یا خیر.»
بازگشت او به میهن در شرایطی انجام شد که ایران تحت تأثیر تغییرات سیاسی و اجتماعی مهمی قرار داشت. پس از اعتراضات گسترده در سالهای اخیر، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان به آسیبهای اجتماعی و فرهنگی که در جامعه بوجود آمده است، پرداختهاند و رابعه اسکویی نیز از این قاعده مستثنی نیست. او به عنوان یک هنرمند متعهد، خواهان ایجاد فضایی معتدل و آزاد برای ابراز نظر و خلاقیت در ایران است. او در این راستا عنوان کرد: «امیدوارم با بازگشتم، بتوانم بخشی از این تغییرات مثبت باشم.»
بازگشت به ایران به معنای مواجهه با چالشهایی همچون نقد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز خواهد بود. اسکویی در این خصوص بیان کرد: «میدانم که در وطن عزیزم با چالشهای زیادی روبرو خواهم شد، اما این چالشها به من انگیزه میدهند تا بیشتر تلاش کنم و صدای کسانی باشم که نمیتوانند صدای خود را به گوش دیگران برسانند.»
رابعه اسکویی همچنین تأکید کرد که هر هنرمندی باید نسبت به محیط پیرامون خود مسئولیتپذیر باشد و تلاش کند تا در راستای بهبود شرایط اجتماعی و فرهنگی کشورش قدم بردارد. اوبه فعالیتهای هنری خود ادامه خواهد داد و بهدنبال تولید آثار فرهنگی و اجتماعی است که میتواند نویدبخش تغییرات مثبت در جامعه باشد.
سفر او به زادگاهش، نه تنها به تشکیل خانواده و از سرگیری زندگی هنریاش مربوط میشود، بلکه به معنای احیای روحیه امید، شجاعت و ایستادگی در برابر مشکلات نیز است. رابعه اسکویی با بیان اینکه زندگی در خارج از کشور تجربهای غنی اما سخت بوده است، به صراحت افزود: «من دو دل بودم، گاهی فکر میکردم که شاید هرگز نتوانم به ایران بازگردم، اما حالا با شجاعت و ایمان به آینده، به وطنم برگشتهام.»
بازگشت رابعه اسکویی به ایران، نمادی از اوج اراده انسانی برای ایستادگی در برابر ترس و ناامیدی است. این بازگشت یک چراغ امید برای بسیاری از جوانان و هنرمندان ایرانی به حساب میآید که خود را در فشارهایی مشابه میبینند. او به عنوان یک الگو میتواند نشان دهد که با وجود مشکلات و موانع، همواره امکان تغییر و بهبود وجود دارد.
در نهایت میتوان گفت که بازگشت رابعه اسکویی نه تنها به عرصه هنر مربوط میشود، بلکه به بازتعریف هویت فرهنگی و اجتماعی هنرمندان ایرانی در دنیای امروز مربوط است. او با اعتقاد به این که هنرمندان میتوانند با آثاری که خلق میکنند، موجب تغییرات مثبت در جامعه شوند، به سرزمین مادریاش بازگشته و به این امیدواری ادامه میدهد که بتواند در راستای شکوفایی فرهنگ و هنر ایران سهمی داشته باشد.