ناامیدکنندهترین عملکردهای لیگ برتر انگلیس در فصل ۲۰۲۵-۲۰۲۴؛ آیا منچستریونایتد، منچسترسیتی و آرسنال سقوط میکنند؟
در این فصل، شاهد عملکردهای ضعیف و دور از انتظار بسیاری از تیمها و بازیکنان بودیم. در ادامه، به بررسی برخی از مهمترین این ناکامیها میپردازیم.
منچستریونایتد؛ سقوط به قعر ناکامیها
شاید فکر میکردیم که رتبه هشتمی و قهرمانی در جام حذفی در فصل گذشته بدترین اتفاق ممکن بود، اما این فصل، منچستریونایتد بدترین فصل خود در ۵۰ سال اخیر را تجربه کرد.
نکته قابل توجه درباره منچستریونایتد این است که به یک “چاه سیاه” برای استعدادها تبدیل شده است. بازیکنان و مربیان پس از پیوستن به این تیم، افت شدیدی را تجربه میکنند و “تئاتر رویاها” به مکانی برای به خواب رفتن دوران حرفهای آنها تبدیل میشود.
با وجود خریدهای به ظاهر خوب در تابستان، تیم به طور کلی رو به عقب حرکت کرد. بازیکنانی که شروع خوبی داشتند، به تدریج به سطح بقیه بازیکنان تنزل پیدا کردند.
آیا به خاطر دارید زمانی که کوبی ماینو فوقالعاده به نظر میرسید؟ فقط یک سال پیش بود. آیا از دیدن بازی راسموس هویلوند، الخاندرو گارناچو و جیدون سانچو هیجانزده نمیشدید؟
چندین بازیکن که به عنوان بخشی از مشکل در اولدترافورد شناخته شده بودند (چه به میل خود و چه به اجبار) جدا شدند و عملکرد بسیار خوبی داشتند. آنتونی، مارکوس رشفورد و اسکات مکتامینی به همین دلیل در لیست برندگان قرار گرفتند.
ابقای اریک تن هاخ در ابتدای فصل نیز زیر سوال بود، اما او با روبن آموریم، یکی از مربیان جوان و آیندهدار فوتبال اروپا، جایگزین شد و اوضاع بدتر شد. این نشان میدهد که مشکل اصلی، فقط سرمربی هلندی نبود.
به این ترتیب، منچستریونایتد به تیمی تبدیل شده است که تشخیص دقیق مشکلات آن از بیرون دشوار است، اما میتوان به وجود مشکلات متعدد پی برد.
میتوانید به لیورپول دو سال پیش اشاره کنید و بگویید “آنها به یک خط هافبک جدید نیاز دارند”. میتوانید به آرسنال فعلی اشاره کنید و بگویید “آنها به کیفیت بیشتری در یکسوم پایانی زمین نیاز دارند”. برای تاتنهام، “آنها به تجربه بیشتری در تیم نیاز دارند” و برای منچسترسیتی، برعکس. اما اگر بخواهید مشکلات منچستریونایتد را نام ببرید، انگشتان دستتان کافی نخواهد بود.
حتی برای کسانی که با حسادت و انزجار نسبت به یونایتد بزرگ شدهاند، دیدن وضعیت فعلی این تیم فراتر از خندهدار بودن، ناراحتکننده است.
یونایتد در حال حاضر به یک داستان عبرتآموز در فوتبال انگلیس تبدیل شده است و نشان میدهد که چگونه یک باشگاه میتواند به پایینترین سطح سقوط کند اگر اولویتهایش در طول زمان به بیراهه برود، صرفنظر از اینکه چقدر بزرگ و ثروتمند باشد.
اوضاع وخیم است و به نظر میرسد که تنها یک انقلاب اساسی در نحوه عملکرد آنها میتواند این تیم را به مسیر درست بازگرداند.
آندره اونانا؛ یک اشتباه پرهزینه
در میان این فاجعه تمامعیار، دروازهبان (آندره اونانا) به عنوان یک مهره ضعیف و پر اشتباه شناخته شده است. او در برخی مواقع نمایشهای تماشایی داشته است، اما اشتباهات او بسیار زیاد است و نمیتوان او را یک دروازهبان درجه یک دانست.
متاسفانه برای یونایتد، آلتای بایندر نیز تقریباً در همان سطح است. اما یونایتد میتواند دروازهبان بهتری پیدا کند و باید در تابستان این کار را انجام دهد.
منچسترسیتی و پپ گواردیولا؛ پایان دوران سلطه؟
حضور منچسترسیتی و پپ گواردیولا در این لیست شاید عجیب به نظر برسد، اما با توجه به انتظارات از این تیم، عملکرد آنها در این فصل ناامیدکننده بود.
آیا دوران “مرگ با پاسهای کوتاه” به پایان رسیده است؟ آیا به دوران فوتبال تهاجمی مستقیم و ضدحملات سریع بازگشتهایم؟ هنوز برای نوشتن آگهی ترحیم این سبک زود است، به خصوص که سیتی به اندازه کافی خوب عمل کرد تا در رتبه سوم قرار گیرد. اما این فصل، سبک گواردیولا فراتر از جنبههای زیباییشناختی، به طور جدی مورد بررسی قرار گرفت.
مشکلاتی که به افت سیتی در دو سوم ابتدایی فصل کمک کرد، پیش از این نیز مورد توجه قرار گرفته بود. ارلینگ هالند نیز در فصل گذشته گاهی اوقات عملکردی معمولی داشت، در حالی که بازیکنانی مانند کایل واکر و کوین دی بروین به وضوح از بهترین دوران خود عبور کرده بودند.
با این حال، هیچکس انتظار نداشت که اوضاع اینقدر بد شود. در مقطعی در ماه نوامبر و دسامبر، سیتی در ۱۱ بازی در لیگ برتر و لیگ قهرمانان اروپا، تنها یک برد و ۶ امتیاز کسب کرد.
به نظر میرسد این فصل، یک سال سخت و ناامیدکننده برای سیتی بود، اما با وجود همه این مشکلات، کسب رتبه سوم میتوانست بسیار بدتر باشد.
حتی پس از بهبود عملکرد در ماه ژانویه (به لطف خریدهای بزرگ در پنجره نقل و انتقالات)، سیتی توسط آرسنال و رئال مادرید تحقیر شد، در خانه به لیورپول باخت، یک بازی شش امتیازی حیاتی را مقابل ناتینگهام فارست از دست داد، مقابل منچستریونایتد و ساوتهمپتون امتیاز از دست داد و فینال جام حذفی را به کریستال پالاس واگذار کرد.
این نشان میدهد که هنوز کارهای زیادی برای بازگشت به شرایط عادی برای باشگاهی که انتظار دارد قادر به فتح همه جامها باشد، باقی مانده است.
فیل فودن و جک گریلیش؛ دو روی یک سکه
فیل فودن به دلیل خستگی جسمی و روحی، نتوانست انتظارات را برآورده کند. او در پنج سال گذشته، ۲۸۶ بازی رقابتی برای باشگاه و کشورش انجام داده است که بیشتر آنها را به عنوان بازیکن اصلی به میدان رفته است. این به طور متوسط ۵۷/۲ بازی در سال است.
جک گریلیش، بازیکنی با استعداد و تشنه بازی، بیشتر اوقات نیمکتنشین بود. از ابتدای سال جدید میلادی، او تنها ۱۴۴ دقیقه در لیگ برتر به میدان رفته است.
به نظر میرسد که فودن و گریلیش مشکلات کاملاً متضاد و مکمل دارند که میتوان هر دو را به طور همزمان حل کرد.
آرسنال و میکل آرتتا؛ ناکامی در فتح جام
آرسنال نیز در لیست بازندگان قرار میگیرد، زیرا بسیاری از کارشناسان این تیم را به عنوان مدعی اصلی قهرمانی در این فصل میدانستند، و این پیشبینی بیدلیل نبود.
توپچیها در دو فصل گذشته، منچسترسیتی را به چالش کشیده بودند و به نظر میرسید که تیمشان در حال رسیدن به اوج است، در حالی که سیتی نیاز به تغییراتی داشت. اما تمام آن خوشبینیها بیمورد از آب درآمد.
به نظر میرسد آرسنال در این فصل از لیورپول عقب افتاد. در نیمه اول فصل، بینظمی و از دست دادن تمرکز در تیم مشهود بود. بازیکنان به سرعت کنترل خود را از دست میدادند، چه به دلیل تصمیمات داوری که از آن ناراضی بودند و چه به دلیل نتیجه بازی.
آرتتا ظاهراً توانست این مشکل را حل کند، اما مشکل دوم از راه رسید.
آرسنال در خط حمله با کمبود بازیکن مواجه بود. مصدومیت بوکایو ساکا و کای هاورتز این مشکل را بیشتر نمایان کرد. لئاندرو تروسارد و گابریل مارتینلی بازیکنان خوبی هستند، اما بیشتر به عنوان گزینههای تعویضی به نظر میرسند تا بازیکنان اصلی.
رحیم استرلینگ و جیدون سانچو؛ خداحافظی با اوج
رحیم استرلینگ نتوانست مشکل خط حمله آرسنال را حل کند. او در گذشته بازیکن بسیار خوبی بوده است، اما به نظر میرسد که دوران اوجش به پایان رسیده است و شاید مجبور شود در نقل و انتقالات بعدی، کمی از غرورش کم کند. بعید است که باشگاهی در سطح آرسنال دوباره در تابستان به او پیشنهاد دهد.
جیدون سانچو نیز چند سال پیش برای بوروسیا دورتموند و انگلیس بازیکن فوقالعادهای بود. او در سطح بالایی شروع کرد، اما نتوانست این روند را ادامه دهد.
جولن لوپتگی و وستهم؛ انتخاب اشتباه؟
تصمیم وستهم برای جدایی از دیوید مویس شاید کمی سختگیرانه بود، اما قابل درک بود.
در حالی که آنها از این مربی اسکاتلندی برای قهرمانی در لیگ کنفرانس اروپا و بهبود عملکرد تیم سپاسگزار بودند، میخواستند با مربی جدیدی به سطح بالاتری برسند.
اما انتخاب جولن لوپتگی به عنوان جانشین مویس، سوالبرانگیز است. به نظر میرسد که او در مصاحبهها عملکرد بسیار خوبی دارد، اما سابقه او در اسپانیا، رئال مادرید و ولوز نشان میدهد که او نمیتواند انتظارات را برآورده کند.
تیمهای تازهوارد؛ قربانیان شکاف بزرگ
شکاف بین لیگ برتر و چمپیونشیپ همواره وجود داشته است، اما به نظر میرسد که این شکاف در سالهای اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
تیمهایی که به لیگ برتر صعود میکنند، شانس کمی برای ماندن در این لیگ دارند و به احتمال زیاد به چمپیونشیپ بازمیگردند.
لیگ برتر همواره کوتهفکر و بیتفاوت نسبت به این موضوع بوده است، زیرا اعضای آن جدا از سایر سطوح فوتبال تصمیمگیری میکنند و فرض میکنند که همواره در لیگ برتر باقی خواهند ماند و هرگز سقوط نخواهند کرد.
ساوتهمپتون؛ شایسته تقدیر ویژه برای عملکرد ضعیف
عملکرد ساوتهمپتون در این فصل بسیار ضعیف بود.
تاتنهام هاتسپر؛ در لیست برندگان و بازندگان!
تاتنهام نیز یکی از تیمهایی است که هم در لیست برندگان و هم در لیست بازندگان قرار میگیرد.
به نظر میرسید که تاتنهام مانند یونایتد، تمرکز خود را بر روی لیگ اروپا گذاشته بود و عملکردش در لیگ برتر برایش اهمیت چندانی نداشت.
تاتنهام در برخی مواقع بازیهای زیبایی به نمایش گذاشت، اما بیتجربه و خام بود. این نتیجه تمرکز بر جذب بازیکنان جوان است.
هواداران بیشتر دنیل لوی (مدیر باشگاه) را مقصر میدانند، اما به نظر میرسد که آنگه پوستکوعلو (سرمربی) نیز با اصرار بر یک سبک بازی پرخطر، در عملکرد ضعیف تیم نقش داشته است.
شان دایچ؛ قربانی تاکتیکهای تدافعی
به نظر میرسد که شان دایچ در مقطعی اورتون را عقب نگه داشته بود. نتایجی که تیم پس از بازگشت مویس به دست آورد، این موضوع را تایید کرد.
گری اونیل؛ ایدههای زیاد و نتیجه کم
گزارشها حاکی از آن است که گری اونیل ایدههای زیادی داشت، اما نتوانست آنها را به درستی در تیم ولوز پیاده کند.
داروین نونیز؛ یک گزینه گرانقیمت
داروین نونیز، مهاجم گرانقیمت لیورپول، نتوانست انتظارات را برآورده کند و به یک گزینه نیمکتنشین تبدیل شد.